; ?>; ?> عماد افروغ در قامت یک فرزانه - مردم سالاری آنلاين
۰
سه شنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۲۵

عماد افروغ در قامت یک فرزانه

عبدالرحمن حسنی‌فر
عماد افروغ در قامت یک فرزانه
از زمان آشنایی‌ام با دکتر افروغ به صورت حضوری و در قالب یک دانشجو، نزدیک به دو دهه می‌گذرد. از آن زمان تا هدایتگری در رساله‌ دکتری از ایشان بهره‌ها بردم. به نظرم صفاتی چون صبوری، صداقت، تواضع، اخلاص، تلاشگری، پژوهشگری، معلمی، گفت‌وگو گرایی و غیره باعث فرهیختگی و احراز صفت «فرزانه بودن» در ایشان شده بود. شخصا حس عمیق و تاثربرانگیز نداشتنش را زمان رحلتش درک کردم. همیشه به یادش بودم و‌ خوشحال از اینکه هستند. تصورم این بود که وجودش چقدر برای جامعه ایرانی ارزشمند است. زمانی که فهمیدم بیمار هستند و مشغول شیمی درمانی، چقدر بر خودم نهیب زدم که تو چرا بی‌خبر بودی از استاد! شاید دردناک‌تر از بی‌خبری برای من نفس مریضی ایشان بود. ضمن تماس تلفنی از احوالشان جویا شدم که گفتند خوبند. تا اینکه در فروردین خبر رفتنش درون مرا منفجر کرد و‌ تا ساعت‌ها دچار شوک بودم.
استاد افروغ بی شک فرزانه‌ای در روزگار نسبتا «سخت» امروز ما بودند. «سخت» از آن جهت که در مسیر مناسب بودن، کار راحتی نیست. هرچند این جامعه که تاریخ طولانی و سترگی دارد بخاطر وجود چنین افراد بزرگی بوده که تا به امروز به صورت قوی، پابرجا مانده است.
هر فردی دارای ویژگی‌هایی است که می‌تواند از جانب دیگران مورد توجه قرار گیرد. تاکید بر آنها دلالت بر تایید و ترویج دارد. در مورد استاد افروغ نیز ویژگی‌های خاصی هست که می‌تواند سرلوحه دیگران قرار گیرند و این متن در این راستا و شامل موارد ذیل است:
۱- فعالیت در حوزه عمومی: کمتر دانشگاهی هست که هم بخواهد فعالیت علمی بکند و هم در حوزه عمومی، فعالیت رسانه‌ای بکند و هم بخواهد کنشگر سیاسی در عرصه عمل باشد. افروغ در همه این عرصه‌های عمومی فعالیت داشت که البته فعالیت عملی را بعد از مجلس هفتم به کناری نهاد.
۲- صراحت: افروغ در اظهارنظراتش محابا نمی‌کرد و به صراحت نظراتش را بیان می‌کرد.
۳- منتقد بودن: رویکرد انتقادی را از نظریه رئالیسم انتقادی و دیدگاه‌های روی بسکار که نظریه پردازی در حوزه چپ بود گرفته بود اما با آموزه‌های اسلامی و‌ شیعی هم ترکیب کرده بود. او عمیقا منتقد بود.
۴- دلسوز بودن: رابطه عقل و احساس در افروغ ترکیب شده و این باعث ایجاد حس دلسوزی شده بود.
۵- پژوهشگر بودن: پژوهشگری تا همین اواخر عمرشان از ویژگی‌های اصلی ایشان بود. امید به کار علمی داشتن و تاثیر علم بر جامعه در وجودش بود.
۶- حقیقت گرایی و عدالت خواهی: آموزه‌های راستین مذهبی و تاریخی جامعه ایرانی چون اسلام، شیعه و فرهنگ ایرانی در دیدگاه و نظر افروغ حضور داشت. ادعای نظریه پردازی در حوزه اسلام نداشت اما در مورد امام و انقلاب ادعای نظری داشت.
۷- مردم‌گرایی و طرفداری از منافع اکثریت: افروغ در موضع گیری‌هایش طرف مردم را داشت. البته مسئله‌اش «قدرت سیاسی» بود و با آن وارد گفتگو و نقد می‌شد. شاید اعتقاد داشت که اگر حکومت اصلاح شود مردم نیز اصلاح می‌شوند.
۸- امید و هیجان فراوان در کلام: توانایی خاصی در بیان شفاهی افروغ وجود داشت که آن‌را هیجانی و شورانگیز می‌نمود. این باعث تأثیرگذاری کلامش می‌شد.
۹- تعامل اجتماعی و علاقمند به مشارکت: هر جایی که تریبونی برای تأثیرگذاری نصیب افروغ می‌شد حتما با علاقه شرکت می‌کرد.
۱۰- فعال سیاسی نه به معنای توجیه رفتارهای جناحی: افروغ دارای مبنا بود و‌ رو به جلو حرکت می‌کرد و‌ این را در عرصه عمل نشان می‌‌داد.
۱۱- مصلح بودن: به فکر اصلاح جامعه خصوصا معطوف به قدرت سیاسی بود.
۱۲- بین رشته‌ای فعالیت علمی می‌کرد.
۱۳- دغدغه‌مند نسبت به ایران: ایران به معنای جامعه و تاریخ حق طلبانه‌اش برای افروغ مهم بود.
۱۴- عدم انتخاب کنج عزلت: افروغ در عین دلخوری از برخی بی‌مهری‌ها از هر دو طیف سیاسی، هیچ موقع از جامعه جدا نشد و همراه با نیاز آن به کار پژوهشی و فکری می‌پرداخت.
۱۵- در دنیا بود اما دنیا طلب نبود: به مجلس رفت اما اسیر لابی مجلس نشد.
۱۶- با کنش‌ورزی سیاسی به عمق فاجعه سیاست عملی پی برد. بحث لابی و رابطه فاسدانه «قدرت و ثروت» را همیشه مطرح می‌کرد و بیخیال آن نشد.
۱۷- به خاطر تعهدش به اخلاق و نظرورزی منتقدانه و مبتکرانه به عرصه تئوری پردازی پناه برد و تلاش کرد به حل مشکلات حوزه عمل از مجرای حوزه نظر بپردازد.
۱۸- جسارت داشتن در حوزه علم و عمل سیاسی: ایشان اگر جایی حس می‌کرد که اشتباه کرده بدون ترس بیان می‌کرد. مثل حمایتش از احمدی نژاد که بعداً پشیمان شده بود و به نوعی در نامه مربوط به موسویان.
۱۹- جدا کردن انقلاب اسلامی از جمهوری اسلامی: ایشان معتقد بود که آرمان‌های انقلاب چیزی بود که به عنوان اهداف توسط امام خمینی و انقلابیون مطرح شد اما این اهداف در عمل و در جمهوری اسلامی محقق نشده بودند.
۲۰- امید به اصلاح از طریق تغییر نظرات و دیدگاه‌ها و روی کار آمدن افرادی از جنس امام خمینی که هم شجاعت داشته باشند و هم به ارزش‌های اصیل اعتقاد داشته باشند.
کد مطلب: 194017
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *