گروه سیاسی- رحمان زینالدین: دکتر مسعود پزشکیان در واپسین ساعات کاری روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی لیست وزرای پیشنهادی را تقدیم هیات رئیسه کرد و با این لیست ناگهان همه راشگفت زده و بسیاری را مبهوت کرد.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،همین موضوع باعث شد که محمدجواد ظریف طی پستی در فضای مجازی از 19 وزیر معرفی شده 9 نفر را به هیچ عنوان منتخب شورای راهبری ندانست و گفت که این افراد در آخرین دقایق افزوده شده اند.
کاملا مشخص است که از میان این 9 نفر 6 نفر از سوی رهبر معظم انقلاب معرفی شده اند و 3 نفر نیز از طرف رئیس مجلس.
چرا باید به قالیباف سهم داد؟
اما آیا رئیس مجلس میتواند سهمی از کابینه داشته باشد؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که در دولتهای پیشین این موضوع مسبوق به سابقه بوده است و تنها در دولت اعتدال و امید این موضوع رخ داد، یعنی در دولت احمدی نژاد و دولتهای قبل از آن یعنیهاشمی و خاتمی هرگز این موضوع رخ نداده است.
در دولت روحانی نیز چون علی لاریجانی به تفکرات فرد پیروز بسیار نزدیک بود، روحانی برای اینکه لاریجانی بتواند برخی از خواستههای نمایندگان مجلس را مدیریت کند تا وی نیز لوایح دولت بخصوص برجام در صحن مجلس را به سرانجام برساند، وزارت کشور را به فرد معرفی شده از سوی لاریجانی داد.
اما آیا امروز قالیباف هم میتواند همان قولهایی که لاریجانی به روحانی داد را در مجلس در مسیر خواست پزشکیان اجرایی کند؟
یا اینکه اساسا قولهای قالیباف قول نیست مانند بعد از گرفتن رای از نمایندگان برای ریاست مجلس و قول درباره اینکه در انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام نخواهد کرد، اما در آخرین دقایق به وزارت کشور رفت و نام خود را در میان نامزدها نوشت.
به نظر میرسد دولت روحانی تنها یک وزارتخانه آن هم وزارت کشور را به رئیس مجلس پیشین تعارف کرده بود ولی اینگونه که گفته میشود این بار سه وزارتخانه را رئیس مجلس دست گذاشته است.
وزارت کشور، وزرات ورزش و جوانان و وزارت آموزش و پرورش که هر سه وزارتخانه از کلیدی ترین وزارتخانههای کشور هستند.
سه وازرتخانه کلیدی
وزارت آموزش و پرورش با بیشترین نیروی انسانی و بالاترین بودجه در کشور بطور مشخص بیشترین نیروی انسانی در کشور را دارد و با تمامی افراد جامعه از طریق فرزندان مرتبط است. از سوی دیگر وزارت ورزش و جوانان به دلیل اینکه فدراسیونهای مختلف و بسیاری زیر مجموعه آن بوده و هرکدام دارای بودجههای هنگفتی هم هستند و بخصوص در سال گذشته طی عقد قراردادی با کشور چین بزرگترین ورزشگاه کشور در حال ساخت است، سپردن سکان این وزارتخانه نیز برای شخص قالیباف بسیار مطلوب است.
از همه مهمتر وزرات کشور است. این وزارتخانه به همراه وزارت اطلاعات و خارجه سه وزارتخانه مهم هستند که وزیر آن باید در درجه اول دارای فهم سیاسی و دوم قاطعیت باشد.
رئیس شورای امنیت کشور و عضو شورای عالی امنیت ملی، وزیر کشور است و این وزارتخانه درگیر طیف وسیعی از موضوعات مختلف است از مسایل اقتصادی و سرمایه گذاریهای متفاوت تا موضوعات مهم امنیتی و حفاظت از مرزها.
