فصل دوم: ویژگیهای مشترک داوطلبان
هـ- کارآمدی لازم و مدیریت کافی
پنجمین و آخرین خصوصیت از ویژگیهای مشترک داوطلبان هر انتخاباتی به ویژه نامزدهای ریاستجمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا را میتوان کارآمدی لازم و مدیریت کافی دانست که نگارنده در این زمینه نیز چند نکته را یادآور میشود:
1- ناگفته پیداست هرچند ویژگیهای مذکور در این فصل همگی حائز اهمیت بوده و صلاحیت داوطلبان بدون برخورداری از آنها قطعا زیر سوال است. به عبارت دیگر اگر داوطلبان «اعتقاد نظری و باور عملی به اسلام» نداشته باشند و یا چنانچه نامزدهای انتخاباتی از «التزام به قانون اساسی و سایر قوانین» برخوردار نباشند و در صورتی که کاندیداها دارای «تقوی و امانتداری» یعنی همان سلامت مالی و تعهد اخلاقی نباشند یا اگر داوطلبان فاقد «تخصص و کارایی» باشند قطعا نمیتوانند تصدی هیچیک از مراکز نظام سیاسی اسلام را بر عهده بگیرند؛ با این حال اگر کسانی از تمامی ویژگیهای یاد شده برخوردار باشند ولی از «کارآمدی لازم و مدیریت کافی» بهرهای نداشته باشند باز هم نباید در جایگاه مسوولیت قرار گیرند.
2- در تعابیر و آموزههای دینی از «حسنالولایه» سخن به میان آمده است. به عبارت دیگر باید ویژگی «کارآمدی لازم و مدیریت کافی» را در تمامی گزینشهای سیاسی و اجتماعی بر سایر ویژگیها ترجیح و اولویت داد. پیامبر عظیمالشان اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) به ابوذر غفاری با همه تعهداتش نسبت به اسلام و با آن همه پشتازی وی در یاری به بعثت عدالتگستر نبوی و با همه امانتداری و تقوای برجسته آن شخصیت انقلابی، پس از تفقد از وی میفرماید: «تو برای فلان کار ضعیف هستی و آن کار امانت الهی است که اگر کسی نتواند حق امانت را به خوبی (با مدیریت قوی) ادا نماید پشیمانی دنیا و آخرت را به دنبال دارد».
فراموش نکنیم که حضرت امام خمینی(ره) یکبار به برخی علمای قم در زمان جنگ تحمیلی با اشاره به این که نباید صرفا انتقاد کرد فرمودند «عدهای از شماها توانایی اداره یک نانوایی را هم ندارید» آری زمامداران نظام سیاسی اسلام باید حتما دارای «حسن الولایه» باشند.
4- عدهای از صاحبنظران همانگونه که «سیاست» را صرفا یک «فن» میدانند در باب «مدیریت» هم همین باور را دارند. در حالی که باید گفت امروزه «سیاست» و «مدیریت» هم «فن» محسوب شده و هم «علم». لذا نباید کسانی که در هر ردهای مدیریت را بر عهده میگیرند صرفا دارای دانش «مدیریت» باشند کما این که کسانی که از جوهره «مدیریت» در وجودشان، برخوردارند نباید بیبهره از حداقل دانش «مدیریت» باشند. به عنوان مثال اگر کسی بتواند بر فرض تیم اقتصادی خود را به خوبی مدیریت کند؛ اما نداند که چه دستاوردهایی در زمینه خروجی تصمیمات و محصول نتایج به بار میآورند و یا برعکس، اگر شخصی علم «مدیریت» را به خوبی میداند اما نمیتواند بین کارگزاران خویش در دستیابی به نتایج هماهنگی و مدیریت نماید قطعا هر دو به یک اندازه میتوانند آسیب برساند.
5- یکی از سخنان نامربوطی که برخی افراد در مورد مبحث «مدیریت» مطرح میکنند این است که داوطلبان شوراها و یا نامزدهای ریاستجمهوری حتما باید در دستگاههای دولتی مدیریت کرده باشند والا نمیتوانند پذیرای مسوولیت باشند! در حالی که بسیاری از مدیران دولتی هستند که از حداقل مدیریت در دستگاههای زیرمجموعه خویش برخوردار نبودند و برعکس، بسیاری از مدیران توانمند بخشهای مختلف غیردولتی وجود دارند که به مراتب، قویتر از مدیران دولتی میتوانند به صورت بسیار مفیدتر به ایفای نقش بپردازند. در این زمینه مثالهای متعددی وجود دارد که احتمالا در مباحث بعدی به آنها اشاره خواهیم کرد.