شاید ظریف ٩٩درصد اشتباه کرده باشد و یک درصد درست گفته باشد. فشار وارد کردن به او برای عقبنشینی و تلاش برای ساکت کردنش به چه کسی کمک خواهد کرد؟ فرض کنیم در اینجا سالمترین و پاکترین سیستم مالی برقرار است اما حتی اگر یک مورد پولشویی در کشور اتفاق میافتد، زیر ضرب بردن ظریف ایستادن در کدام طرف ماجراست؟
به گزارش ایسنا، در سرمقاله روزنامه شهروند میخوانیم: «این که بسیاری از مخالفان پیوستن ایران به FATF نگران شفافسازی و سلامت فضای مالی کشور هستند حرف تازهای نیست. از زمانی که بحث پیوستن ایران به این پیمان مطرح شده، موافقان آن مدام تاکید کردهاند که شفافیت مالی دست بخشی از متخلفان را که به فساد و پنهانکاری عادت کردهاند، خواهد بست یا برایشان محدودیت ایجاد خواهد کرد. حتی این هم حرف تازهای نبود؛ این که نظام مالی ایران غیر شفاف است، بهشت متخلفان است و جان میدهد برای پولشویی، واقعیتی است که دهههاست در سطح کلان و در میان کارشناسان تکرار میشود و راهی برای برونرفت از آن پیدا نشده است. این حرف که گردش پول در ایران ساده است و با کمترین نظارت اتفاق میافتد و به راحتی میتوان منابع مالی نامشخص را وارد چرخه اقتصادی کرد، نیازی به گفتن ندارد. دولت هر سال تکرار میکند که بخش بزرگی از اقتصاد غیر قابل نظارت است و حتی سهم عظیمی از مالیات قانونی از افراد و شرکتها وصول نمیشود. دلایل این ابهامات و ضررهای جبرانناپذیر پیچیده است و به یک یا دو دلیل خلاصه نمیشود اما تردیدی وجود ندارد که نبودن شفافیت مالی و استمرار شیوههای منسوخ شده بانکی دست دولت و مراجع ذیصلاح را برای جلوگیری از تخلفات سنگین بسته است. حجم منافع حاصل از این پنهانکاریها هم چنان چشمگیر است که با استفاده از آن میتوان در مقابل برخوردها و محدودیتسازیها به خوبی ایستادگی کرد.
وقتی جواد ظریف، وزیر امور خارجه، در مصاحبه با خبرآنلاین به این نکات اشاره کرد و متذکر شد که سود وحشتناک حاصل از پولشویی به افراد سودجو کمک میکند تا مقابل اقدامات اصلاحی بایستند و بزرگترین موانع پیوستن به FATF هم همین سودجویان از پولشویی هستند، مشخص بود که دوباره صداها بلند خواهد شد. اعتراضات البته همانقدر پیشپاافتاده و سطحی بود؛ این که دشمنان از حرفهای ظریف استفاده کردهاند و مثلا صحبتهای وزیر بازتاب پررنگی در اخبار بیبیسی داشته است. مثلا این که این حرفها سلامت کشور را زیر سوال میبرد و این گونه که ظریف میگوید نیست و او برای الحاق ایران به گروه ویژه اقدام مالی جوسازی میکند. این حرفها نیاز به جوابهای پیچیدهای ندارند. حملهوران به ظریف میدانند که هر صحبتی در مورد مشکلات داخلی و فساد با استقبال دشمنان مواجه خواهد شد. اما چاره چیست؟ باید سکوت کنیم و بگذاریم زخم مشکلات عفونت کند و جامعه را از پا درآورد یا باید با صدای بلند به آنها اعتراف و برای درمانشان اقدام کرد. نکته دیگر این است که دلواپسان عزیز چرا به جای حمله به ظریف و زیر سوال بردن او، به موانع طرح اسامی پولشویان نمیپردازند؟ شاید ظریف ٩٩درصد اشتباه کرده باشد و یک درصد درست گفته باشد. فشار وارد کردن به او برای عقبنشینی و تلاش برای ساکت کردنش به چه کسی کمک خواهد کرد؟ فرض کنیم در اینجا سالمترین و پاکترین سیستم مالی برقرار است اما حتی اگر یک مورد پولشویی در کشور اتفاق میافتد، زیر ضرب بردن ظریف ایستادن در کدام طرف ماجراست؟
ظریف خوب جایی را نشانه رفته و طبیعی است، آنها که نگران و متضرر میشوند به کمک او نشتابند. حساب اقلیتی را که هنوز متوجه حساسیت ماجرا نیستند و با حسن نیت گمان میکنند عدم شفافیت مایه سربلندی است را جدا کنیم، واقعا این حجم هجمه به کسی که علیه پولشویی صحبت کرده نشاندهنده عمق فاجعه نیست؟»