۰
جمعه ۲ دی ۱۴۰۱ ساعت ۲۱:۲۲

تولید مقالات علمی و انباشتگی بحران های روحی در دانشگاه

محمد آخوندپور امیری
تولید مقالات علمی و انباشتگی بحران های روحی در دانشگاه
ضرورت این مقاله به پدیده ای اختصاص دارد که ابعاد نگران کننده آن دهه های متمادی است که جامعه علمی کشور را به سختی درگیر خود ساخته و چنانچه تدابیری عقلانی برای برون رفت از آن اندیشیده نشود به انباشتگی بحران های فزآینده در جامعه علمی منجر خواهد شد که تبعات آن کل ساختار جامعه و حاکمیت را درگیر خواهد ساخت. موضوع از این قرار است که دانشجوی دکتری دانشگاه تهران، به جهت مشکلی که در پروسه مقاله نویسی خود با آن روبرو شده وارد مجادله ای با استاد می شود که نهایتا تصمیم به خودکشی می گیرد. امری که به قیمت جانش تمام می شود. این موضوع در حالیست که چندی پیش نیز خبری مبنی بر اقدام به خودکشی دانشجوی پسادکتری در یکی از دانشگاه های کشور، جامعه را در بُهت و حیرت فرو بُرد.
اگر بخواهیم نیک بنگریم در خواهیم یافت که ابعاد نگران کننده اخباری از این دست در یک دهه اخیر کم نبوده و آنچه که ذهن ما را به خود معطوف داشته، دریافت این امر مهم است که چه نسبت منطقی را می توان میان فشارهای روانی ناشی از روند فعالیت های علمی برای یک دانشجو با انباشتگی بحران های روحی و روانی قشر تحصیل کرده کشور متصور گردید. آنچه که متاسفانه در سیستم پر از نقص و ایراد جامعه علمی امروز مشاهده می کنیم، تولید مقاله های گوناگون علمی است که بسیاری از آنها نیز به لحاظ کاربردی چندان دردی را از کشور دوا نمی کنند. اما ساختارهای علمی امروز به گونه ای تعبیه گردیده که هم دانشجو و هم استاد، امروز برای پیشرفت خود در امر علمی، به نوعی وابسته به تولید این مقالات هستند. این مسئله به معنای آن است که نیل به تولید مقالات پژوهشی، نه لزوماً از یک مسئولیت اجتماعی فردی، بلکه از الزام ساختارهایی نشات می گیرند که بدون اجرای آن، کارها به پیش نمی رود. در همین چارچوب، یک دانشجوی دکتری چنانچه نتواند تا زمان دفاع از تز دکتری خود، دو مقاله علمی-پژوهشی یا یک مقاله ISI از تز خود استخراج نماید، قادر نخواهد بود که از پایان نامه خود دفاع کند. این درحالیست که پروسه داوری و پذیرش مقالات نیز بعضا بیش از یکسال به طول خواهد انجامد که این موضوع خود در بالابردن سطح بحران روانی و فشار اقتصادی بر دانشجویی که عموما منبع درآمد مستقلی نیز ندارد و به لحاظ طبقاتی نیز بیشتر از اقشار کم بضاعت جامعه قلمداد می گردد، به وجود آورده است.
از سوی دیگر بازار مقاله نویسی، پایان نامه نویسی و ترجمه نیز در بازار سیاه بشدت داغ است. این درحالیست که شما می توانید با پرداخت مبالغ هنگفت، پروژه های آموزشی خود را به راحتترین شکل ممکن به انجام رسانید. دقیقاً در همین نقطه است که ادراک می نماییم که تعلق داشتن به طبقه همیشه برنده مُتموّل، نیاز شما را در سیستم آموزشی کشور به راحتی و با خرج مبالغ هنگفت به پیش می برد و اساساً دغدغه های شما را مُرتفع خواهد ساخت. امری که تبعات خسارت بار آن چالشی جدی در برابر کل ساختار آموزشی کشور محسوب می گردد.
اما در آن سوی میدان، برای اساتید دانشگاهی نیز تولید مقاله علمی بجهت ارتقای مرتبه علمی و حتی تبدیل وضعیت استخدامی آنها از اهمیت قابل ملاحظه ای برخوردار است. این الزامات ساختاری-نهادی وزارت علوم برای تولید مقالات علمی در طول یکسال، اساتید را برآن می دارد که به هر شیوه ای سعی کنند از دل پایان نامه کارشناسی ارشد و یا تز دکتری دانشجو مقاله ای استخراج نمایند. این الزام ساختار گاها باعث شده در یک مقاله علمی نام سه تا پنج نفر پژوهشگر را مشاهده کنیم که اگر نیک بنگریم ملتفت خواهیم شد که برخی از این افراد کوچکترین مشارکتی را نیز در نگارش آن مقاله برعهده نداشته اند و تنها به جهت ارتباط خود با نویسنده مسئول یا پرداخت وجهی مشخص، نام خود را در ذیل آن مقاله علمی وارد نموده اند.
نتیجه آنکه بحران ها در ساحت علم و دانشگاه هرچه باشد، دو آفت بزرگ و مُهلک را سبب خواهد شد. 1. انباشتگی فشار روحی و روانی برای نسل دانشجو، گاها منجر به اتخاذ تصمیمات احساسی خواهد گردید که به قیمت جان آنها تمام خواهد شد که شواهد و قراین نشان دهنده آن است که ابعاد این بحران نیز به مرزهای نگران کننده ای رسیده است. 2. وابستگی ساختار علمی کشور (هم برای استاد و هم برای دانشجو) به تولید مقالات علمی در جهت پیشرفت و ارتقای علمی، گاها باعث شکل گیری شبکه فساد حامی/پیرو گشته که در یک چرخه مبتذل اقتصادی با دریافت پول های هنگفت به راحتی امر آموزشی شما را به پیش می برند و به سهل الوصول ترین شکل ممکن، نیازهای شما را مرتفع خواهند ساخت.
کد مطلب: 184941
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *