رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری در سال 1400 اندک اندک داغتر می شود. اگرچه مردم به دلیل عملکرد ضعیف دولت روحانی و مشکلات ناشی از تحریم و سوءمدیریت، که فشارهای اقتصادی و معیشتی فراوانی بر آنها وارد کرده، چندان شور و شوقی برای حضور در انتخابات ندارند و همین امر شانس اصولگرایان را برای پیروزی در انتخابات، در سایه مشارکت حداقلی مردم افزایش داده است، اما هنوز امیدها برای افزایش شور و نشاط انتخاباتی وجود دارد. شاید کاهش فشار تحریم و گشایش نسبی در وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم، شرایط را تغییر دهد و آنگاه شاهد افزایش مشارکت مردم در انتخابات باشیم.
اصلاح طلبان، به دنبال نامزد اختصاصی
اگرچه اصلاح طلبان به دلیل تحمل فشارهای ناشی از ضعف دولت حسن روحانی، تحت فشار افکار عمومی قرار دارند اما بارها و بارها از تریبون های مختلف اعلام کرده اند که دولت حسن روحانی، دولتی اصلاح طلب نیست و اصلاح طلبان به دلیل نداشتن کاندیدای واجد شرایط، از او حمایت کرده اند. به همین دلیل این بار بیش از هر زمان دیگری به دنبال معرفی کاندیدای جامع الشرایط اصلاح طلب هستند و نهاد اجماع ساز در قالب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات هم به همین دلیل تشکیل شده است. اما به نظر می رسد رسیدن به نامزد نهایی، به زودی برای اصلاح طلبان امکانپذیر نباشد.
به نظر می رسد فعلا دو کاندیدای احتمالی، توان ایجاد اجماع بین اصلاح طلبان و ایجاد رقابت نزدیک در انتخابات با اصولگرایان را داشته باشند. نخستین فرد، محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه است که اگرچه بارها اعلام کرده قصد کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری را ندارد، اما شاید مانند بسیاری از کاندیداهایی که ابتدا اعلام میکنند قصد کاندیداتوری ندارند و بعد بر اساس احساس تکلیف کاندیدا می شوند، او هم در انتخابات ثبت نام کند. بویژه در شرایط فعلی که مشکل اساسی کشور، تحریمهاست، ظریف برگ برنده مهمی در اختیار دارد که همان حضور در مذاکرات هسته ای منتهی به برجام است که حاصلش لغو تحریمها بود. اگر او رییس جمهوری شود، امیدها به مذاکرات جامع برای لغو تحریم، افزایش می یابد و آنگاه شاید شاهد اتفاقات مثبتی در حوزه دیپلماسی و به تبع آن اقتصاد باشیم. البته در این میان منتقدان ظریف معتقدند او خودش اعلام کرده که اختیارش در سیاست خارجی اندک است و صرفا مجری سیاستهای نظام است. به همین دلیل حضور او در راس دستگاه اجرایی شاید نتواند تغییری ایجاد کند. اما با این حال، ظریف از معدود کاندیداهای دارای شانس بالا در انتخابات ریاست جمهوری آینده در صورت کاندیداتوری است؛ هم برای ایجاد اجماع بین اصلاح طلبان و هم برای جذب تعداد بیشتری از مردم پای صندوقهای رای.
کاندیدای دیگری که توان اجماع سازی بین اصلاح طلبان را دارد، سیدحسن خمینی است. نوه امام خمینی (ره) اگرچه سابقه اجرایی نداشته اما به دلیل تعلق به بیت امام و همچنین روحانی بودن، می تواند شانس احراز صلاحیت داشته باشد و در ضمن، از حمایت اصلاح طلبان هم برخوردار است. شخصیت کاریزماتیک و صراحت لهجه او، می تواند به عنوان برگ برنده او در رقابتهای انتخاباتی عمل کند. هرچند شاید او تمایل نداشته باشد در رقابتهای انتخاباتی که مملو از تخریب شخصیت است، خود را در معرض انتقاداتی که بیت امام را هم نشانه خواهد رفت، قرار دهد.
اگر ظریف یا سیدحسن خمینی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری نشوند، آن گاه اصلاح طلبان در نهاد اجماع ساز باید به دنبال کاندیدای جامع الشرایط باشند که کار دشواری است. تاکنون برخی احزاب اصلاح طلب، کاندیدای موردنظر خود را معرفی کرده اند اما در عین حال اعلام کرده اند در صورت اجماع جریان اصلاحات روی کاندیدای واحد، از آن کاندیدای نهایی حمایت خواهند کرد.
اسحاق جهانگیری و محمدرضا عارف به عنوان دو گزینه اصلاح طلبی که ممکن است از فیلتر شورای نگهبان بگذرند برای اصلاح طلبان مطرح هستند. کارنامه ناامیدکننده سه سال اخیر دولت روحانی و وضعیت اقتصادی کشور و بویژه دلار 4200 تومانی، پاشنه آشیل اسحاق جهانگیری است و عملکرد ناامید کننده محمدرضا عارف در مجلس قبلی که ریاست فراکسیون امید مجلس را بر عهده داشت اما در طول چهار سال مجلس، حتی یک نطق نکرد، شانس حمایت مردمی از او را کاهش داده است. اما به هر حال هر دو از کاندیداهایی هستند که شانس تایید صلاحیت دارند و می توانند موجب اجماع اصلاح طلبان شوند.
