از هواپیما که بیرون آمدیم، هرم داغ گرما به صورتم خورد. خیلی گرم. به گرمای خوزستان. چند دقیقه قبل از آنکه هواپیما در فرودگاه اهواز بنشیند، فلرهای اطراف فرودگاه که همیشه شعله از آنها زبانه میکشد، بهترین نشانه است که با زبان بی زبانی بگوید به کجا آمده ایم. گرمای خوزستان را از همان بالای فرودگاه هم با دیدن شعله فلرها میشد احساس کرد. اما حالا که از هواپیما بیرون میآییم، هرم گرما روی صورتم، موجب میشود خوزستان را بیشتر لمس کنم.
هوا از هفته پیش گرمتر است. فاصله گرمای بهاری هفته پیش اهواز تا هرم داغ این هفته اهواز، درست شبیه به فاصله شرایط قبل و بعد از انتخابات ۹۶ است. هفته پیش، شور و هیجان انتخاباتی که رقابت در آن به اوج رسیده و نتیجه اش مشخص نبود، و این هفته آرامش روزهای پس از انتخاباتی که نتیجه اش، رییس جمهور روحانی را در نهاد ریاستجمهوری حفظ میکرد. یک هفته پیش، درست در همین روز سه شنبه ای که به اهواز آمدیم، حسن روحانی به اهواز آمده بود. سه شنبه سختی بود. آنقدر مخالفان دولت تبلیغ کرده بودند که بعضیها تصور میکردند استقبال از روحانی کمرنگ باشد. بهانه هم زیاد بود. از گرمای هوا که جزئي از زندگی خوزستانیها شده، بگذریم، انتقادهای خوزستانیها که زمانی خیلی ساده، حقشان را از نفت میخواستند و حالا، نگران هوایشان بودند که گاهی پر از ریزگرد میشود و نفس کشیدن را هم برایشان دشوار میکند. اما خوزستانیها ورزشگاه تختی اهواز را پر کردند. میگفتند ۴۰ هزار جمعیت برای دیدن روحانی آمده بود و عکسها و فیلمها هم گویای جمعیت زیادی بود. اما آنچه استقبال خوزستانیها از روحانی را در یادها جاودانه کرد، شعار خودجوش آنها در ورزشگاه بود... برعکس خیلی از مراسمیکه شعارها از تریبون آغاز میشود، این بار شعار از بطن جمعیت برخاست و بعد به تریبون رسید : ما که هوا نداریم/هنوز هواتو داریم. شعاری که آنقدر صمیمیبود که کسی نمیتوانست آن را نادیده بگیردو فیلمهایش در فاصله چند دقیقه به لطف فضای مجازی در سراسر ایران منتشر شد. حتی روزنامه جمهوری اسلامیکه نزدیک به چهار دهه است خشک ترین و رسمیترین تیترها را در صفحه اول خود منتشر میکند، رویهاش را ناگهان عوض کرد و فردای آن روز – چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت – همین شعار اهوازیها را با عکس بزرگی از استقبالشان از روحانی، تیتر اصلی خود کرد: ما که هوا نداریم/ هنوز هواتو داریم.
