روز هشتم شهريور سال 1360 در يک حادثه تروريستي از سلسله عملياتهاي ضد انقلاب، دفتر نخست وزيري منفجر و محمد علي رجائي، رئيسجمهور و محمد جواد باهنر نخست وزير به شهادت رسيدند. در اين حادثه وحيد دستجردي رئيس شهرباني نيز شهيد شد.
بعدها هفته منتهي به روز هشتم شهريور هفته دولت نام گرفت تا از يک سو دولتمردان جمهوري اسلامي سيره رجائي و باهنر را سرلوحه کار خود قرار دهند و از سوي ديگر مردم از خدمتگذاران قوه مجريه تشکر و قدرداني کنند، البته در عمل اين ايام به ايام افتتاح و بهرهبرداري از طرحها و پروژههاي دولت نيز اختصاص يافت. به نظر ميرسد در قيل و قال اختلافات و نزاعهاي جناحي هر سه هدف در حد تشريفات و اخبار و برنامههاي صدا و سيما و برنامههاي رسمي براي خالي نبودن عريضه تنزل يافت. اساسا فرهنگ سپاسگزاري جاي خود را به مچگيري، نقد غير منصفانه و سياهنمايي از يک سو و تملق و مداهنه در سوي ديگر داد تا آنجا که خدمات انقلاب و فرزندان جمهوري اسلامي در دولتهاي مختلف و نيز در ساير بخشهاي حکومت اعم از نهادهاي اجتماعي، انتظامي، نظامي، امنيتي، سياسي و فرهنگي نه تنها ديده نميشود بلکه مورد بي مهري جناح رقيب قرار ميگيرد و از عملکرد محدود جناح متبوع به عنوان شق القمر ياد ميشود. همچنين راه، روش و سيره سلف صالح چون شهيدان باهنر و رجائي که در کتابها و نشريات مختلف و آثار سمعي و بصري قابل دسترس است همانند ساير ميراث فرهنگي ايران اسلامي زينت کتابخانهها و تماشاخانهها است.
تمام حرف من در اين يادداشت تذکر به خودم و همه دوستاني که در هشتم شهريور سال 1360 در کنار هم بوديم بازگشت به سيره آن رادمردان و راست قامتان جاودانه تاريخ و نيز رعايت حق و انصاف در مورد عملکرد و خدمات دولتها و نهادهاي مختلف نظام اسلامي است، البته همراه با نقد منصفانه. جا دارد پس از حدود چهل و پنج سال از پيروزي انقلاب اسلامي از خدمات همه دولتها اعم از دولت موقت، دولت دوران دفاع مقدس، دولت سازندگي، دولت اصلاحات، دولتهاي نهم و دهم و دولت تدبير و اميد قدرداني کنيم. و نيز از تلاشها و خدمات کارمندان پرتلاش دستگاههاي دولتي و نهادهاي ديگر تشکر کنيم، يادمان باشد که رقابت حزبي و جناحي آن هم در نظامي که قرار است اخلاق و سياست در کنار هم باشند به معناي ناديده گرفتن خدمات و اقدامات مثبت نيست و البته به معني چشم پوشي بر جرائم و تخلفات هم نميباشد. اما مايه تاسف است که رويه جاري از مرز رقابت سالم و نقد منصفانه خارج شده و به بهانه جوئي، کينه ورزي، و نگاه صفر و صدي تبديل شده است. البته حاکميت جمهوري اسلامي در سطوح مختلف به دليل برخورداري از قدرت، سهم بيشتري در اصلاح اين روند دارد به ويژه آنکه قبل از بررسي عملکرد دولتها ميزان برخورداري هر دولت از حمايت و آراء مردمي اهميت بيشتري دارد. چرا که براساس قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران مشروعيت حاکمان مبتني بر آراء مردم در انتخابات آزاد است. و ساير مسائل مربوط به دولتها از جمله عملکرد و نقد آن در طول مشروعيت هر دولت قرار دارد. به هر حال در هفته دولت امسال که در پايان آن دو انتخابات سرنوشتساز در پيش داريم، و سال گذشته با اعتراضات مردمي مواجه بوديم بيش از هر زمان به افزايش مشروعيت نظام و نهادهاي حاکميتي نياز داريم.