اینکه استانداران از سوی هیات دولت انتخاب میشوند کاملا صحیح است و وزیر کشور اختیاری در این مورد ندارد اما پیشنهاد دهنده شخص وزیر کشور است و استانداری که در مسئولیت خود قرار گرفت، صاحب امضا و حق جابجایی نیروهای خود را دارد پس میتواند بطور دقیق بر مسئولان استانی بخشهای دیگر نیز تاثیرگذارد و خواهان عزل ونصب این مسئولان از دستگاههای بالاتر از جمله وزارتخانههای مختلف شود.
وزیر کشور مسئول سیاست داخلی است یعنی طیف مهمی از موضوعات مختلف از برگزاری انتخابات تا برخورد و ارایه مجوزهای مختلف به احزاب و راهپیماییها از مسئولیت وی میباشد. همچنین وزیر کشور جانشین فرماندهی کل قوا در نیروی انتظامی است و بطور کلی مسئولیت حفظ امنیت جامعه برعهده وی میباشد.
حال با توجه به موضوعات گفته شده کاملا مشخص است که چرا محمدباقر قالیباف به دنبال حضور نیروهای نزدیک به خود در این وزارتخانهها است.
باید به این موضوع توجه کرد که پس از شکست سخت قالیباف در انتخابات اخیر آن هم تنها با 3 میلیون رای که همچنان با طیف جلیلی درباره عدم کناره گیری هرکدام به نفع دیگری، درگیری وسیعی در حال انجام است، اینگونه که به نظر میرسد دوران سیاسی وی تنها محدود به مجلس کنونی خواهد شد و بعد از آن فاتحه نقوش سیاسی قالیباف خوانده میشود، به همین دلیل وی به دنبال مفری برای فرار از این موضوع است.
وی میخواهد در طی 4 سال آینده با در دست گرفتن اداره سیاسی کشور در استانها جایگاه قبلی خود را ارتقا دهد و به فکر انتخابات بعدی است.
حال باید پرسید چرا باید پزشکیان به وی از کیک قدرت سهم دهد و بخواهد که وی را در دولت چهاردهم بازی دهد؟ قبل از انتخابات ریاست جمهوری قالیباف به مستقلین مجلس یا همان اصلاح طلبان و اعتدالیون قول داد که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نمیکند و رای آنها برای ریاست مجلس گرفت، اما به وعده خود وفا نکرد و در انتخابات ثبت نام کرد.
پس از آن در طول انتخابات همراه با دیگر نامزدهای پوششی و غیر پوششی پزشکیان را دولت سوم روحانی نامید و از مردم خواست که به وی رای ندهند.
بعد از مرحله اول که نفر سوم از میان 4 نفر شد، با انتشار بیانیه ای از جلیلی حمایت کرد و از ستادش خواست که نیروهای خود را در اختیار جبهه انقلاب بگذارند. که برهمین اساس از 3 میلیون رای وی، 2 میلیون به جلیلی رای دادند یعنی 70 درصد پایگاه رای بدست آمده.
حال این سوال بازهم مطرح میشود که در دولت سیزدهم هم سهمی گرفته است؟ در پاسخ باید گفت که بله. اما تنها یک سهم و آن هم وزارت امور اقتصادی و دارایی بود که سهم قالیباف شد اما در بسیاری از وزارتخانهها، معاونین آنان از نزدیکان قالیباف بوده است که بطور مثال میتوان به رئیس کنونی صندوق بازنشستگی کشوری یعنی مهدی مسکنی و رئیس سازمان خصوصی سازی اشاره کرد.
با توجه به موضوعات مطرح شده میتوان گفت که دکتر پزشکیان بسیار بیشتر از آنچه در دورههای قبل به رئیس مجلس داده میشد به وی قالیباف تعارف کرده است و در این مورد دست و دلبازی فراوانی به خرج داده که نمیتوان درباره بازده آن از مجلس اطمینان داشت.
چون ریاست قالیباف هم در مجلس منوط به حمایت اکثریت است یعنی اصولگرایان، که بیشتر آنها تندرو بوده و در آینده بر سر راه اقدامات دولت و رئیس آن سنگهای بزرگی خواهند انداخت.