۱
جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۰۰

تغییر فرهنگ آموزش در سایه کرونا و بازگشایی مدارس

وریا نوروزی*
ابتدای مهرماه هرسال تداعی­گر بوی مدرسه و بازگشایی مدارس بعد از وقفه­ای طولانی است که با توجه به مقطع تحصیلی و تا حدودی منطقه جغرافیایی از 90 تا 120 روز متفاوت است
تغییر فرهنگ آموزش در سایه کرونا و بازگشایی مدارس
ابتدای مهرماه هرسال تداعی­گر بوی مدرسه و بازگشایی مدارس بعد از وقفه­ای طولانی است که با توجه به مقطع تحصیلی و تا حدودی منطقه جغرافیایی از 90 تا 120 روز متفاوت است. وقفه­ای که همواره مورد انتقاد بسیاری از صاحب­نظران تعلیم وتربیت قرار گرفته و با اشاره به توزیع متناسب و متوازن تعطیلات در برخی از کشورها مانند ژاپن معتقدند که به جای تعطیلات متمرکز تابستانی تعطیلی مدارس بر اساس موقعیت جغرافیایی و تنوع آب و هوایی در دو تایم زمانی(تابستانی و زمستانی) می­تواند ضمن کمک به تجدیدقوای دانش­آموزان، آسیب­های تعطیلات طولانی از قبیل افت تحصیلی دانش­آموزان بویژه در پایه­های پایین­تر، افزایش زمان اوقات فراغت کودکان و نوجوانان در زمانی خاص از طول سال و  مشکل پر کردن این اوقات برای والدین و نهادهای مرتبط و ایجاد آسیب­های ناشی از این خلا، مشکل کاهش پیش­بینی نشده زمان آموزشی به دلیل تعطیلات خارج تقویمی به علت شرایط آب و هوایی در مناطق سردسیر را کاهش داد.
امسال و با شیوع ویروس کووید-19 در اسفندماه و تعطیلی اجباری مدرسه­ها، از زمان آخرین حضور دانش­آموزان بیش از 180 روز می­گذرد و امکان افزایش آن بسیار محتمل است و اکنون و بعد از گذشت شش ماه از شیوع این ویروس سوالات بسیاری حول بازگشایی و یا عدم بازگشایی و همچنین نحوه ورود دانش­آموزان به مدارس وجود دارد. آیا با توجه به ماندگاری ویروس کرونا و وضعیت نامناسب بسیاری از مناطق کشور ادامه عدم حضور فیزیکی دانش­آموزان در مدارس همچنان راه­حل و راهکاری مناسب است؟
در صورت بازگشایی، آیا امکانات و فضای فیزیکی مدارس می­تواند جوابگوی دغدغه­های والدین و دانش­آموزان برای رعایت پروتکل­های بهداشتی باشد؟ آیا ظرفیت فضای مجازی می­تواند جایگزین آموزش حضوری به ویژه در مقطع ابتدایی گردد و بسیاری سوالات دیگر که به مسائل قبلی و مشکلات همیشگی سیستم آموزشی ما اضافه شده است.
آن چه در حال حاضر در بسیاری از کشورهای دیگر مشاهده می­شود اقدام به بازگشایی پلکانی و بسیار محتاطانه مدارس و یا تمایل به این امر می­باشد در جهت کاهش آسیب­های تعطیلی مدارس است. در صورت ادامه تعطیلی کودکان بسیار بیشتر در معرض آسیب­های روانی و آموزشی قرار می­گیرند. فارغ از افزایش افت تحصیلی و امکان افزایش آمار ترک تحصیل به ویژه در میان دختران روستایی و عشایری، ادامه تعطیلات منجر به از دست رفتن تعاملات محیط مدرسه می­شود. توجه به این امر ضروری است که تنها رسالت مدرسه ارائه­ خدمات آموزشی به دانش­آموزان نیست بلکه سلامت اجتماعی، عاطفی و روانی کودکان در مدرسه ارتقا پیدا می­کند. عدم رشد همه جانبه کودک، پرورش نیافتن بعد اخلاقی و اجتماعی دانش­آموزان، ایجاد ترس و استرس ناشی از قرنطینه خانگی، پرخاش و افزایش خشونت­های کودکان و نوجوانان در نتیجه انزوای اجتماعی و ... از جمله آسیب­هایی است که دور ماندن کودکان و نوجوانان را در صورت دور ماندن از مدرسه تهدید می­کند و یونسکو نیز نسبت به پیامدهای ادامه تعطیلی مدارس هشدار داده است.
با نظر به اهمیت حضور دانش­آموزان در مدرسه از یکسو و همچنین اهمیت فاصله­گذاری اجتماعی و رعایت پروتکل­های بهداشتی در جهت حفظ سلامت جامعه و کمک به پیشگیری از موضوع بازگشایی مدارس به چالشی جدی در فرهنگ عمومی جامعه و به ویژه والدین و دانش­آموزان از یک سو و آموزش و پرورش و معلمان از سوی دیگر  مبنی بر ادامه تعطیلی فیزیکی مدارس در جریان است که در هر دوطیف، تعطیلی و یا بازگشایی فیزیکی دارای موافقان و مخالفانی جدی است.
