این هفته جار و جنجال کاذب رسانهای بر سر موضوعی افتاد که بررسی نگاه اهالی رسانه به چنین موضوعات مشابهی میتواند از تکرار آن در آینده جلوگیری کند و باعث شود ما به چنین شیوهها و تاکتیکهای رسانهای نگاهی حرفهای داشته باشیم. اوایل این هفته یک مصاحبه ویدیوئی از مسعود شجاعی در رسانههای آن سوی آبها منتشر شد که در ادامه یکی دو رسانه داخلی به زعم نگارنده با رفتار آماتور خود باعث شدند حرفهای شجاعی به شدت و با صدای چند برابر در عالم رسانه پخش و منتشر شود. این در حالی بود که برخی از کارشناسان داخل کشور نیز به وجود برخی فسادها و مسائل پشت پرده در فوتبال اشارههایی داشتهاند و هشدارهای لازم را دادهاند. برخورد ما با پدیده فساد در فوتبال به گونهای بود که گویا رسانههای داخلی ما به مسائل و ناهنجاریهای ورزشی بیتفاوت هستند و از کنار آن به راحتی عبور میکنند در حالی که اصلا اینطور نیست و خوشبختانه در فضای ورزشی کشور مدیران و کارشناسان دلسوز زیادی وجود دارند که از همین رسانههای داخلی هم حرفهای خوبی میزنند و هشدارهای لازم را به گوش مسوولان دستاندرکار میرسانند اما معلوم نیست چرا وقتی رسانههای آن سوی آبها موضوعی را سوژه میکنند برخی به جای برخورد حرفهای با آن جار و جنجال کاذب راه میاندازند و آگاهانه یا ناآگاهانه باعث برجسته شدن سوژه میشوند و باعث میشوند «تبلیغاتچیها» در آن سوی آبها شادمان شوند. این در حالی است که رسانههای حرفهای ما باید رفتاری سنجیدهتر و معقولانهتر داشته باشند ما اگر فلان رسانه بیگانه را قبول نداریم نباید به خاطر یک موضوع تا این حد سروصدا را بیندازیم که گوش برخیها کر شود!
به هر حال ویدئو و متن سخنان مسعود شجاعی در مورد وجود سیستم فاسد در فوتبال ایران و برخی بیاخلاقیها و تجاوز جنسی و... در مدارس فوتبال این هفته بارها با ابزارهای رسانهای نوین دست به دست شد و هرکس تحلیلی راجع به آن ارائه داد. مسعود هم بلافاصله پس از آن رسما اعلام کرد «همه صحبتهایم جنبه اجتماعی داشته و عدهای قصد دارند حرفهایم را سیاسی نشان دهند اما منظور من کاملا روشن بود و ...» با این حال حرفهای شجاعی در مورد کودکان کار و... هم قابل تامل بود و بیشک همه باید دست به دست هم بدهیم تا مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی را به حداقل برسانیم. شجاعی حتی به بحث ورود بانوان به ورزشگاه هم اشاره داشت که در این زمینه هم طبق آرشیو اخبار و گزارشهای منتشره در همین رسانههای داخلی بارها کارشناسان مختلف پیرامون این موضوع ابراز نظر کردهاند و هرکدام به نوعی تقاضای رفع محدودیتها را داشتهاند که این تلاشها همچنان ادامهدار است و همانطور که کارشناسان و مسوولان دلسوز وطنی با پیگیریها و راهکارهای خود توانستند مشکل لباس و حجاب بانوان در رشتههای مختلف را حل کنند، به فضل الهی میتوانیم مشکل حضور بانوان عزیزمان در ورزشگاهها را به طوری حل کنیم که نه به فرهنگ و اعتقاداتمان آسیبی برسد نه اینکه خانوادهها و محیط ورزشگاهها دچار آسیب شوند. با این حال اگر هم مسالهای توسط رسانههای آن سوی آب سوژه و بولد شد مناسب است برخوردی حرفهای از خود نشان دهیم و نگذاریم کار به جاهای باریک بکشد. مسعود شجاعی سرمایه ملی ماست. حذف و کنار گذاشتن سرمایههای ملی و نخبگان جامعه از نظر برخیها شاید کار آسانی باشد اما در این ماجرا حتی مناسب است در خصوص واکنش کمیته اخلاق فدراسیون به حرفهای تند شجاعی بنویسیم «شجاعی به کمیته انضباطی یا اخلاق فدراسیون دعوت شد» حتی جالب نیست با جار و جنجال از کلمه «احضار» استفاده کنیم. مگر در همین فضای داخلی اگر ملیپوش نکته یا حرف خاصی در مورد مسائل پشت پرده یا فساد در فوتبال داشته باشد؛ کمیته انضباطی در این مورد تحقیق به عمل نمیآورد! البته امیدواریم شجاعی ملیپوش هم برای حرفهایش سند و مدرک داشته باشد والا هر فردی میتواند بدون سند و مدرک این و آن را متهم و فضای جامعه را متشنج کند. بیشک اگر حرفهای شجاعی بتواند به مسوولان انضباطی فدراسیون سرنخهایی بدهد مسوولان نیز موضوع را پیگیری میکنند و البته که رسانهها نیز باید به وظایف روشنگری خود عمل کنند. ختم کلام اینکه رسانهها در مواجهه با چنین موضوعات معمولی و پیش پاافتادهای نباید طوری برخورد کنند تا آنسوی آبها برخی تصور کنند در فضای رسانههای ورزشی سانسور و فیلترینگ یا فشار حاکم است در حالیکه باید انصاف داشته باشیم رسانههای ورزشی ما در داخل کشور فضای آزاد و شفافی دارند مخصوصا رسانههای فضای مجازی که روز به روز در کار خود حرفهایتر میشوند.