البته برخی اصلاح طلبان برای اجماعف حتی به دنبال کاندیدای میانه رو هم هستند و نام علی لاریجانی، رییس مجلس قبل، بیشتر شنیده می شود. او مدتی است از اصولگرایان فاصله گرفته و تلاش کرده خود را به عنوان شخصیتی میانه رو معرفی کند و در این میان از حمایت برخی از احزاب اصلاح طلب بویژه کارگزاران سازندگی هم برخوردار است. اما بعید است اصلاح طلبان در نهایت روی لاریجانی اجماع کنند.
احزاب اصلاح طلب هم بعضا کاندیداهای اختصاصی خود را به نهاد اجماع ساز یا به صورت عمومی معرفی کرده اند تا در صورت عدم اجماع روی کاندیدای واحد، در انتخابات ریاست جمهوری حاضر شوند. حزب مردم سالاری، در کنگره نوزدهم خود که سی ام بهمن ماه برگزار شد اعلام کرد کاندیدای اختصاصی خود را به نهاد اجماع ساز معرفی خواهد کرد که مجمع حزب، از مصطفی کواکبیان دبیرکل حزب مردم سالاری دعوت کرد کاندیدا شود. او البته اعلام کرده در صورت اعلام کاندیداتوری حسن خمینی و محمدجواد ظریف، کاندیدا نخواهد شد.
در مجموع، احزاب اصلاح طلبی که کاندیدای اختصاصی معرفی کرده اند، عموما اعلام کرده اند در صورت اجماع نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان بر روی کاندیدای واحد، از آن کاندیدا حمایت خواهند کرد. به عنوان مثال حزب کارگزاران روی محسن هاشمی رییس فعلی شورای شهر تهران نظر دارد. حزب اعتمادملی، محمدعلی افشانی شهردار سابق تهران را به عنوان کاندیدا معرفی کرده است. سید صادق خرازی دبیر کل حزب ندای ایرانیان و از دیپلماتهای باسابقه جناح چپ که در دولت خاتمی سفیر بوده و با جناح راست هم مناسبات دوستانهای دارد، دیگر سیاستمداری است که برای نامزد شدن در انتخابات ۱۴۰۰ آماده می شود.
علی مطهری و محمود صادقی که پیش از این برای انتخابات مجلس شورای اسلامی رد صلاحیت شده اند از دیگر افرادی هستند که اعلام کاندیداتوری کرده اند. محسن رهامی هم اگرچه شانس چندانی برای تایید صلاحیت ندارد، اما اعلام کاندیداتوری کرده است. عباس آخوندی وزیر مسکن دولتهای روحانی و هاشمیرفسنجانی که خود را از دولت دوم روحانی کنار کشید از دیگر گزینههایی است که فعالیت تبلیغاتی خود را بدون اعلام رسمی کاندیداتوری آغاز کرده است. رضا اردکانیان وزیر نیرو، محمدجواد آذریجهرمی وزیر ارتباطات، محمدباقر نوبخت رئیس سازمان برنامه و سورنا ستاری معاون علمی و فنآوری رئیسجمهور از دیگر اعضای فعلی دولت هستند که نامشان در برخی رسانهها و فضای مجازی مطرح شده، اما مثل سایرین هنوز حضورشان را تایید یا تکذیب نکردهاند. حتی شنیده ها از احتمال کاندیداتوری بیژن زنگنه، وزیر نفت حکایت دارد تا بتواند از قدرت سخنوری خود برای مقابله با جریان رقیب استفاده کند.
در مجموع اصلاح طلبان امیدوارند اوضاع در سه ماهه آینده به گونه ای تغییر کند که تمایل مردم برای مشارکت در انتخابات افزایش یابد. چراکه تنها مشارکت بالی 50 درصد مردم است که میتواند اشنس انها را برای پیروزی در انتخابات افزایش دهد.
اصولگرایان و نامزدهای نظامی و غیرنظامی
از بین نامزدهای نظامی که نزدیک به طیف اصولگرا هستند، نام سه نفر برجسته تر است. سردار حسین دهقان مشاور فرمانده کل قوا در صنایع دفاعی که از سال ۱۳۵۸ عضو سپاه پاسداران بوده، سال ۱۳۹۲ به عنوان وزیر دفاع انتخاب شد و در کابینه اول روحانی حضور داشت. کاندیدای نظامی دیگر، محسن رضایی، مرد همیشه حاضر در انتخابات مختلف است که دبیر شورای عالی امنیت ملی است. سعید محمد، فرمانده قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء که به تازگی برکنار شد و دو ساعت بعد، متن استعفایش منتشر شد از دیگر کاندیداهای مطرح است.
در بین کاندیداهای غیرنظامی، دو کاندیدای اصولگرای دوره قبل، محمدباقر قالیباف و ابراهیم رئیسی که روسای دو قوه هستند در حال ارزیابی شرایط هستند. به نظر می رسد میل به سمت رئیسی در بین اصولگرایان بیشتر است. سعید جلیلی، عزت الله ضرغامی، رستم قاسمی از دیگر کاندیداهای احتمالی جریان اصولگرا هستند. محمود احمدی نژاد هم احتمالا کاندیدا خواهد شد هرچند او را دیگر نمی توان در جریان اصولگرا طبقه بندی کرد!