اینکه آیا مدارس ما آمادگی پذیرش بیش از 15 میلیون دانش آموز و معلم را دارد و همچنین این مهم که از لحاظ روانی آیا والدین آمادگی فرستادن فرزندانشان را به مدرسه با وضعیت موجود دارند و از همه مهمتر چقدر موضوع حضور در مدرسه و بازگشایی مدارس از دید عموم جامعه اولویت دار و مهم است، سوالاتی هستند که پاسخ به آن نیاز به بررسی موضوع از زوایای متفاوت دارد.
بایستی اذعان کرد با وجود مصائب فراوان، این ویروس منحوس برای آموزش و پرورش دارای مزایایی هم بوده است: لزوم استفاده از بستر اینترنت جهت آموزش مجازی اقدامی بود که شاید حداقل به ده سال دیگر زمان نیاز داشت تا اهمیت آن در آموزش نوین درک شود، جلب مشارکت والدین در فرآیند آموزش دانش­آموزان و ایفای نقش دستیارمعلم در خانه­ها امری بسیار مهم و اقدامی رو به جلو در فرآیند بادگیری دانش­آموزان است و در نهایت تبدیل آموزش و پرورش را به گفتمانی غالب در میان مباحث اقتصادی و سیاسی این روزهای جامعه ایرانی را حتما بایستی پاس بداریم و عین تبدیل تهدید جدی کرونا به فرصت برای دستگاه تعلیم و تربیت بدانیم و در اولویت قرار گرفتن آموزش و پرورش و مسائل آن به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی را حتی به صورت مقطعی باید به فال نیک گرفت.
برونر معتقد است که آموزش و پرورش یک جزیره نیست، بلکه بخشی از قاره­ی فرهنگ است. همان­طور که در ذهن شرقی­ها (چینی­ها و بویژه ژاپنی­ها) یادگیری امری فرهنگی تلقی می­شود که همیشه در جریان و پیوسته در حال و تکوین شدن است. در ایران نیز ویروس کرونا توفیقی اجباری شد تا والدین دانش­آموزان در منزل به صورتی پیوسته و تدریجی روی آموزش فرزندانشان وقت گذاشته در راستای افزایش سواد تربیتی و آموزشی و آگاهی از روش­های نوین آموزش گام­های را بردارند و حتی زمینه احساس نیاز بیش از پیش در معلمان را جهت بالابردن سطح سواد پداگوژیک در نتیجه خارج شدن از چارچوب کلاسی فراهم آورند.
اما روی دیگر سکه عدم استقبال عمومی از بازگشایی مدارس است. تمدید چندباره ثبت­نام کتب درسی و آمار ارائه شده از طرف وزارتخانه، نظرسنجی صورت گرفته از طرف کانال رسمی آموزش و پرورش در فضای مجازی و شواهد دیگری از گزارشات میدانی تائید کننده این موضوع است. کاملا عیان است که جهت بازگشایی، مدارس توان رعایت فاصله­گذاری اجتماعی مورد انتظار وزارت بهداشت را نخواهند داشت. ضمن آنکه مشکلات همیشگی آموزش و پرورش مانندکمبود نیروی انسانی جهت افرایش کلاس­های درس و پایین آوردن نرم دانش­آموزی که حتی در صورت تامین نیرو نیز با کمبود فضا و کلاس درس مواجه خواهیم بود، کمبود مواد ضدعفونی و گندزدا در مدارس و وسایل مورد نیاز مانند تب­سنج، دستگاه اتوماتیک ضدعفونی دست­ها و... نیز به این عدم استقبال دامن زده از طرف وزارت آموزش و پرورش نیز تاکنون هیچ اقدامی جهت کاهش استرس و اضطراب والدین و معلمان صورت نگرفته است. تعیین سه سناریو با توجه به رنگبندی اعلامی مناطق از طرف ستاد کرونا از سوی آموزش و پرورش نیز تنها راهکاری است که ابزارهای آن و به عنوان مثال بستر اینترنت برای وضعیت قرمز به خوبی فراهم نیست و اگر این مورد نیز بنابر قول­های وزارت ارتباطات رفع شود باز با معضل ضعف سواد رسانه­ای دانش­آموزان و والدین که در آموزش مجازی علی­الخصوص دانش­آموزان دوره ابتدایی ضروری است مواجه خواهیم بود، البته این ضعف در معلمان نیز جهت آموزش مجازی شایع است که متاسفانه از فرصت تابستان جهت رفع آن یا تلاشی صورت نگرفت و یا با توجه به وضعیت موجود امکان آن فراهم نبود دیده می­شود.
