نگارهای از تاریخِ جهانشگای جوینی.
پس از تازشِ سهمگینِ تازیان و ترکتازیِ ویرانگرِ ترکان به ایرانزمین، آنچه که از غارتِ این دو جان به در برده بود با یورشِ دهشتناکِ مغولان روبرو گشت؛ یورشی که همچون توفانی بنیادافکن سرتاسرِ ایران را درنوردید و از پیِ خود جز کشتار و تاراج و از میان رفتنِ شهرها و روستاها چیزی دیگر بر جای ننهاد و با خویش سیاهی دیگر بر سرتاسرِ ایران حکمفرما کرد.
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین»، از این روزگارِ سیاهِ چیرگیِ مغولان بر ایرانزمین تواریخی چند بر جای ماندهاند که نامدارترینِ آنها تاریخِ جهانگشا است.
تاریخِ جهانگشا را علاءالدین عطاملکِ جوینی، به زبانِ پارسی، در سالِ ۶۵۸ نوشته که دربردارندهی سه دفتر است در رخدادهای روزگارِ مغولان تا سالِ ۶۵۵.
دفترِ نخست در آیینهای کهن مغولان و قانونِ «یاسا»ی چنگیز و جهانگیریِ او و سلطنتِ اوگتای قاآن و دورهی نیابتِ توراگینا خاتون و سلطنتِ گیوک خان و جغتای است.
دفترِ دوم در تاریخِ خوارزمشاهیان و رخدادها و احوالِ ایشان و ملوکِ قراختای و گورخانیه است.
دفترِ سوم نیز در رخدادهای تاجگذاری و بر تخت نشستنِ منکوقاآن و رخدادهای سلطنت و گزارشِ حرکتِ هلاکو به بغداد و از میان برداشتنِ اسماعیلیان است.
در پایانِ برخی از نسخههای تاریخِ جهانگشا، بخشی با نامِ رخدادِ گشایشِ بغداد به دستِ هلاکو به جهانگشا پیوست شده که نوشتهی خواجه نصیرالدین توسی است، ولی در بیشترِ دستنوشتهها این پیوست نیست.
نویسندهی تاریخِ جهانگشا، عطاملکِ جوینی، به سرتاسرِ قلمروِ مغولان سفر کرده و بسیاری از رخدادهایی که به چشمِ خویش دیده یا از گویندگانی معتبر شنیده در تاریخش گزارش کرده است.
جوینی به گزارشِ رخدادها بسنده نکرده و انگیزهی ایجاد فتنهها و شکستها را گفته و فتحنامهها را مو به مو ضبط کرده و دربارهی مذهبها و دینها نیز گفتوگو کرده است.
تاریخِ جهانگشا را تاریخی معتبر میدانند که نویسندهاش در نوشتنِ رخدادها بسیار دقت کرده و در آن میان نیز برای کششدار کردنِ تاریخ، داستانهایی شیرین بدان بیامیخته و گواههایی بسیار به نظم و نثر به زبانِ پارسی یا تازی آورده است.
سبکِ نگارشِ جوینی به سادگیِ بیهقی و بلعمی نیست و تا اندازهای پیچیده و متکلفانه است، هر چند هرگز حقیقتِ تاریخ را فدای لفاظی نکرده است.
در کتابخانهی ملیِ فرانسه نسخههای چند از تاریخِ جهانشگای جوینی نگهداری میشود که یکی از آنها دارای نگارههایی چشمنواز است. این نسخه، دستنوشتی ۵۸۰ ساله است که تاریخِ انجامهی آن یکمِ اردیبهشتماهِ ۸۱۷ خورشیدی است، به کتابتِ ابواسحاق احمد صوفی سمرقندی.
در زیر به نگارههایی از این دستنوشت مینگریم: