مناظره اخیر میان آقایان لیلاز و جبرائیلی اگرچه اعلام شد که مناظره میان دو اقتصاددان است اما در واقع ما شاهد مناظره دو ژورنالیست بودیم. اما همین مناظره هم حاوی نکات مهم و قابل تاملی بود.
بالطبع، با توجه به گرایش فکری بنده با آقای لیلاز بیشتر هم نظر بودم علیالخصوص آنجا که گفت: «مساله اصلی در بیرون از اقتصاد است که ما به آن اقتصاد سیاسی میگوییم. طی سه تا چهار هزار سال اخیر ایران را با توزیع رانت آب اداره کردهایم. ویژگی چنین جوامع آب سالار نیز این است که کاخهای بزرگ میسازد. روی این مساله کار کردیم تا ظرفیتش تمام شد و وارد عرضه نفت شدیم. از زمان بهرهبرداری از چاه نفت مسجدسلیمان تا همین تحریمها کشور را با رانت نفت اداره میکردیم. از حدود شش سال قبل داریم ایران را با چاپ پول بدون پشتوانه اداره میکنیم که ظرفیت این هم تمام میشود.»
به نظر میرسد این اظهارات بسیار مهم است. واقعیت آن است که ما در حال بلعیدن تمام داشتهها و سرمایههای این ملک هستیم و ما به ازای آن چیزی نگذاشتهایم. یعنی چه از نظر اقتصادی، چه از نظر محیط زیستی، چه از نظر اجتماعی و چه از نظر فرهنگی فقط برداشت کردیم. آنقدر این روند ادامه داشته که رسما در برخی حوزهها کفگیرمان به ته دیگ خورده و اکنون کاسه «چه کنم» دست گرفتهایم.
مثال در این باب فراوان است. نمونهای که آقای لیلاز به آن اشاره کردند اقتصادی است ولی حتما ناظران صالح میدانند که در حوزههای دیگر هم وضعمان بهتر نیست. در حوزه محیط زیست نگاهی به وضعیت دریاچه ارومیه بیندازید. با سدسازی غیر اصولی و حفر چاههای غیر استاندارد به صورت افراطی آب این دریاچه را بلعیدهایم و در کنار این رویکرد به این فکر نکردیم بالاخره روزی این منبع به اتمام میرسد و ما باید بعد از آن چه کنیم؟
شاید بد نباشد یک مثال هم در حوزه اجتماعی بزنم. ما سرمایه اجتماعی خود را با وعدههای سرخرمن و فسادهای مختلف از بین بردهایم و تقریبا هم نگران این موضوع نیستیم. این درحالیست که خسران بزرگیست که تبعات ناخوشایندی به دنبال خواهد داشت.
برای فرهنگ هم همین است. ما این کشور و نسل جوان را با رفتارهای خود بیالگو کردیم. به همین خاطر است که نسل جدید به دنبال الگوهایی رفته که نه ایرانی هستند و نه صالح. فلان خواننده زیر زمینی که سرتاسر مشکل اخلاقی و روانی دارد نمیتواند برای فرزندان ما الگوی مناسبی باشد.و یا فلان خواننده کرهای صرفا یک عروسک است الگوی شایستهای نیست.
همانطور که عرض کردم مثال فراوان است. جوهر مطلب آقای لیلاز بسیار مهم است که لازم میباشد مسئولان صرف نظر از اینکه گوینده چه کسی است در آن مورد تامل نمایند.