چهارشنبه گذشته که به اهواز آمدیم، یک روز پس از سفر روحانی بود و خوزستانیها فضا را تغییر داده بودند تا رقبای روحانی بدانند که او در خوزستان تنها نیست. اما آن چهارشنبه قبل از انتخابات، ما برای سفری غیرسیاسی به اهواز آمده بودیم. دکتر محسن دلاویز مشاور وزیر نفت در امور اجتماعی و منابع انسانی آمده بود تا دستاوردهای وزارت نفت در حوزه منابع انسانی و برنامههای آتی را برای کارکنان مناطق نفتخیز جنوب و ملی حفاری تشریح کند و من هم همراه او بودم. شوک اول را قبل از آنکه از تهران پرواز کنیم دادند. زمانی که دکتر دلاویز فهمید سالن محل برگزاری سخنرانی، تغییر کرده است. گویا برخی در داخل نفت هم نگران پیروزی روحانی بودند و داشتند خود را همرنگ رقبای روحانی میکردند. دلاویز برای سخنرانی به سالن ملی حفاری رفت، تاکید کرد که سخنرانی اش سیاسی نیست و صنفی است و آمارهایی از افزایش پاداش شایستگی و حقوقها و برنامههای آتی داد. بعد هم به درددلهای کارکنان نفت گوش سپرد و نامههایشان را گرفت و بعد به مهمانسرای نفت رفتیم. مهندس منصورنژاد معاون منابع انسانی مناطق نفتخیز و مهندس تاکایدی قائم مقام مدیرعامل ملی حفاری هم بودند. دلاویز نامهها را میخواند و آنهایی که مربوط به مناطق نفتخیز و ملی حفاری میشد گاه همراه با یادداشتهایی به منصورنژاد و تاکایدی میداد و مابقی را در کیفی گذاشت تا به تهران برگرداند.
حالا یک هفته از آن روز میگذشت. چهارشنبه شب دو روز قبل از انتخابات به تهران برگشتیم و حالا در سه شنبه بعد از انتخابات دوباره در اهواز بودیم. این بار دکتر دلاویز آمده بود سیاسی صحبت کند و پرهیزی از ذکر این موضوع هم نداشت. دلیلش هم روشن بود. ستاد نفت و انرژی دکتر روحانی در خوزستان، مراسم جشنی را به سیاق سایر شهرها ترتیب داده بود و دکتر دلاویز به عنوان نماینده مهندس بیژن زنگنه از وزارت نفت در این جشن حاضر شده بود. سالن مناطق نفتخیز، مملو از کارکنان نفت و خانوادههایشان بود. مهندس عالی پور مدیرعامل مناطق نفتخیز جنوب هم به رسم میزبانی حضور داشت. در سالنی که پارچههای بنفش به عنوان رنگ انتخاباتی ستاد روحانی و عکسهای رییس جمهور روی دستهای نفتیها، از زن و مرد، به رقص آمده بود، فقط صدای سوت و کف و گاهی هم کِل کشیدن به سبک خوزستانیها به گوش میرسید. مهندس منصورنژاد پشت تریبون رفت و مثل همیشه کوتاه سخن گفت، اما این بار پرشور و پرحرارت. انتخابات ۲۹ اردیبهشت را به خیزشی مردمیبرای نشان دادن طراز فرهیختگی مردم ایران تشبیه کرد و گفت : مردم ایران رویکرد اعتدال و اصلاحات و پیشرفت و تعامل سازنده با جهان را انتخاب کردند و ثابت کردند از روشهای سیاه نمایی و تهمت و دروغ و افترا و توسل به مقدسات برای پیروزی در انتخابات بیزارند. او تصریح کرد که : این درسی باشد برای ما که انتخابات را مقطعی گذراندیم بدانیم و بعد از انتخابات برای سربلندی کشور بکوشیم و دست در دست هم دهیم به مهر، میهن خویش را کنیم آباد. منصورنژاد از ستاد حامیان دکتر روحانی در صنعت نفت اهواز هم قدردانی کرد که به گفته او، با امکانات شخصی و منابع ملی فردی، برای پیروزی روحانی تلاش کردند و تلاشهایشان به سرانجام رسید.
کلیپی در سالن پخش شد که برخی تصاویرش سالن را به حد انفجار رساند. با رییس دولت اصلاحات آغاز شد و با آیتالله هاشمی رفسنجانی ادامه یافت و به حسن روحانی رسید. این تصاویر مقدمهای بود برای سخنرانی مشاور وزیر نفت که از سوم خرداد شروع کرد، به دوم خرداد رسید و آن را به ۲۹ اردیبهشت پیوند زد.
