موضوع مهاجرت ایرانیان نخبه به حارج از کشور چندین دهه است که وجود دارد؛ اما این موضوع در سالهای اخیر دامنه بیشتری پیدا کرده است و از پزشکان تا هنرمندان را در برگرفته است. بر اساس آماری که به تازگی منتشر شده ۳۷ درصد از دارندگان مدال در المپیادهای دانشآموزی، ۲۵ درصد از مشمولان بنیاد نخبگان و ۱۵ درصد از رتبههای زیر هزار کنکور سراسری مقیم کشورهای دیگر هستند.
در این میان مهاجرت ورزشکاران نخبه موضوع تازه ای است که کشور با آن روبرو است. اگر در سال های قبل ورزشکاران به خاطر روحیه ملی خویش تن به مهاجرت و مبارزه ورزشی زیر پرچم کشورهای دیگر نمی دادند اما این روزها این موضوع هم کم کم دارد عادی می شود. رقابت چندی پیش کیمیا علیزاده اولین بانوی ایرانی که مدال المپیک گرفت، زیر پرجمی جز پرچم کشور با ناهید کیانی ورزشکار ایرانی اتفاقی بود که بسیاری را شوکه کرد و اظهار نظرهای متفاوتی درباره علیزاده بیان شد؛ اما واقعیت این است که با روندی که وجود دارد شاید در سالهای آتی شاهد تعداد بیشتری از این مسابقات در رشته های مختلف باشیم؛ و مطمئنا بیشتر این سوال پرسیده خواهد شد که آیا مهاجرت هایی از این دست درست است یا نه؟
این روزها اخباری درباره دو نخبه ورزشی در رسانه ها منتشر شده است که نگاهی به آن و مقایسه ای بین وضعیت این دو ورزشکار می تواند برای پاسخگویی به این سوال راهگشا باشد. در یک سو علیرضا فیروزجا استاد جوان شطرنج ایرانی قرار دارد که دو سال پیش در سن 16 سالگی ایران را ترک کرده است و با پرچم فرانسه در مسابقات بین المللی شرکت می کند.
او در ۱۶ سالگی تبدیل به دومین بازیکن جوان در تاریخ شطرنج و سپس در ۱۸ سالگی جوانترین بازیکن تاریخ شطرنج جهان شد؛ اما آنچه نام او را این روزها دوباره سر زبانها انداخته است، این است که چند روز قبل او توانست در رده دوم شطرنج جهان قرار بگیرد.
یکشنبه گذشته در دور پایانی رقابتهای قهرمانی تیمی اروپا علیرضا فیروزجا به مصاف شهریار ممدیاروف سوپر استاد بزرگ آذربایجانی رفت و موفق شد به پیروزی دست پیدا کند. فیروزجا با این پیروزی از ۹ امتیاز ممکن هشت امتیاز را به دست آورد و بدون شکست و با ۷ پیروزی و دو تساوی عملکرد عالی را به ثبت برساند. فیروزجا که در این مسابقات عملکرد درخشانی از خود به نمایش گذاشت توانست ریتینگ زنده خود را به عدد ۲۸۰۳.۸ برساند و در رده دوم جهان بایستد. این ریتینگ برای علیرضا درحالی به دست آمد که او در سن ۱۸ سال ۵ ماه و ۱۳ روز موفق شده از ریتینگ ۲۸۰۰ عبور کند و رکورد کارلسن نابغه شطرنج اهل نروژ را بشکند. در طول تاریخ تنها ۱۴ بازیکن موفق شده که از ریتینگ ۲۸۰۰ عبور کنند که فیروزجا پانزدهمین شطرنج باز حساب می شود. در حال حاضر کارلسن همچنان نفر اول شطرنج جهان است، اما فیروزجا فاصله چندانی با وی ندارد.
بعد از این پیروزی ارزشمند، عباس عبدی روزنامه نگار سرشناس اصلاح طلب و تحلیلگر اجتماعی در توئیتی نوشت: «به نظرم این بالاترین دستاورد یک چهره ورزشی ایران در همه ادوار گذشته است. اگر از کارلسن هم بگذرد بی نظیر است. فقط نمی دانم اگر به فرانسه نرفته بود هم می توانست به اینجا برسد یا نه؟»
در طرف دیگر این مقایسه مسعود رستگار از جودوکاران کم شنوای تیم ملی کشور قرار دارد که هفت سال در تیم ملی جودو فعالیت داشته و دارای مدال برنز از رقابتهای المپیک ناشنوایان جهان (ترکیه، مرداد ۱۳۹۶) است. در همین روزها ویدیویی از وی در فضای مجازی منتشر شده که نشان می دهد وی به دستفروشی در کرمانشاه مشغول است و امورات خود و خانواده اش را از این راه می گذراند. در واقع دوربین برنامه ورزشی صدا و سیمای کرمانشاه، به صورت سر زده به سراغ رستگار رفت و از دستفروشی و در واقع میوه فروشی او کنار خیابان گزارشی منتشر کرد که بازگو کننده وضعیت این قهرمان ملی است.
بعد از انتشار این فیلم، سایت خبرآنلاین با رستگار گفتگو کرد و در این گفتگو بود که این قهرمان جودو گفت: « پنج سال است به همین شغل مشغولم. از بچگی کار کردهام و کارهای مختلفی را امتحان کردهام؛ از کارگری تا جمع آوری ضایعات. بعد از آنکه مدال المپیک گرفتم مردم گفتند دیگر زشت است و به این شغل ادامه نده که بعد از آن شروع به میوه فروشی کردم. »
او درباره اینکه از کشورهای دیگر پیشنهاد تابعیت داشته عنوان کرد: « از قبل هم پیشنهادهایی برای تابعیت داشتم اما من کشورم را دوست دارم و تا روزی که بتوانم برای کشورم میجنگم و مدال میآورم. چون مردم همیشه به من لطف دارند و تا وقتی که بتوانم برای این کشور و این مردم با محبت مدال کسب میکنم.»
در خلال سخنان این ورزشکار ملی می توان سطح خواسته ها و دغدغه های او را دید : « وقتی به اداره ورزش میرویم و میگوییم یک دست لباس تمرین به ما بدهید مدام نگویند نداریم و به هیئت برو. مگر هیئت اصلا پولی دارد که بخواهد لباس و... تهیه کند؟ جالب است همین مسئولان به وقت قهرمانی به استقبالم میآیند و بنر میزنند و زیر آن عکس میگیرند. مدیر کل و رزش و جوانان استان و معاون ایشان هم اصلا حتی حال ما را هم نمیپرسند.»
رستگار همچنین گفت: «در این چند روز بعضیها که برای خرید آمدند من را نگاه میکنند و میگویند قهرمان درود بر شرفت که کار میکنی و نان حلال در میآوری، ما شرمندهات هستیم که نمیتوانیم همین الان مقداری پول به تو بدهیم یا یک ماشین برایت بخریم؛ این لطف مردم است اما باید مسئولانی شرمنده باشند که به وضعیت ورزشکارها رسیدگی نمیکنند. الان نه فقط من که دیگر بچهها هم در شرایط سختی هستند. مگر ما چه کردهایم که با ما این طور برخورد میکنند؟»
این گزارش را می توان بدون نتیجه گیری پایان داد. به نظرم سخنان رستگار، پاسخی است به همه سوالاتی که در این باره پرسیده می شود؛ حتی پاسخی است به این سوال عباس عبدی که اگر فیروزجا به فرانسه نرفته بود هم می توانست به اینجا برسد یا نه؟
محمدحسین روانبخش