دبیر مجمع تشخیص مصلحت به وضعیت بحران آب آشامیدنی در منطقه «غیزانیه» که در نزدیکی اهواز، مرکز استان نفتخیز خوزستان قرار دارد، واکنش نشان داده و در توییتر خود نوشته است این وضعیت، نتیجه افکار آمریکایی در اداره کشور است. او میگوید : «بیش از پانصد هزار بشکه تولید نفت روزانه منطقه شهیدپرور غیزانیه است ولی اهالی آن منطقه آب شرب ندارند. این صحنهها از قبیل: مسجدسلیمان و برخی مناطق پیرامون عسلویه و... دستپخت افکار آمریکایی در اداره اقتصاد کشور است. »
دمای هوای اهواز در حال حاضر ۳۹ درجه سانتیگراد است اما ساکنان یکی از مناطق مجاور آن دسترسی مداوم به آب آشامیدنی ندارند. وضعیت در دیگر مناطق استان خوزستان هم بهتر از این نیست. در حالی که به تازگی سالروز آزادسازی خرمشهر از دست نیروهای «صدام» را پشت سر گذاشته ایم، آثار جنگ ایران و عراق که ۳۲ سال پیش پایان گرفته، هنوز در شهر مشهود است.
این هفته همچنین سالروز استخراج از اولین چاه نفت خاورمیانه در مسجدسلیمان است. ۱۱۲ سال پیش، روز پنجم خرداد ۱۲۸۷، استخراج اولین قطرات نفت ایران از این شهر، زندگی و زمانه ایرانیان را برای همیشه دگرگون کرد. اما اینک یکی از فقیرترین شهرهای ایران است که شهروندان آن با مسایل بغرنج زیست محیطی و بهداشتی دست و پنجه نرم میکنند و یکی از بالاترین ارقام بیکاری در ایران را دارند.
به دلیل وجود مخازن گاز و نفت در شهر و در مناطق مسکونی، پراکندگی مواد سوختی در محیط موجب بیماریهای ریوی و تنفسی در این شهر شده و همزمان، خطرات آتشسوزی و انفجار منازل، شهروندان را تهدید میکند.
وضعیت این سه شهر، نمونهای از اوضاع اسفبار خوزستان است که درآمد حکومت، وابستگی شدیدی به منابع نفت و گاز آن دارد. این در حالی است که ساکنان این استان به دور از حقوق اولیه و حیاتی خود زندگی میکنند و به محض مطالبه ابتداییترین نیازهای خود همچون آب آشامیدن، با سرکوب، احضار و زندان رو به رو میشوند.
مشکلات انباشت شده و بحرانهای در هم پیچیده ملی و منطقه در ایران به شکلی درآمدهاند که تا اعتراض مردم به شکل خیابانی نباشد، از سوی مدیران جدی گرفته نمیشوند. نتیجه چنین سوءمدیریتی را محسن رضایی متوجه امر انتزاعی «مدیریت امریکایی اقتصاد کشور» میکند و مسوولان را از پاسخگویی و مسوولیتپذیری در برابر بیتفاوتی به سرنوشت شهروندان مبرا میداند.
دست کم دو مقام ارشد که از قضا هر دو نظامی با درجه سرلشکری هستند، از اهالی خوزستانند؛ رضایی و شمخانی. زمانی توجه مقامهای عالی به رسیدگی به زادگاه و استان خودشان نشانهای از تبعیض و سوءاستفاده از موقعیت حکومتی به نفع مردم آن منطقه تلقی میشد. اما اکنون حتی در حد تامین آب شرب در فصل گرما هم برای زادگاه خود تلاش نمیکنند. آنها همچنان قصورات خود را متوجه دیگران کرده و از پاسخگویی یا چارهجویی فرار میکنند.