; ?>; ?> از کاهش مشارکت در ۱۳۹۸ تا راهکارهای افزایش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰ - مردم سالاری آنلاين
۰
سه شنبه ۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۰

از کاهش مشارکت در ۱۳۹۸ تا راهکارهای افزایش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰

محمدعلی خالق نژاد
انتخابات یکی از مهمترین ارکان دموکراسی و مردم سالاری و مجموعه عملیاتی است که در راستای گزینش فرمانروایان با تعیین ناظرانی برای مهار قدرت تدبیر شده است. مفاهیمی نظیر مشارکت سیاسی، توزیع قدرت، چرخش نخبگان، مشروعیت حکومت، آزادی انتخابات، رقابت سیاسی و احزاب سیاسی که با انتخابات مانوس شده اند بیانگر اهمیت و حساسیت این مکانیسم سرنوشت ساز است.
از کاهش مشارکت در ۱۳۹۸ تا راهکارهای افزایش مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰
انتخابات یکی از مهمترین ارکان دموکراسی و مردم سالاری و مجموعه عملیاتی است که در راستای گزینش فرمانروایان با تعیین ناظرانی برای مهار قدرت تدبیر شده است. مفاهیمی نظیر مشارکت سیاسی، توزیع قدرت، چرخش نخبگان، مشروعیت حکومت، آزادی انتخابات، رقابت سیاسی و احزاب سیاسی که با انتخابات مانوس شده اند بیانگر اهمیت و حساسیت این مکانیسم سرنوشت ساز است.
کمترازدو ماه به موعد برگزاری سیزدهمین دوره  انتخابات ریاست جمهوری و ششمین دوره انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا زمان باقی مانده است.
در نوشتار حاضر بر آنم تا آسیب شناسی علل و عوامل پایین بودن نرخ مشارکت مردمی در انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸و نیز راهکارهایی به منظور افزایش نقش و مشارکت مردمی در انتخابات ۱۴۰۰را مورد تحلیل و واکاوی قرار دهم.
 
الف: عوامل کاهش مشارکت مردمی در انتخابات ۱۳۹۸
میزان مشارکت مردم در هر انتخاباتی برآیندی از اعتبار مردم به میزان قرار گرفتن رایشان در مناسبات حقیقی و حقوقی ساختار قدرت است. به این اعتبار به هر میزانی که اعتبار مردم بیشتر باشد بالطبع میزان مشارکت مردمی نیز افزایش خواهدیافت و از این منظر است که کاهش مشارکت مردم در هر انتخاباتی آسیب رسان بوده و المانهای روشنی به نهادهای حکومتی است. حال سوال این است چرا انتخابات مجلس یازدهم در دوم اسفند ۱۳۹۸در مقایسه با مجالس پیشین با اقبال کمتری ازسوی مردم مواجه شد؟! در ادامه چند آیتم و مولفه اصلی که علل و اسباب کاهش مشارکت مردمی درانتخابات دوم اسفند ماه ۹۸رارقم زد مورد بررسی قرار می گیرد:
۱-مهمترین علت این کاهش، ناامید شدن مردم از اثرگذاری نهادهای انتخابی در مناسبات حقیقی و حقوقی ساختار قدرت در کشور است.
۲-عملکرد نامناسب دولت دوازدهم در بهبود وضعیت کشور و مردم بخصوص در بعد اقتصادی و معیشتی که خود معلول علتهایی در سیاست داخلی از قبیل رخدادهای سالهای ۹۶ و ۹۸و به ویژه در سیاست خارجی روی کارآمدن پدیده ترامپیسم در آمریکا که با رفتارهای غیرعقلانی و خروج یکجانبه از برجام، دولت را با مشکلات عدیده ای مواجه ساخت و موجبات نارضایتی مردم رویگردانی آنها از صندوقهای رای گردید.
۳-ناتوانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در سروسامان دادن از طریق نظارت جدی برعملکرد دولت و تصویب قوانین مناسب به حال مردم جهت بهبود وضعیت معیشتی آنان.
۴-عملکرد نامطلوب شوراهای اسلامی شهر و روستا بخصوص شورای شهر تهران و برخی کلان شهرها که همگی این عوامل نهایتا به پای  جریان اصلاحات که در روی کارآمدن دولت دهم شوراهای پنجم دخیل بودند گذاشته شده است بطوریکه مجموعه عوامل فوق شرایطی پدید آورد که موجب یاس وسرخوردگی مردم که بدنه و عقبه اجتماعی و پایگاه اصلی رای محسوب می شوند گشته تا جایی که اعتماد خود را از جریان اصلاحات سلب کرده و در نتیجه تاثیر گذاری صندوقهای رای را از دست داده اند. بنابراین انگیزه و اعتقادی برای حضور و مشارکت در انتخابات نداشتند و در یک معنا باید گفت دچار بی تفاوتی سیاسی شدند. فلذا شکاف و گسست  عمیقی بین جریان اصلاحات و عقبه اجتماعی و پایگاه رای آنان بوجود  آمده و باعث از دست رفتن سرمایه اجتماعی (مردم) این جریان اصیل سیاسی شد و رویگردانی از صندوقهای رأی را فراهم ساخت. این شکاف و انشقاق در انتخابات دوم اسفند ۱۳۹۸به صورت آشکار بروز و ظهور یافت که نتیجه و ثمره آن انتخاباتی با حداقل مشارکت را رقم زد و از دل آن مجلسی حداقلی تشکیل یافت که رکورددار کمترین میزان مشارکت دربین تمامی انتخابات مجالس ادوار دهگانه گذشته شد.
۵-ردصلاحیتهای گسترده: افزون بر دلایل پیش گفته اعمال "نظارت استصوابی" شورای نگهبان و ردصلاحیت گسترده کاندیداهای یک جریان اصیل سیاسی، موجبات قهر مردم با صندوقهای رای را فراهم ساخت و کاهش چشمگیر مشارکت مردمی را در پی داشت.

