نشست فصلی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با حضور 35 عضو این شورا در وین آغاز شده و به گفتة دیپلماتها موضوع ایران و برجام در کانون توجه این نشست قرار دارد. این جلسه در حالی برگزار می شود که در خردادماه دور ششم مذاکرات وین بدون نتیجه به پایان رسید و از آن زمان ۳ماه است که صندلیهای پشت میز مذاکرة گراندهتل خالیست. انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز به سرانجام رسید، اما هنوز هیچ چشماندازی برای ادامة مذاکرات و مهمتر از آن به نتیجه رسیدن آن دیده نمیشود.
شامگاه ۱۶شهریور آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارش خود را ارائه کرد و از اصطلاح «سنگ اندازی در مذاکرات اتمی» توسط ایران استفاده کرد. خبرگزاری فرانسه نیز گزارش آژانس را «شدیداللحن» عنوان کرد که در آن وظایف نظارتی ایران را «بهطور جدی متزلزل» شده است.
رابرت مالی، نمایندة ویژة وزارت خارجة آمریکا نیز به مسکو و پاریس سفر کرد که کارشناسان احتمال میدهند در حال هماهنگی برای صدور یک قطعنامه یا دستکم بیانیة ضد ایرانی در نشست شورای حکام آژانس بازارگرمی میکند که از ۲۲شهریور آغاز میشود. آنتونی بلینکن، وزیر خارجة ایالات متحده نیز در کنفرانس خبری با همتای آلمانی خود گفت آمریکا به نقطهای نزدیک میشود که دیگر برجام برایش منافع قبل را ندارد (۱۷شهریور).
اما از همة اینها مهمتر ادعای آژانس (در گزارش منتشر شده) است که میگوید ایران به سوالات آن پاسخ نمیدهد. سوالاتی دربارة سایتهای اتمی که طی دو سال گذشته مدعی وجود ذرات هستهای با کاربرد نظامی در آنها هستند. این موضع آژانس علاوه بر ادعای ۱۰سالة آن دربارة ۱۱ سوال از ایران است که پاسخ آن کماکان برای آژانس مبهم هستند.
این سوالات اهمیت استراتژیک و البته پیامدهای کلان میتواند داشته باشد. چرا که به موضوع پی.ام.دی (ابعاد احتمالی نظامی برنامة هستهای ایران) بر میگردد. همان ادعایی که دو دهة پیش با آن پروندة ایران را به شورای امنیت ارجاع دادند، ذیل فصل ۷ منشور ملل متحد بردند و ۶ قطعنامة تحریمی علیه کشورمان صادر کردند. اکنون از گزارش آژانس بوی مطرح کردن دوبارة پی.ام.دی به مشام میرسد؛ و این یعنی دسیسهای جدید برای آغاز روندی خطرناک که میتواند پروندة کشورمان را دوباره در مجاری شورای امنیت، تحریم و زیر ضرب چماق حملة نظامی قرار دهد.
در چنین وضعیت بغرنجی، هنوز دولت آقای رئیسی سیاست روشنی دربارة برجام مشخص نکرده است. مقامات دولت از یک طرف میگویند خواهان مذاکره هستند و از طرفی دیگر میگویند «مذاکرهای که به رفع تمامی تحریمها بینجامد». در دنیای سیاست این فرهنگی دوگانه است و طرفهای مختلف از آن پالس سردرگمی میگیرند، چرا که «جمع ضدین محال است» و در این مورد مشخص (مذاکرات وین) نمیتوان انتظار رفع کامل تحریمها، بدون انعطاف اصولی از طرف ایران را داشت. انعطافی که باعث شود طرف مقابل هم حاضر به دادن امتیاز رفع تحریم و بلوکه کردن ارجاع پروندة کشورمان به شورای امنیت شود.
اما چرا موضوع ایران تا این لحظه مبهم و همراه با دوگانهگویی است؟
مشکل، برخی مسائل در مسیر رسیدن به یک توافق برد-برد است. اینکه ما انتظار داشته باشیم وارد مذاکرهای شویم که تنها دریافت کنیم و امتیاز بگیریم، در دنیای امروز وهم و خیالی بیش نیست. چرا که اصولا مذاکره و گفتگو یعنی «بده و بستان». اما هستند افرادی که با اشراف به این واقعیت، با شعارهای پر طمطراق از دریافت یک سویه حرف میزنند، درحالیکه خودشان هم به غیر واقعی بودن این شعار واقف هستند، اما چون نمیخواهند مسئولیت عدم رفع تحریم را هم بپذیرند، چنین شعارهایی میدهند.
اما انتظار از دولت سیزدهم این است که با رئالیسم سیاسی و نگاهی از منظر بالاتر به تمامی زوایا و احتمالات، هم پیامدهای خطرناک نرسیدن به یک توافق و بر هم خوردن میز مذاکرات وین را در نظر بگیرد؛ هم سرانجام احتمال ارجاع پروندة کشورمان به شورای امنیت؛ هم وضعیت بحرانی اقتصاد کشور و معیشت مردم.