سناریوی بسیار محتمل در بسیاری از مناطق، آموزش ترکیبی(حضوری و مجازی) است که بنابر قابل پیش­بینی بودن آن در تابستان انتظار می­رفت آموزش و پرورش در جهت کاهش محتوای کتاب­های درسی اقدام کند. البته در شرایط عادی نیز حجم کتب درسی همواره مورد اعتراض معلمان بوده و معتقدند که با زمان آموزشی درنظر گرفته شده همخوانی ندارد. در ژاپن یکی از شعارها در مورد حجم کتب درسی اعتقاد به این است که می­گویند: "کم زیاد است". بدین معنا که مطالب کمتر و با عمق بیشتر به دانش­آموزان ارائه گردد. حال که به نظر می­رسد در بیشتر نقاط شهری حتی اگر وضعیت قرمز هم نداشته باشیم امکان حضور بنابر روال معمول در مدارس کم است نیاز بود مسئولان در راستای کاهش حجم کتب درسی و کاهش استرس دانش­آموزان، والدین و معلمان  اقدام نمایند. حجم بالای کتاب­ها تمایل به حفظ مطالب از سوی دانش­آموزان و ارائه خلاصه­وار مطالب از سوی معلمان جهت رعایت بودجه­بندی و اتمام سرفصل­ها را به شدت افزایش می­دهد.
با این اوصاف این عدم استقبال نشانه­ی خوبی برای تعلیم و تربیت ما نیست. دکتر سرکار آرانی در کتاب فرهنگ آموزش و یادگیری بهبود و پیشرفت مداوم سطح کیفی آموزش و پرورش ژاپن را با استناد به تحقیقات علمی و مردم­نگارانه ناشی از فرهنگ آموزش ژاپن می­داند.ایشان معتقدند در ژاپن آموزش ریشه در فرهنگ آن دارد و فرهنگ این کشور برای آموزش و یادگیری احرتام قائل لبوده و به عنوان یک امر ارزشی به آن می­نگرند. ضمن پذیرش به حق بودن دغدغه عمومی جامعه و والدین در شرایط موجود ، اما سوالی که همواره به ذهن خطور می­کند، نحوه تعامل و دیدگاه عمومی جامعه در قبال بازگشایی مدارس است. بایستی قبول کنیم که امکان مجدد بازگشت به قرنطینه با توجه به پیامدهای احتمالی بحران­های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و ... تقریبا وجود ندارد و جهت ادامه زندگی تا زمان کشف واکسن، ناچار به پذیرش ریسک حداقلی در مواجهه با ویروس هستیم.
حال باید تصمیم بگیریم و با خود روراست باشیم که کدام­یک از دغدغه­ها و نیازهایمان ضروری­تر و اولویت­دارتر هستند. دورهمی­ها و مسافرت­ها، حضور بدون نیاز ضروری در بازارها و اماکن تجاری و بیشتر با هدف دور زدن، حضور در مراسم­های شادی و شیون، تعلیم وتربیت فرزندانمان و یا مثلا برگزاری لیگ فوتبال و... . در اینجا هدف بی­ارزش دانستن و یا حتی ارزش کم این موارد به عنوان مطالبه­ای عمومی نیست و حتی باور بر این است که حتی تاثیرات مهمی بر پرورش کودکان و نوجوانان دارند.
احتمالا گفته شود تعلیم و تربیت با آموزش مجازی هم امکان­پذیر است اما فراموش نکنیم که مدرسه فراتر از مکانی جهت ارائه صرف خدمات آموزشی است. کودکان به فرصت­هایی برای بازی کردن و تعامل با دوستان خود نیاز دارند و این تجربه­ها به رشد اجتماعی آنها کمک می­کند. کودکان باید در محیط مدرسه باشند. ادامه تعطیلی مدارس همچنان که باور کرده­ایم تعطیلی اقتصادی پیامدش بحران­های شدید اقتصادی و اجتماعی خواهد بود، در آینده پیامد کمتری نخواهد داشت. شاید اولین عقبه آن نیاز جامعه در آینده به روانشناسان، مشاوران و روانپزشکانی باشد که در جهت کاهش خشونت، پرخاش، انزوا و بسیاری دیگر از مشکلات، اقدام احتمالا ناموفق داشته باشند.
پاسخ به سوال ضرورت بازگشایی و یا عدم ضرورت آن، اگر تشخیص عدم نیاز  باشد ناشی از آسیب­های بسیار در سیستم آموزشی ما دارد که یا نشان از عدم اولویت آموزش و پرورش در فرهنگ ما دارد و یا اینکه به دلیل عدم باور به توانایی دستگاه تعلیم و تربیت در آموزش دانش­آموزان، خدمات آن خریداری و طرفداری ندارد که آن را اولویت­دار بدانیم که در اینصورت نیز موضوع و دلایل آن نیاز به آسیب­شناسی و واکاوی جدی دارد.
 
*دانشجوی مقطع دکتری برنامه ریزی درسی
 
کد مطلب: 135802
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *