این روزها حواشی داوری در مسابقات لیگ برتر زیاد شده است و برخی هم بیرحمانه و بدون در نظر گرفتن نقاط قوت داوریها فقط سعی میکنند علیه داوران جوان و دپارتمان داوری حمله کنند که بیشک این موضوع به نفع فوتبالمان نیست. با این که مدتی است اشتباهات داوری به نظر میرسد زیاد شده و قضاوتهای داوران لیگ برتر اخبار و حواشی خاصی تولید میکند؛ اما کاملا معلوم است داوران به دلیل کم تجربگی و شاید عدم آموزش صحیح و مدرن مرتکب اشتباه میشوند و واقعا یک هوادار معمولی هم به راحتی تشخیص میدهد که خطاهای داوران عمدی یا مغرضانه نیست. متاسفانه قبلا در برخی مسابقات شاهد بودهایم که اشتباهات داوری کاملا به سود یا ضرر یک تیم است و برخی داوران در روز روشن اکثر صحنهها را به سود یک تیم خاصی سوت میزنند که واقعا تماشا و تحمل چنین قضاوتهایی غیرممکن بود و تماشاگر را از این ورزش و مسابقات فوتبالش خسته و ناامید میکرد. حالا با تغییر و تحولاتی که کامرانیفر جوان و باانگیزه در دپارتمان داوری کشور ایجاد کرده به آینده امیدواریم. قبلا یک عده داوران تکراری برای مسابقات مختلف انتخاب میشدند اما اکنون چشم اهالی فوتبال با نامهای جدیدی در عرصه داوری مواجه شده است. داورانی چون بیژن حیدری، اشکان خورشیدی، حمید حاج ملک، رضا مهدوی، وحید کاظمی، موعود بنیادیفر، حسن کرمی، روحالله شریفی، پیام حیدری و... داورانی هستند که میخواهند نسل داوران تکراری! را کنار بزنند. البته آن عزیزان هم جزو پیشکسوتان داوری کشور به شمار میروند و تجلیل از زحمات و سختکوشیهای آنها نیز با توجه به شرایط خاصی که در طول سالیان گذشته در ورزش کشور حاکم بوده؛ واجب است اما همه میدانیم برای تحول و پیشرفت هر سازمانی گاهی نیاز به خانه تکانیهایی هست که به نظر میرسد کامرانیفر و سایر دوستانش بسیار هوشمندانه در این خصوص گامهایی اساسی برداشتهاند. در مورد پشتوانهسازی برای داوران کشورمان معلوم نیست این داوران تا چه حد به صورت استاندارد آموزش دیدهاند اما برای نمونه و مثال همین موفقیت علیرضا فغانی در عرصههای بینالمللی ثابت میکند داوری ما در قاره پهناور آسیا و حتی دنیا حرفهای زیادی برای گفتن دارد به شرطی که خودزنی نکنیم!
یک داور جوان وقتی وارد زمین مسابقه میشود باید از هر نظر برای اجرای عدالت، امنیت داشته باشد. داوری که احساس کند جان و سلامتیاش به هر بهانهای ممکن است به خطر بیفتد نمیتواند عملکرد خوبی در میدان مسابقه داشته باشد و به درستی وظیفهاش را انجام بدهد. یا همین موضوع ساده که در زمین مسابقه فقط کاپیتان حق دارد با داور حرف بزند آن هم به صورت آرام و به دور از تنش و درگیری! به نظر نگارنده اگر همین فرهنگ در فوتبال ما جا بیفتد که هیچکس حق ندارد به داور اعتراض کند جز کاپیتان تیم که او هم باید طبق استانداردهای تعریف شده با داور حرف بزند؛ آنگاه بسیاری از مشکلات و تنشهای عصبی و روانی داوران از بین میرود. یا از همه بدتر اینکه اکثر مربیان اکنون به هنرپیشههای عجیبی در کنار زمین تبدیل شدهاند که مدام سعی میکنند با ادا و اطوارهای خود روی ذهن و روان داوران تاثیر بگذارند و اتفاقا به دلیل خامی و جوانی داوران هم تا حدودی موفق میشوند که اخیرا خداد عزیزی با فیلمها و اعتراضهای خاص بود به شکل عجیبی توانست برای داوری کشور سوژهسازی کند. در مجموع این داوران جوان هم اگر کمی بیشتر آموزش ببینند و با تجربه شوند دیگر خدادادها، داییها و ... نمیتوانند بر عملکرد آنها در زمین تاثیر مثبت یا منفی بگذارند.
با اینکه برخی از ضعف بینایی یکی، دو داور لیگ برتری هم حرفهایی زدهاند و به شوخی یا جدی برای آنها عینک تجویز کردهاند؛ اما در مجموع پرونده پزشکی داوران هم توسط کارشناسان مورد ارزیابی قرار میگیرند. برخی هم در مورد اشتباهات داوری از واژه «دزدیهای شیک» سخن به میان میآورند اما باید بپذیریم این داوران جوان با اندکی حمایت میتوانند از بحران فعلی داوری عبور کنند و ای کاش در سالهای گذشته با جسارت بیشتری به داوران جوان اعتماد میکردیم تا هماکنون شاهد چنین انقلابی در داوری کشور نباشیم.
اکنون داوری یکی از سختترین کارهای فوتبال به شمار میرود چون همه خودمان را داور میدانیم و بدون در نظر گرفتن شرایط بازی یا میادین مسابقات از خودمان حکم صادر میکنیم. از یک هوادار معمولی بگیر تا یک بازیکن، مربی یا مدیرعامل که هرکدام خود را کارشناس داوری میدانند و از طرف دیگر ابزارهای رسانهای هم توسعهیافته و هنوز بازی تمام نشده فیلم صحنه مشکوک داوری در رسانهها و فضای سایبر دست به دست میشود و مردم بارها آن صحنههای سوالبرانگیز را زیر نظر میگیرند در حالیکه قبلا چنین امکاناتی فراهم نبود و داوران حتی اگر مرتکب یکی، دو اشتباه هم میشدند، عملکرد ضعیف آنها با این شدت و حدت در جامعه بازتاب پیدا نمیکرد. بنابراین باید در نظر بگیریم اشتباه داوران با توسعه امکانات تصویری و رسانهای بیش از پیش برای مردم نمایان میشود و همین موضوع بر دشواریهای کار داوران میافزاید والا اینکه یک هوادار با مرور 20باره یک فیلم از زوایای مختلف به این نتیجه میرسد که فلان صحنه پنالتی بوده یا نبوده هنر نیست! اگر ادعای داوری دارید این گوی و این میدان! اگر نه اعصاب و تمرکز داوران جوان را بر هم نریزیم و به آنها اعتماد کنیم که تقویت و رشد داوران ما به سود همه ماست.