گروه ديپلماسي- مانيا شوبيري: شبکه «ان.تي.وي» در بررسي فشار اقتصادي جنگ اوکراين به اروپا مينويسد که اروپا از نظر اقتصادي ضعيف، از نظر نظاميوابسته به ايالات متحده و از نظر جمعيتي در مسير بي اهميتي قرار گرفته است. افول اروپا بارها و بارها مورد بحث قرار ميگيرد. اما اين بحث همواره به بن بست ميانجامد.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،به نظر اين رسانه آلماني، حمله روسيه به اوکراين وابستگي اروپا به ايالات متحده را کاملاً روشن کرده است. بدون کمک نظاميآمريکا و تنها با کمک اروپا، اوکراين نميتوانست ماشين جنگي روسيه را متوقف کند. به همين دليل است که بحث جديدي در رسانهها در مورد افول اروپا مطرح ميشود. اين بحث عمدتا حول محور مسائل اقتصادي، جمعيتي و نظاميميچرخد. بر اساس اين استدلال اروپا رو به زوال است، زيرا قدرت اقتصادي آن پس از بحران مالي از ايالات متحده عقب مانده است، جمعيت آن اکنون تنها چند درصد از جمعيت جهان را تشکيل ميدهد و همچنين به اين دليل که در مقايسه با ايالات متحده آمريکاي از نظر نظاميقوي از پايان جنگ سرد ضعيف شده است.
«علي ودايع» کارشناس روابط بين الملل در گفتوگو با برنامه جهان سياست راديو ايران ميگويد: «ظرف 18 ماه گذشته،جنگ اوکراين هزينههاي سنگين امنيتي و اقتصادي به اروپا تحميل کردهاست. آنچيزي که تحت عنوان بازگشت ناسيوناليسم افراطي در آلمان،فرانسه و ايتاليا ميبينيم ؛ نشاندهنده نارضايتي جامعه اروپا از رکود اقتصادي و افزايش هزينههاي زندگي است.»
فشار اقتصادي به يورو
شبکه «انتيوي» مينويسد که قدرت اقتصادي اروپا از دهه 1990، يعني از پايان جنگ سرد، به هيچ وجه از ايالات متحده عقب نمانده است. اگر برابري قدرت خريد را در نظر بگيريد و بنابراين نوسانات ارزي بين دلار و يورو را حذف کنيد، داستان متفاوت به نظر ميرسد: در دهه 1990، توليد ناخالص ملي در منطقه اتحاديه اروپا از 28 کشور کمي بيشتر از توليد ناخالص ملي ايالات متحده آمريکا بود. در سال 2020، يعني قبل از برگزيت، قدرت اقتصادي اتحاديه اروپا همچنان از ايالات متحده جلوتر بود، صرف نظر از اينکه اطلاعات آماري از OECD، بانک جهاني يا صندوق بين المللي پول به دست آمده باشد. در سال 2022 تنها به دليل خروج انگليس قدرت اقتصادي اتحاديه اروپا کميکمتر از آمريکا بود. اگر انگليس در اتحاديه اروپا باقي ميماند، پيشتازي اتحاديه اروپا از نظر توليد ناخالص ملي در سال 2022 حفظ ميشد.
ودايع تصريح ميکند : «يک حساب و کتاب ساده نشان ميدهد که از ميانه سال 2009 و شکلگيري بحران يورو،رشد اقتصادي اروپا همواره زير سايه وضعيت اقتصادي ايالات متحده بودهاست. نکته ناخوشايند براي اروپا اين است که شاخصهاي اقتدار اروپا در حال فروپاشي است.»
وي در ادامه ميگويد که «اتحاديه اروپايي پس از فروپاشي اتحاديه جماهير شوروي تلاش ميکرد هويت جديدي براي خود تعريف کند اما حالا گرفتار تبعات جنگ سرد جديد و هزينههاي هنگفت جنگ اوکراين شدهاست. غلبه اولويتهاي امنيتي و نظاميبر شاخصهاي ديگر کشورهاي اروپايي ، منجر به افزايش وابستگي آنها به آمريکا ميشود.»
اين کارشناس روابط بينالملل با بيان اين که «روسيه از هژموني انرژي عليه اروپا استفاده ميکند» بيان ميکند که «تجربه سال گذشته نشان ميدهد که امسالهم اروپاييها از ميانههاي سپتامبر درگير فکر تامين انرژي در زمستان خواهند شد. » ودايع تاکيد ميکند که « اروپا گمان ميکرد که جنگ اوکراين ظرف چندماه جمع خواهد شد اما آمريکا از ابتدا براي جنگ فرسايشي برنامهريزي کردهبود.
مساله مشترک در همهجنگها اين است که هزينهها و تبعات آن با گذشت زمان ، به شکل تصاعدي افزايشي ميشود. شکاف اقتصادي و نظامياروپا با آمريکا منجر به تزلزل جايگاه بروکسل در روابط بينالملل شدهاست؛تاجايي که ديگر در عمل اروپا بيش از گذشته مورد تطميع اروپا قرار ميگيرد.»
کمبود اقتدار نظامياروپا
شبکه انتيوي آلمان معتقد است که الحاق کريمه به روسيه و جنگ اين کشور در اوکراين در لحظه اي تاريخي آغاز شد که در آن پتانسيل نظامياروپا به ميزان قابل توجهي کاهش يافته بود زيرا ديگر انتظار نميرفت که يک جنگ زميني کلاسيک در قاره اروپا رخ دهد.. اتحاديه اروپا بدون شک فاقد تمام پيش نيازهاي يک ابرقدرت همتراز با آمريکا و چين است. اما به جاي صحبت از افول اروپا، بهتر است در مورد سياستهاي جهاني اتحاديه اروپا به عنوان يک غير ابرقدرت صحبت کنيم.
اين کارشناس روابط بينالملل با برجسته دانستن «نقش پروپاگانداي رسانهاي آمريکا و بازي کييف براي کسب حمايتهاي اقتصادي و نظامي» گفت: « اروپايي در ميان احساس ترس و ناامني از آنچه که تهديدهاي روسيه با خاطر ذهني ارتش سرخ ، چارهاي جز مشارکت در هزينههاي جنگ اوکراين ندارد. در اين وضعيت راهبرد ارتش اروپايي عملا توسط ناتو منهدم شدهاست و اروپا نميتواند يک بازيگر مستقل باشد. البته فرانسويها براي اين آرزو همچنان درحال مقاومت هستند.»
ودايع با پيش کشيدن انتخابات الکترال 2024 آمريکا گفت : «در اروپا اين گمانهزني وجود دارد که دموکراتها در انتخابات رياست جمهوري متحمل شکست خواهند شد و رئيسجمهوري بعدي ايالات متحده يک جمهوريخواه است. محافظهکاران آمريکا معتقدند که واشنگتن آنچيزي که ميخواسته را از جنگ اوکراين کسب کردهاست و ادامه آن براي واشنگتن تنها هزينه بيفايده است. در اين شرايط اروپايي که نه تنها در هزينههاي جنگ اوکراين متحمل خسارت ميشود با تهديد گسترش ميدان جنگ ، دچار نوعي سردرگميو سرگيجه شدهاست. بروکسل فعلا ناچار است وضعيت انجماد و کنترل سطح تنش در جنگ اوکراين را در دستور کار حفظ کند تا وضعيت کاخسفيد مشخص شود. فعلا بدترين سناريو براي اروپا اين است که ميزان کمکهاي آمريکا به جنگ اوکراين کاهش پيدا کند و آنها بيش از گذشته احساس تنهايي کنند.»