ب-راهکارهای افزایش نقش و مشارکت مردمی در انتخابات ۱۴۰۰
پس از بررسی عوامل کاهش مشارکت مردمی درانتخابات مجلس یازدهم جهت افزایش و نقش مشارکت مردم درانتخابات پیش رو راهکارهایی به شرح ذیل پیشنهاد می گردد :
۱-یاس وسرخوردگی و انفعال مردم یک بحران و چالش جدی است که انتظار می رود در فرصت اندک باقیمانده تا انتخابات، تصمیم گیران، احزاب وتشکلهای سیاسی برای غلبه بر این بحران و ترمیم و بازسازی اعتماد آسیب دیده مردم و اصلاح روندهای نامناسب قبلی و نیز احیای نشاط و امید عمومی مردم را به مشارکت وحضور پرشور توام با شعور در پای صندوق های رای ترغیب و تشویق کنند.
۲-وحدت و انسجام: در شرایط کنونی کشور ضرورت حفظ  وحدت و انسجام و یکپارچگی در بین جریان اصلاح  طلبی  با تکیه بر آرمانهای اصیل اصلاحات اصل اساسی و الزام آور بوده و پرهیز از تفرقه و تشتت امری است اجتناب ناپذیر که انتظار می رود نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان با محوریت بزرگان و عقلای اصلاحات برای افزایش مشارکت مردمی بایستی آن را سرلوحه کاری خویش قرار دهند.
۳-نظارت استصوابی: اما مهمتر از وحدت نوع عمل و نحوه برخورد نهادهای نظارتی دربررسی صلاحیت نامزدهای شاخص اصلاح طلبی است که آیا در تصمیم گیری هایشان نسبت به انتخابات قبلی گشایش و دید وسیع و وسعت نظر خواهند داشت یا اینکه در همچنان بر پاشنه  قبلی خواهد چرخید. از آنجاییکه نظارت استصوابی مانعی است که فعالان سیاسی در آستانه هر انتخاباتی با آن مواجه هستند چنانچه این مانع تا حدودی برداشته شده و نامزدهای تمامی تشکلهای سیاسی داخل نظام بتوانند در عرصه انتخابات حضور یافته و خود را درمعرض انتخاب مردم قراردهند و مردم هم احساس کنند نمایندگان شان در منظر مردم قرار دارند قطعا با طیب خاطر در صحنه انتخابات مشارکت حداکثری داشته و در پای صندوقهای رای حضور فعالانه خواهند داشت.
۴-آرای خاموش وخاکستری:: مشخص است که بخش کثیری از رای دهندگان در سپهر سیاسی ایران را آرای خاکستری تشکیل می دهند. به تجربه ثابت شده که این قشر خاموش و در عین حال تعیین کننده در صورت مشارکت درانتخابات یقینا با جریان اصلاح طلبی همراهی خواهند کرد و درهر انتخاباتی هم که پای کار بیایند قطعا موجب افزایش نرخ مشارکت در آن انتخابات خواهند شد. بنابراین اگر در انتخابات آینده جریان اصلاحات بتواند این بخش خاکستری را به صحنه بیاورد ضمن بالا بردن مشارکت حداکثری، پیروزی احتمالی این جریان (اصلاحات) را نیز در پی خواهد داشت.
با درنظر گرفتن مجموعه عوامل پیش گفته و درصورت وجود انتخاباتی آزاد، برابر و رقابتی با حضور نامزدهای تمامی سلایق و تشکلهای سیاسی می توان شاهد افزایش مشارکت حداکثری مردم درانتخابات خردادماه ۱۴۰۰ بود.
 
کد مطلب: 148742
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *