یکی از مطالبی که همواره مورد استناد سیاسیون و اهل نظر قرار میگیرد جملهای معروف از حضرت امام (ره) است؛ ایشان فرمودند: «مجلس در راس امور است.» بنده همواره به جمله فوق فکر میکنم و هر تحولی که در این ملک رخ میدهد را با این جمله قیاس میکنم. برای مثال اگر واقعهای در سیاست رخ دهد یا مسئلهای اقتصادی بروز دهد آیا مجلس شورای اسلامی در حد و قواره جمله امام عمل کرده یا خیر. به قول معروف جمله یاد شده متر و معیار مناسبی برای بررسی عملکرد مجلس نشینان است.
به هرحال نباید منکر زحمات و خدمات نمایندگان مجلس فعلی شد و دستاوردهای آنان جای قدردانی دارد ولی وقتی عملکرد مجلس فعلی را با جمله امام قیاس میکنیم در مییابیم که عملکردها در شأن و جایگاه واقعی پارلمان نبوده است. منظور از در راس امور بودن مجلس یعنی اینکه مجلس باید در تمام امور چه تقنین و چه نظارت در راس و پیشرو باشد. حال سوال این است آیا چنین است؟
برای باز شدن این مسئله چند مثال میآورم:
تهران تقریبا یک هفته مشکل آب شرب داشت و هنوز هم در برخی محلات این مسئله به قوت خود باقیست؛ آیا مجلس بسان جمله حضرت امام عمل کرده؟ بنده در خبرها ندیدم حتی نمایندگان از وزیر محترم نیرو سوالی را مطرح کنند چه رسد به طرح استیضاح و غیره. در واقع موضوع فقط به چند مصاحبه و پیگیری تلفنی اکتفا شده است.
حال مثال بزرگتری را مطرح میکنم: گویا مذاکراتی مخفیانه با طرف غربی برای مصالحه با عنوان تبادل زندانیان در جریان است. البته که بنده از این موضوع استقبال میکنم و دیپلماسی پنهانی برخی اوقات بسیار کارگشاست اما سوال این است نمایندگان مجلس به عنوان نهادی که باید در راس امور باشد چقدر در این راستا به قول معروف بازی داده شدهاند؟ پاسخ مشخص است. نمایندگان مجلس حتی در حد رسانهها هم بعضا نمیدانند پشت پرده چه خبر است که جای تاسف دارد.
مثال دیگر موضوعی عینی است: اگر از یک نماینده مجلس همین امروز بپرسید برای گرانی و تورم چه کردهاید او چه پاسخی خواهد داشت؟ قطعا و یقینا پاسخ او قانعکننده نیست زیرا به جز چند مصوبه حاشیهای که کارکردی نداشته عملا این مجلس هیچ خروجی دیگری در حوزه تورم و گرانی نداشته است. حتی در بحث نظارتی هم در این حوزه عملکرد قابل دفاعی نمیبینیم و نمایندگان بیشتر نظارهگر بودند.
نتیجهگیری این بحث روشن است: هم این مجلس و هم مجالس گذشته بهخصوص سه مجلس آخر دچار ضعف شدهاند و به نوعی اثرگذاری خود را از دست دادهاند. در حقیقت، صرفنظر از جناحبندیهای سیاسی ،قوه مقننه به قوهای حاشیهای برای امور حاشیهای تبدیل شده که در تحولات بزرگ جایگاهی ندارد. بسان فرزندی که از طرف پدر بازی گرفته نمیشود و نفع را در آن میبینند که در همان حاشیهها غوطه ور باشد. حتما خود نمایندگان محترم مجلس در سال پایانی عمر مجلس این موضوع را دریافتهاند؛ اما سوال این است: آیا برای این موضوع کاری کردهاند؟!
*حقوقدان