ممنوعیت حضور زنان در بیش از ۷۷ رشته تحصیلی در ۳۶ دانشگاه کشور خبری نیست که بتوان بی تفاوت از آن گذشت. دانشجویان امروز همان زنان و مردان آتی هستند که باید برای همسرگزینی با آگاهی و شناخت بی کم و کاست از یکدیگر روزها و ماه ها در کنار هم رایزنی افکارواندیشه نموده تا در صورت همانایی(انطباق) سنجه ها(معیارها) بر پایه و اساس محکمی زندگی خویش را آغاز کنند. با نگرش به اینکه آرمان اصلی دانشگاه، آموزش و پرورش نیروهای فکری جامعه و تربیت شهروندانی شایسته است و با توجه به این واقعیت که دانشگاه از سالم ترین محیط ها در جامعه و جایگاه همفکری وهمدلی جوانان برای پایه گذاری جامعه ای پویا و پیشرفته است فضای دانشگاه نه تنها مانع شکل گیری پیوندهای ناسالم است بلکه زمینه ساز و شالوده گذار رشد فکری،اخلاقی،علمی و فرهنگی نیروی جوان محسوب می شود. اگر زندگی آتی جوانان امروز ومردان آینده میهن در دانشگاه که بلحاظ اخلاقی از هر محیطی سالم تر و پاک تر است پایه گذاری نشود آیا این پیوند باید پس از پایان تحصیلات در پارکها، کافی شاپ ها وکوچه و خیابان پایه گذاری شود؟ آیا این همه دانشمندانی که در دنیا شبانه روز خود را در راه پیشرفت علوم ، پالایش اخلاق و بالندگی فرهنگ جوامع در خدمت به همنوعان سپری می کنند در دانشگاه هایی دانش نیاموخته اند که دختر و پسر در کلاس های درس روی یک نیمکت کسب علم نموده اند؟ چرا یک دختر سخت کوش که با آرمان ادامه تحصیل در رشته مورد علاقه اش از خود شایستگی نشان داده باید از تحصیل در آن رشته بی بهره گردد؟ چه بسا که او در آن رشته از هر مرد دیگری افخار آفرین ترشود. بی بهره نمودن زنان در ۷۷ رشته تحصیلی رفتاری تبعیضآمیز علیه زنان، بدور از منطق و اخلاق بوده و نقض حقوق شهروندی آنان است.زنان میتوانند در هر رشته ای کارآیی و نقش آفرینی داشته باشند. در جنگ جهانی دوم زنان نقش هایی را اجراء می کردند که بعضی مردان از انجام آن ها عاجز بودند از جمله تراشکاری. در جنبش مشروطه خواهی سردار بیبی مریم بختیاری با تشکیل جوخه ای از زنان مبارز بر پشت بام یکی از خانه های مشرف به مجلس شورای ملی سنگر گرفته و بی باکانه علیه نیروهای حکومت استبداد مبارزه کرد. این باور که زن در بعضی رشته ها به اندازه مرد کارآیی ندارد باوری نادرست و در اثر تبلیغ دولت ها در افکار مردم کم سواد شکل می گیرد. بنا به گفته خانم فاطمه دانشور عضو نمایندگان اتاق تجارت ایران، " اینکه چرا زن ها دیرتر و کم تر وارد عرصه تجارت می شوند بدلیل محدودیت هایی است که فرهنگ ایجاد کرده است". در خصوص موارد زیر:
آموزش و یادگیری : باید در مدارس و دانشگاه ها متون آموزشی برای دختران و پسران یکسان و دسترسی به همه رشته ها در شرایط برابر نیز یکسان باشد.
شغل و فعالیت های اجتماعی : خدمت به جامعه و همنوع همان قدر که برای مرد اهمیت دارد برای زن نیز کرامند است. بنا براین فرصت های مناسب شغلی برای هر دو باید یکسان با دستمزد برابر باشد.
کارهای خانه:هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که باید فقط زن در خانه وظیفه شستشو ،پختن خوراک و تمیز کردن را به عهده داشته باشد. مرد نیز میتواند و باید در کلیه کارهای خانه با زن همکاری داشته باشد.
تصمیم گیری در مسائل اقتصادی و اجتماعی: به جز در جوامع سنتی و عقب نگه داشته شده و مردسالار که همواره مرد در خانه حرف آخر را می زند، در جوامع پیشرفته و خانواده های باورمند به حقوق برابر زن و مرد، زن نیز در تصمیم گیری های اقتصادی و تنظیم مناسبات اجتماعی و خانوادگی با مرد برابر است.
تربیت کودکان: جدا از شرایط زن در دوران بارداری و نقش شیردهی همکاری فکری زن و مرد در آموزش و پرورش کودک می تواند بازدهی بهتری داشته باشد.
اگر زنان در انجام پاره ای کارها به اندازه مرد کارآیی ندارند صرفا" بدین سبب است که در درازنای زمان از آن نوع کارها باز داشته شده اند. نظر به اینکه هدف بنیانی آموزش عالی کمک به رشد و به حد کمال رساندن شخصیت انسانی افراد استآموزش و به ویژه آموزش در دانشگاه باید بدون نگرش به جنسیت، باور های دینی، نژاد و ....بطور یکسان برای همه فراهم باشد.سخن خود را با ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر پایان می دهم که به شرح زیر نگاشته شده است. " آموزش عالی باید با شرایط برابر به روی همه باز باشد تا هر کس بنا به استعداد خود بتواند از آن بهرمند گردد ."
این برای بانوان افتخاری است که سرخوردگی ها و نا رضایتی هایمان را از زیان مردان غیوری چون شما با کلامی زیبا و قلمی شیوا بشنویم و بخوانیم.