دکتر محسن دلاویز، سلام کرد به مردم همیشه حماسه ساز خوزستان و یادی کرد از حماسه سوم خرداد، سالروز آزادسازی خرمشهر. گفت که دومین سفرش در یک هفته اخیر به خوزستان است و گفت که به خوزستانی بودنش افتخار میکند. به صراحت گفت که ساعتها فکر کرده سخنانش را از کجا شروع کند و در نهایت به این نتیجه رسیده که هر آنچه از دل بر میآید را تقدیم کند.
دکتر دلاویز در ابتدای سخنانش گفت که مردم خوزستان، در سوم خرداد سنگ بنای فتح الفتوحات بعدی را گذاشته اند. یاد سوم خرداد را گرامیداشت و به رهبری معظم انقلاب درود فرستاد. سپس یاد دوم خرداد را که مراسم هم در همان روز برگزار میشد گرامیداشت و سلام کرد بر سید محمد خاتمیتا سالن غرق تشویق و شادی شود. دلاویز گفت : سلام بر خاتمی. کسی که مظلومانه آمد و مظلومانه رفت. اما با یک تَکرار میکنم، ورق را بر میگرداند. دوم خرداد، فرهنگ و اخلاق ساخت در هیاهوی سیاست زده کشور و به ما فهماند که حق داریم. دوم خرداد ما را با صندوقهای رای آشتی داد و ما یاد گرفتیم به جای جنگ، با لبخند و تعامل به اهداف خود برسیم. دلاویز در ادامه، شعری را که رییس دولت اصلاحات پیش از پایان دولتش خواند تکرار کرد:
هرکه مارا یاد کرد ایزد مر او را یاد باد
هر که ما را خوار کرد از عمر برخوردار باد
هر که اندر راه ما خاری فکند از دشمنی
هر گلی از باغ وصلش بشکفد بی خار باد
در دو عالم نیست ما را با کسی گرد و غبار
هر که ما را رنجه دارد، راحتش بسیار باد
مشاور وزیر نفت باز هم از دوم خرداد گفت : ما از دوم خرداد، اخلاق در سیاست یاد گرفتیم. ما از رقبا تشکر میکنیم اگرچه بد کردند و به فردای انتخابات نیندیشیدند و موج خروشان ملت را ندیدند. اما ما شما را میبخشیم و فراموش میکنیم چرا که اعتقاد داریم شما خس و خاشاک نیستید. شما هم بخشی از میلیونها ایرانی هستید که مثل ما فکر نکردید و برای ما قابل احترام هستید. دلاویز ادامه داد: ما نه ۹۶ درصد داریم و نه ۴ درصد. ما صد درصد واحدیم که به فردایی بهتر برای کشور میاندیشیم پس به رای اکثریت احترام بگذارید و پیام روشن ملت را دریابید و تا دیرنشده به آغوش ملت بازگردید. آغوش ما برای مهربانی و گذشت باز است و این همان مکتب دوم خرداد است که در ۲۹ اردیبهشت تکرار شد. ما شعور و آگاهی ملت را به چشم دیدیم و در مقابل این حد از شعور و آگاهی سر تعظیم فرود میآوریم که در قلب خاورمیانه جنگ زده و مملو از استبداد، و نه در نروژ و سوییس، به عوام فریبی و یارانه سه برابری نه گفتید.
دلاویز در ادامه، گریزی هم به سفر رییس جمهور آمریکا به عربستان زد و گفت : ترامپ در روز انتخابات ما به کشوری میرود که معنای انتخابات را نمیداند و برای به دست آوردن دلارهای نفتی، همه کار میکند و قراردادی ۳۸۰ میلیارد دلاری امضا میکند. این هشداری برای ماست که از درون همگرا شویم.
مشاور وزیر نفت در جمع کارکنان صنعت نفت و خانواده آنها سخن میگفت و به همین دلیل از آنها هم تقدیر کرد و گفت : خانواده صنعت نفت که همواره در کنار مدیران و کارکنان بوده اند، باعث شدند حماسه بازگشت تولید و صادرات نفت تکرار شود. رای بالای شما در خوزستان نشان داد که چقدر آگاهید و ثابت کردید به آینده نگاه میکنید و هرگز به عقب بر نمیگردید.
دلاویز افزود : هر چه قبل از انتخابات گفتم وعده نبود. ما دولت وعده نیستیم، بلکه دولت عمل هستیم. به یکایک حرفهایمان عمل خواهیم کرد و تاکنون هم عمل کرده ایم. گشایشهای زیادی در حوزه منابع انسانی نفت ایجاد شده و گشایشهای بیشتری در راه است. ۸ میلیارد دلار قرارداد ظرف ماههای آینده امضا خواهد شد و آینده روشنی پیش روی صنعت نفت است.
او زنگنه را مرد اقدام و عمل توصیف کرد و گفت : زنگنه باید در نفت بماند و آینده نفت با شما و مهندس زنگنه روشن است. او در پایان از ستاد نفت و انرژی دکتر روحانی در خوزستان قدردانی کرد و سخنانش را با یک بیت شعر که گویاتر از بسیاری از سخنرانیها بود به پایان برد :
مدعی خواست كه از بیخ كند ریشه ما/غافل از آنكه خدا هست در اندیشه ما
سخنان دلاویز که به پایان رسید، به روال سایر سخنرانیها و دیدارهای او با کارکنان نفت، سیل درخواستها و نامهها به سمت او سرازیر شد. قرار نبود این سفر، مثل هفته قبل، سفری کاری باشد، اما کارکنان نفت هم با مشکلاتی دست به گریبانند که حال که مدیری را در بین خود میبینند از فرصت برای ارائه درخواستهایشان استفاده میکنند. نامهها جمع شد و برخی درخواستها هم شنیده شد. اما ازدحام جمعیت و فرصت کوتاه برای رفتن به فرودگاه و بازگشت به تهران، مجال مناسبی برای شنیدن فراهم نمیکرد. هرچند که درخواستهای کارکنان، از سفر قبلی هم در دستور کار بود و بدون واسطه، برخی دستوراتی را که روی نامهها داده شده بود دیدم. سخن دلاویز در ذهنم ماند که میگفت همه نامهها را پیگیری میکنم اما باید کاری کنیم که نیازی به این نامه نگاریها و درخواستها نباشد... کارکنان نفت شایسته بهترینند و این نظر مهندس زنگنه هم هست.
رای مردم به روحانی، نفس دوباره ای به دولتمردان داده و حالا آنها بیش از گذشته قدردان مردم هستند. نه به خاطر رای، که به خاطر اعتمادی که به دولت کردند و روی خوش به وعدههای بزرگ و سرابهای جذاب رقبا نشان ندادند. حالا انگار چرخ خدمت، آماده شده تا تندتر از قبل بچرخد.
به فرودگاه که رسیدیم هوا هنوز گرم بود، اما در شامگاه اهواز، دیگر خبری از هرم داغ بعدازظهر نبود. به جای هرم داغ گرمای اهواز، دلگرمیخوزستانیها را که هنوز صدای کف و سوت و کِل کشیدنهایشان در گوشمان بود با خود به تهران بردیم تا یادمان بماند نفتیها روحانی را دوست دارند. رای آنها به روحانی دو برابر شده و حالا طبیعی است که انتظارشان هم از روحانی بیشتر باشد. هواپیما که اوج گرفت، شعلههای آتش از فلرهای اطراف اهواز زبانه میکشید تا نشان دهد خوزستان زنده است. شامگاه دوم خرداد در حال پیوند خوردن به نخستین دقایق سوم خرداد بود که ما در آسمان، در حال نظاره شعلههای فروزان چاههای نفت، حماسه خوزستانیها را با خود یادآوری میکردیم. از سوم خردادی که خرمشهر آزاد شد، تا دوم خردادی که به قول دلاویز، سنگ بنای ۲۹ اردیبهشت شد.
حمیدرضا شکوهی