افراد دارای معلولیت بزرگترین اقلیت دنیا را تشکیل میدهند و بر اساس تعاریف مختلف تعداد معلولین جهانبین 10 تا 15 درصد تخمین زده میشوند که بیشتر این افراد در کشورهای درحالتوسعه زندگی میکنند و به نوعی دچار فقر هم هستند. معلولیت و فقر در ارتباط مستقیم با هم قرار دارند و افراد فقیر بیشتر از سایر افراد جامعه در معرض معلولیت قرار دارند و از طرفی هم افراد دارای معلولیت پتانسیل بالایی برای فقیر شدن در خود دارند. چرخه فقر و معلولیت باعث شده است تا تحقیقات و اقدامات زیادی در دنیا برای شکستن این چرخه انجام شود اما تعداد افرادی که هرروز با معلولیت وارد دنیای فقرا میشوند و یا افراد فقیری که به دلیل عدم دسترسی به تغذیه مناسب، خدمات درمانی، سبک زندگی و سایر عوامل هرروز وارد دنیای معلولیت میشوند در کشورهای درحالتوسعه را پایانی نیست.
فقرایی که معلول میشوند
بروز معلولیتهای جسمی حرکتی دلایل مختلفی دارد که در بسیاری از موارد میتوان جلوی بسیاری از آنها را با برنامهریزیهای صحیح و عملی و اجرایی گرفت. افرادی که به دلایل مختلف مانند جنگ و سیاست های نادرست اقتصادی و فشارهای اقتصادی تحمیلی به زیرخط فقر میروند در معرض انواع آسیبهای جسمی حرکتی قرار میگیرند. در نبود برنامههای حمایتی و یا اجرای ناصحیح آنها، افرادی که بر روی خط فقر و زیرخط فقر قرار دارند با سرعت بیشتری به سمت کسب معلولیتهای مختلف حرکت میکنند. افراد فقیر به دلیل ناتوانی در تأمین مایحتاج زندگی در شرایط پرخطری قرار میگیرند. ورود به کسبوکارهای خطرناک و ناایمن، کارکردن در هر شرایطی، زندگی در مناطق پر خطر با ریسک ابتلا به انواع بیمارها، طی نکردن مراحل درمان در صورت بیماری تنها بخشی از مواردی است که باعث میشود افراد فقیر دچار معلولیتهای اکتسابی شوند. در چنین شرایطی شناسایی افراد در مرز فقر و ارائه برنامههای حمایتی ویژه باعث میشود رشد جامعه فقرا محدود شود و از ورود افراد به زیرخط فقر جلوگیری شود. فراهم کردن امکانات درمانی برای بیماریهایی که به معلولیت منجر میشوند بهصورت رایگان و البته مناسب برای افراد در معرض خطر میتواند تا حد زیادی از بروز چنین اتفاقی جلوگیری کند. ارائه مشاورهها و آگاهی بخشی به چنین افرادی از طریق دستگاههای حمایتی مربوطه میتواند باعث افزایش سطح آگاهی افراد با توان مالی ضعیف شود.
معلولینی که فقیر میشوند
افراد دارای معلولیت در هر جامعهای جزو آسیبپذیرترین اقشار هستند که با تلنگری بهراحتی به زیرخط فقر میروند. در جوامعی که بسترهای حضور اجتماعی معلولین در جامعه فراهم نیست و معلولین با موانع مختلف محیطی، اجتماعی مواجه هستند شرایط کاملاً برای سقوط به زیرخط فقر فراهم است. ناتوانی در کسب مهارتهای لازم برای داشتن شغل، نامناسب بودن فضاهای کاری برای اشغال معلولین و نامناسب بودن سیستمهای حملونقل عمومی ازجمله این موانع هستند که به فقیر شدن افراد دارای معلولیت کمک بسیار زیادی میکنند. اجرای سیاستهای خوداشتغالی ناکارآمد و فراهم کردن زمینههای خروج معلولینی که در طمع وامهای خوداشتغالی ناکافی از چتر حمایتی سازمان بهزیستی خارج میشوند یکی دیگر از موانع کمتر بررسیشده است که در درازمدت باعث ایجاد مشکلات متعدد برای معلولین میشود و زمینههای فقیرتر شدن این قشر از معلولین را بهراحتی فراهم میکند. افراد دارای معلولیت در وهله اول نیاز به مهارتآموزی دارند که اصولاً این سیاستها به دلیل عدم وجود سیستمهای حملونقل مناسب تنها شامل افرادی میشود که دارای تحرک جسمی و معلولیتهای متوسط هستند. در اینجا باز هم شرایط برای ورود معلولین با شدت معلولیت شدید به زیرخط فقر فراهم است. به نظر میرسد در برنامههای حمایتی از معلولین افراد دارای معلولیتهای شدید که شرایط حادتری برای سقوط به زیرخط فقر دارند تدبیری اندیشه نشده است. حمایت از مؤسسات خیریه در جهت حل مشکلات پیش روی مهارتآموزی افراد با معلولیتهای شدید و ترویج آموزشهای مجازی برای معلولین و خانوادههایشان میتواند تا حدی از بروز مشکلات بعدی پیشگیری کند.
درک واقعیتهای موجود
اعمال سیاستهای حمایتی بدون توجه به شرایط جامعه و جامعه هدف و واقعیتهای موجود راه بهجایی نخواهد داشت. افراد دارای معلولیت در وهله اول به دلیل عدم دسترسی به منابع موردنیازشان به خاطر عدم وجود مناسبسازی دچار محدودیتهای اثرگذار هستند. در رابطه با معلولین یکی از اقدامات درستی که در دست انجام است وجود سیستم توانبخشی مبتنی بر جامعه است و تحکمیم این موضوع و اجرای صحیح آن توسط تسهیلگران آموزشدیده محلی میتواند اتفاقی بزرگ در این حوزه را رقم بزند. این افراد در صورت داشتن مهارتهای لازم میتوانند عوامل تأثیرگذار بر فقیرتر شدن افراد دارای معلولیت را شناسایی و به کمک دستگاههای مربوطه در جهت حذف آنها اقدام کنند. واقعیت این است برای کنترل جمعیت افرادی که وارد چرخه فقر و معلولیت میشوند برنامههای حمایتی ویژه برای تأمین تجهیزات توانبخشی و مهارتآموزی نیاز است. توجه به پتانسیلهای هر منطقه جغرافیایی و کمک به افراد فقیر در داشتن اشتغال پایدار و یا کسب مهارتهای لازم برای خوداشتغالی پایدار میتواند در جهت فقرزدایی بسیار تأثیرگذار باشد و بر اساس تحقیقات انجامشده تعارف و واقعیتهای خوداشتغالی در سالهای اخیر بسیار تغییر کردهاند و نیاز است تا کارشناسان و برنامههای حمایتی در این حوزه واقعیتهای روز دنیا را بپذیرند و در جهت استفاده درست از آنها برنامههای گذشته را بروز رسانی کنند. یکی از این واقعیتها بسترهای نامحدودی است که فضای مجازی ایجاد کرده است و میتواند در صورت برنامهریزی درست چربی در چرخ چرخه فقر و معلولیت باشد.
*روزنامه نگار