هفته گذشته روزهای پر تلاطمی در بْعد سیاست خارجی برای ایران بود. از یک سو سرآمد ۲۷ مهرماه و پایان قانونی تحریم تسلیحاتی ایران و لغو همیشگی قطعنامه ۱۷۴۷ (تحریم تسلیحاتی ایران-۲۰۰۷)؛ از سویی تحریمهای جدید آمریکا و لیستگذاری ۶نهاد و ۲شخص که با خطوط کشتیرانی ایران در ارتباط هستند، آنهم بیدرنگ بعد از سرآمد تحریم تسلیحاتی؛ از طرفی کشاکش سخت در انتخابات ایالات متحده (که نتیجه آن بیشک در سیاستها و مواضع استراتژیک کشورها، بهویژه خاورمیانه تاثیر میگذارد)، از طرفی مواضع الیوت آبرامز، نماینده ویژه آمریکا در امور ایران که گفت: «آمریکا تلاش میکند معاملات جدید تسلیحاتی با ایران را، حتی قبل از گسترش مسدود کند»؛ از طرف دیگر کنفرانس مطبوعاتی منافقین در واشنگتن (۲۵مهر) و ادعای افشای دو سایت اتمی ایران در سرخه حصار و آباده، که بنا به ادعای آنها، مراکز ساخت بمب هستهای هستند.
اگر به چیدمان این صحنه با ژرفبینی نگاه کنیم، روشن است دشمنان ایران در حال تدارک یک حمله گسترده و ادامهدار گازانبری هستند. این در حالیست که بعد از توافق اتمی سال ۲۰۱۵، با تمام کم و کاستیها و حتی خنجرهای طرف مقابل، سیاست رسمی ایران «بریج بولدینگ» (فعالیت برای بهبود روابط) بوده است. اما اکنون در سرآمد متن منعقد شده در قطعنامه ۲۲۳۱ که ۲۷مهر۹۹ را پایان تحریم تسلیحاتی ایران عنوان میکند، ایالات متحده در ادامه سیاستهای خصمانه خود، بر شدت حملات و اقداماتش علیه کشورمان، میافزاید.
در این میان امید بود که کشورهای اروپایی به میدان آمده و با پافشاری بر قطعنامه ۲۲۳۱ مقابل آمریکا در اعمال تحریمهای جدید، صف آرایی کنند. بهویژه تجربه یک ماه گذشته و صفآرایی موفق آنها در شورای امنیت در برابر آمریکا نیز بر این انتظار میافزود.
اما درست در زمانی که سفر ظریف به مسکو و دیدار با لاوروف و تماسهای گسترده لاورووف با برلین، پاریس و لندن تمامی زمینهها را برای این صفآرایی سنگین آماده کرده بود، در حساسترین لحظات که میرفت این صفآرایی با موفقیت شکل گیرد، منافقین ادعای خود را روی میز گذاشتند. آنها با اشراف به رگ خواب اروپاییها و حساسیت آنها روی جنگ افزار هستهای، در ادامه جاسوسیهای خود از مراکز هستهای ایران، بدون کمترین اشاره به فتواهای مقام معظم رهبری که ساخت سلاح اتمی را حرام شرعی دانستهاند و اینکه «دلیلی ندارد که برای تولید و نگهداشتن سلاحی که استفادة آن حرام است، هزینه کنیم» (۱۷مهر۹۸)، ادعا کردند که کشورمان در دو سایت اعلام نشده در سرخه حصار و آباده، در حال ساخت سلاح هستهای است.
منافقین در این کنفرانس با نشان دادن عکسهای هوایی، کروکیها و اسامی مختلف فرماندهان سپاه، مدعی شدند نظام این فعالیتها را بعد از توافق اتمی ۲۰۱۵ ادامه داده است.
درست در همین نقطه شاهد هستیم آن صفآرایی بزرگ بینالمللی با محوریت اروپا و روسیه و چین، که داشت در برابر سیاستهای آمریکا علیه ایران شکل میگرفت، ناگاه متوقف شد و تا امروز به بایگانی سپرده شد. فراتر از این، حتی رسانههای اروپایی بهطور گسترده به کنفرانس منافقین پوشش دادند و بر آتش فتنه دیپلماتیک آنها، دمیدند.
علت سکوت اروپاییها و حتی لاورووف و همتای چینی او، سنگینی موضوع است. منافقین میدانستند ضربه را از کجا وارد کنند که اروپاییها نتوانند دم بر بیاورند. روشن بود آنها از سالها پیش در حال جمعآوری اطلاعات خود و جاسوسی گام بهگام از مراکز حساس نظامی ایران بودند و درست دو روز پیش از انقضای تحریم تسلیحاتی ایران، برگ شوم خود را رو کردند و حامیان ایران را نه تنها در لاک دفاعی، بلکه به سکوتی مرگبار وادار کردند.
از طرفی این توطئه منافقین، دقیقا همان سوخت فتنهای بین المللی است که کاخ سفید با میدان داری رافائل گروسی، مدیر کل آژانس اتمی به شدت به آن نیاز داشت. چرا که این ادعای واهی نه تنها پایبندی ایران به برجام را زیر علامت سوال میبرد، بلکه باز هم به توطئه بازگشایی پرونده پی.ام.دی (فعالیت احتمالی نظامی هستهای) دامن میزند.
نخستین پیامد این توطئه جدا شدن اروپا از جبهه ایران است که به طبع موضوع صفآرایی در برابر ایالات متحده را نه تنها منتفی میکند، بلکه زمینه صف آرایی اروپاییها کنار آمریکا، در برابر ایران خواهد شد.
پیامد دوم توطئهای که منافقین کلید آن را زدند، باز هم فشارهای بیشتر بینالمللی و آمریکا علیه کشورمان است.
پیامد سوم آن هم تاثیر روی دولت احتمالی دموکرات در آمریکا (بعد از انتخابات نوامبر) است که حتی اگر هم مایل به بازگشت به برجام باشد، لاجرم موضوع پی.ام.دی را روی میز گذاشته و دستکم برنامه موشکی ایران را هم (با این بهانه که مکمل برنامه اتمی است) زیر ضرب خواهد گرفت.
در این نقطه جا داشت وزارت خارجه و سایر ارگانهای مربوطه، ابتدا موضعی قوی گرفته و پس از آن در یک پاتک حساب شده، با افزایش فعالیتهای خود و ملاقاتهای بیشتر، اروپا، روسیه و چین را از وضعیت کما در آورده، بار دیگر وارد میدان برای صف آرایی مقابل واشنگتن میکردند.
اکنون در شرایطی که آمریکا و ترامپ سراپا درگیر انتخابات هستند و این ضربهپذیری دولت ترامپ را بالا میبرد، میتوانیم بار دیگر اروپا و روسیه و چین را وارد میدان کرده، یک صفآرایی قوی در برابر ایالات متحده شکل دهیم.این در دسترس است، بهشرطی که تدبیر بیشتری به کار بندیم.