۴
۱
شنبه ۵ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۷

چرا پیروزی روحانی پیروزی اصلاح طلبان است؟

میرزابابا مطهری نژاد
چرا پیروزی روحانی پیروزی اصلاح طلبان است؟
جان ماکسول مي‌گويد: «تفاوت بين افراد عادي و افراد موفق در نگرش آنها نسبت به شکست است.»

اگر انسان شکست را نتيجه نامطلوب بداند و از آن درس بگيرد، مي‌توان گفت شکست هم پيروزي است، چون مي‌آموزد که چگونه به موفقيت برسيم.

بعد از پيروزي دکتر حسن روحاني در انتخابات يازدهم، جامعه در برابر يک سوال قرار گرفت که پيروزي روحاني، پيروزي اصلاح‌طلبان است يا پيروزي اصولگرايان؟

اصولگرايان با تمرکز روي چند واژه مثل اين که دکتر روحاني گفته است که من مستقل هستم يا گفته است که من وامدار هيچ حزب و گروهي نيستم و يا گفته است که دولت من دولت اعتدال است و مشابه آن استدلال کردند که روحاني اصلاح‌طلب نيست و نتيجه گرفتند که پس اصولگراست!

اما ماهيت اصلاح‌طلبي و اصولگرايي چيست؟ براي پاسخ به اين سوال بايد عناصر ساخت سياسي يک جامعه را مورد توجه قرار داد. عناصر ساخت سياسي جامعه عبارتند از نيروهاي اجتماعي، صنفي، سياسي، نظامي و نهادهاي تصميم‌ساز و سياستگذار، بروکراسي گسترده دستگاه‌هاي اجرايي، ابزارهاي هژموني‌ساز رسمي و رسانه‌هاي غيررسمي به علاوه قانون اساسي.

اين نيروها و نهادها منشا شکل‌گيري متفاوتي دارند، از اين رو وزن و شيوه عمل و ميزان تاثيرگذاري اين عناصر بر ساخت سياسي يکسان نيست.

در کشور ما نيروها و نهادهاي ساخت سياسي در ائتلاف با يکديگر به ترتيبي که همگان از آن آگاهند، دو جبهه اصلي «اقتدارگرايي» و «دموکراسي خواهي» را ساماندهي کرده‌اند. اقتدارگرايان انديشه تمرکز قدرت سياسي را در افراد و گروه‌هاي خود در سر مي‌پرورانند.

و دموکراسي‌خواهان در پي احاطه راي مردم بر قدرت سياسي هستند و انتقال آرام قدرت به نهادهاي مدني را نشانه گرفته‌اند. هر يک از اين دو، طيف‌ها و گروه‌هاي متنوعي را در برمي‌گيرند. در اين مقال قصد پرداختن به سير تطور اين دو را ندارم و به فرصتي ديگر وا مي‌گذارم، اما در شرايط فعلي گروه اصلي مسلط در جبهه اقتدارگرايان، اصولگرايان و در جبهه دموکراسي‌خواهان، اصلاح‌طلبان نام گرفته‌اند.

گروه اصولگرايان از راست سنتي تا آبادگران و آبادگران جوان، حاميان دولت جبهه‌هاي پايداري، ايستادگي و نظاميان سياست‌طلب را در بر مي‌گيرد که در هشت سال گذشته توانستند با بسيج نيروهاي خود، نهادهاي تصميم‌ساز و سياستگذار، بوروکراسي گسترده دستگاه‌هاي اجرايي، ابزارهاي هژموني‌ساز رسمي و رسانه‌هاي غيررسمي و... را همراه خود سازند. اين موفقيت آنان هيچگاه در طول ساليان پس از انقلاب اسلامي تکرار نشده بود. با اين موفقيت توانستند به طور کم‌سابقه‌اي اهداف اصلي خود را پيش ببرند و قرائت خود را از قانون اساسي ارائه دهند.

حاصل اين موفقيت محدوديت حرکت‌هاي صنفي، مدني، سياسي، مسائل اقتصادي و سياسي است که نتيجه آن حداقل در افکار عمومي و عدم پاسخگويي به مردم و نهادهاي مدني و حتي نهادهاي قانوني وابسته به خود مثل مجلس اصولگرا است. اين محصول موجب آشکار شدن عمومي معايب يکپارچگي قدرت نزد اصولگرايان و بازشدن زمينه ساخت سياسي به روي اصلاح‌طلبان درون حاکميت شد.

اصلاح‌طلبان درون حاکميت ريشه خود را در پيروي از خط امام و اجراي بي‌کم و کاست قانون اساسي و اصلاحات در راستاي حاکميت اراده مردم از طريق عمل اثر بخش نهادهاي مدني و دفاع همه‌جانبه از حقوق شهروندي مي‌دانند.

حال با اين توضيح مختصر، نظري بيندازيم به گفتمان غالب برنامه‌ها، تبليغات و مواضع دکتر حسن روحاني تا از خلال آن پاسخ سوال مطروحه يعني جناح پيروز انتخاب پاسخ گفته شود قبل از آن اشاره کنم که نگارنده در شرايط امروز جامعه اعتقاد به دو قطبي کردن جامعه ندارد، در رويه‌ها و روش‌ها مشي اعتدال يعني بهره گرفتن از نيروهاي کارآمد جامعه صرفنظر از گرايش سياسي آنان را به صواب نزديک‌تر مي‌داند مشروط بر آن که اولا از افراد افراطي بي‌اعتقاد به حقوق شهروندي و اقتدار نهادهاي مدني استفاده نشود ثانيا ترکيب دولت به گونه‌اي باشد که گفتمان معرفي شده در برنامه‌ها و تبليغات دکتر روحاني همچنان گفتمان حاکم بماند. اصلاح‌طلبان چه در هيبت شوراهاي هماهنگي جبهه اصلاحات و جبهه اصلاح‌طلبان و چه در هيبت احزاب و گروه‌هاي اصلاح‌طلب و چه افراد، آن طور که اعلام کرده‌اند هيچ سهم‌خواهي مشخصي را انتظار ندارند، اما گفتمان حاوي مطالبات مردم و آرمان‌هاي راهبردي خود را متوقع‌اند.

اما گفتمان پيروز انتخابات چه بود؟

دکتر حسن روحاني در برنامه اعلام شده و منتشرشده با عنوان «دولت تدبير و اميد» گفتمان خود را «گفتمان نجات اقتصاد، احياي اخلاق، تعامل با جهان» و دولت خود را «دولت نيک انديشان، راستگويان، درست کرداران، درايت، شهامت، شرافت براي نجات کشور دولت آرامش در سياست، آسايش در اقتصاد، امنيت در فرهنگ، دولت آزادي مسوولانه در انديشه، رفتار و گفتار، دولت اميد جوانان، تلاش ميانسالان، تکريم بزرگان» ذکر مي‌کند و از جمع برنامه‌هاي خود در بخش اول که ماهيت‌ساز است به موارد زير تکيه مي‌کند:

برنامه سياسي: وحدت و انسجام از طريق تضمين حقوق ملت با برنامه‌هاي:

- تدوين منشور حقوق شهروندي با لحاظ نمودن دو اصل کرامت انساني و منع تبعيض.

- اجراي کامل فصل حقوق ملت در قانون اساسي با اجراي سياست‌هاي:

عملياتي و اجرايي نمودن کليه ظرفيت‌هاي سياسي قانون اساسي به ويژه در حوزه حقوق ملت.

گسترش و تقويت نهادهاي مدني مردمي به عنوان بازوي توسعه سياسي.

افزايش سطح پاسخگوئي، کارآمدي و دفاع همه جانبه از حقوق ملت احترام به حقوق و آزادي‌هاي قانوني (آزادي‌انديشه، بيان نشر، فکر، قلم و...)

تقويت و گسترش احزاب سياسي و نظام‌مند کردن فعاليت سياسي در کشور.

به اختصار تمام صفحات ۱۱ تا ۱۹ اين برنامه، ماهيت اصلاح‌طلبانه دارد که به نمونه‌اي از آنها اشاره شد.

بخش‌هاي بعدي اين کتاب که برنامه‌هاي اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي، سلامت و محيط‌زيست و سياست خارجي است نيز ماهيت کاملا اصلاح‌طلبانه دارد و تماما تعرض به برنامه‌هاي اقتدارگرايان را نمايش مي‌دهد. به محققين و پژوهشگران پيشنهاد مي‌کنم با تحليل محتواي کمي و کيفي اين کتاب و سخنراني‌ها، مصاحبه‌ها و مناظره‌هاي دکتر روحاني بر ادعاي مورد اشاره مهر تاييد بزنند.

باعنايت به مطالب ذکر شده، قضاوت کار سختي نيست که پيروز انتخابات اصولگرايانند يا اطلاح‌طلبان؟
کد مطلب: 34739
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


حسین حقگو
Iran, Islamic Republic of
متشکرم استاد مطهری نژاد بخاطر نوشته های عمیق و تشکر بیشتر بخاطر این نوشته
تمام این حرف ها درست است ، اما نظر واقعی بعد از نهایی شدن کابینه و اعضای دولت معلوم می شود . این که دکتر روحانی به آن کتابچه چقدر وفادار می ماند و یا می تواند وفادار بماند .رویکرد ها و جهت گیری ها مهم است . امید که لذت نخستین بماند
بهنام
Iran, Islamic Republic of
عالی بود
حمید مطهری نژاد
مطالبی بسیار جالب بود با دلیل و اسناد انشالله که اصلاح طلبان پیروز و سربلند باشند و کمال تشکر نسبت به تحلیل بسیار زیبای شما میرزا بابا مطهری نژاد