سپنتا نیکنام شاید نامی است که تا مدتها در خاطرجمعی ایرانیان باقی بماند. پرونده این عضو زرتشتی شورای شهر یزد پس از اعلام غیرقانونی بودن ورود وی به شورا، به یکی از مجادلهآمیزترین و مناقشهبرانگیزترین پروندههای سیاسی ایران تبدیل شد. پروندهای که تقریبا همه ارکان مهم و تأثیرگذار نظام اعم از مجلس شورای اسلامی، دولت، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام را درگیر خود کرد.
به گزارش ایسنا، «آرمان» در ادامه نوشت: در این مدت گمانه زنیهای زیادی درباره این پرونده در بین مسئولان و مردم به وجود آمد و دیدگاههای مختلف فقهی، علمی و سیاسی درباره این پرونده مطرح شد. کار حتی به بیرون از مرزها نیز کشیده شد و بسیاری از رسانههای خارجی به صورت مرتب وضعیت این پرونده را دنبال میکردند. در نهایت نیز با اختلاف نظر بین مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان این پرونده به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارجاع داده شد تا در این زمینه تصمیمگیری نهایی صورت بگیرد. اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در یک تصمیم تاریخی و با اکثریت آرا پس از کشوقوسهای فراوان رأی به بازگشت سپنتا نیکنام به شورای شهر یزد دادند. اتفاق مهمی که میتواند حال و هوای بهتری را وارد فضای سیاسی و اجتماعی کند و سرآغاز فصل نوینی در پویایی برخی از قوانین کشور باشد. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی این موضوع با سپنتا نیکنام گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید:
از اینکه پرونده شما به یک پرونده تاریخی برای تغییر قانون کشور در راستای هم افزایی و وحدت بیشتر جامعه تبدیل شد چه احساسی دارید؟ فکر میکردید موضوع شما در نهایت به یک موضوع ملی تبدیل شود؟
قاعدتا بابت این مساله خوشحال نیستم. مسالهای که میشد از آن در جهت اتحاد عمومی در راستای منافع ملی بهره برد و با تبلیغ آن که یک ایرانی غیرمسلمان در شوراهای شهر عضویت دارد پیام نوعدوستی به دنیا مخابره کرد، تبدیل به بحران شد. گاهی فکر میکنم این روند تبدیل تهدید به فرصت در کشور ما برعکس اتفاق میافتد و ما عواقب برخی از تصمیمها را نمیدانیم. احساس من از جانب خودم یک ناراحتی است که چنین مسالهای پیش آمد و از جانب عضویت من یک حاشیه به شورای شهر یزد و در دید کلی کشور تحمیل شد.
استقبال اعضای شورای شهر از بازگشت شما به شورا چگونه بوده است؟
بینظیر بود. ورود من به شورا یک حس دوگانه اشکها و لبخندها با خود به همراه داشت. فکر میکنم عکسی که روزنامه ایران در صفحه اول خود منتشر کرد گویای همه چیز باشد. از یک سو من به عنوان کسی که مدتها از شورا دور بودم خوشحال از بازگشت به جایگاه خدمترسانی بودم و خانم عامری همکار ما در شورا از این نمود دموکراسی در تصمیمگیری اشک میریختند. عدهای از مردم یزد هم که همیشه به من لطف داشتند کیکی با میزان رأی من در انتخابات به صحن آوردند و چند گل برای هدیه، که من را شرمنده کردند. در کل لحظاتی را تجربه کردم که برایم قابل باور نیست.
بازگشت شما به شورای شهر یزد چه پیامدهایی برای حقوق شهروندی در کشور به همراه خواهد داشت؟ آیا این اتفاق میتواند یک نقطه عطف در توجه به حقوق اقلیتهای مذهبی و قومی در آینده باشد؟
من فکر میکنم مهمترین دستاورد این موضوع این است که میتوان بدون دعوا و درگیریهای غیرضروری در راستای منافع ملی با یکدیگر توافق کرد. در مجمع تشخیص مصلحت نظام اکثریت حاضران با سلایق مختلف در سیاست به این لایحه رأی دادند و توانستند با اتحاد به یک بحران خاتمه دهند. به نظرم از این تجربه باید در موارد و مسائل دیگر نیز استفاده کرد.
تصمیم تاریخی مجمع تشخیص مصلحت نظام درباره شما چه تأثیری در انگیزه اقلیتهای قومی و مذهبی برای حضور پررنگتر در مراکز تصمیمگیری جامعه دارد؟
به نظرم واژه اقلیت را باید از ادبیات کنار بگذاریم. به جای اقلیت دینی میتوانیم از واژه ایرانی غیرمسلمان استفاده کرد. با این تعبیر مشکلات ما به میزان زیادی حل خواهد شد. وقتی نام ایران به میان میآید یعنی همه ما در راستای پیشرفت کشور با هم همقدم هستیم. پس فارغ از تصمیم مجمع باید همه ایرانیان برای پیشرفت کشور در کنار هم باشند. تصمیم مجمع نیز بر این اصل صحه گذاشت.
چرا در حالی که شما در گذشته نیز عضو شورا بودید در دور جدید با این چالش مواجه شدید؟
به نظرم با میزانی از بیتدبیری روبهرو بودیم. در دوره قبل نیز من مدتی برای ورود به شورا با مشکل مواجه شدم اما بعد از آن مشکل حل شد و پس از اینکه نتیجه انتخابات در یزد تأیید شد من به شورای شهر راه یافتم. اما در این دور ماجرا وارد فاز دیگری شد. نمیخواهم بگویم این موضوع سیاسی بود یا دلیل دیگری داشت و فقط میتوانم بگویم اصلا تصمیم درستی در این رابطه گرفته نشده بود.
آیا تصمیمگیری درباره بازگشت شما به شورا میتواند سرآغاز تغییر برخی قانونهای قدیمی کشور که کاربرد خود را از دست دادهاند در آینده شود؟
ما نیازمند پویایی در قانون هستیم. این به این معنی نیست که قانون فعلی کشور پویا نیست. صحبتم این است که میتوان از این تجربه برای پیگیری سایر ماده و تبصرههای قانونی برای بهروزرسانی و هرچه پویاتر کردن آن استفاده کرد. گاهی برخی از تصمیمات قانونی است اما جامعه تاب آنها را ندارد. دلیل این امر شاید همین کهنگی برخی مواد و تبصرهها باشد که میتوان با تدبیر آنها را برطرف و مشکلات را کمتر کرد.
تأثیر رسانهها و افکار عمومی در پیگیری پرونده شما به چه میزان بود؟آیا این مسأله را میپذیرید که با پیگیری رسانهها در نهایت این اتفاق مبارک رخ داد؟
تاثیر رسانهها خیلی زیاد بود. میتوان گفت که رسانهها بال محرک این ماجرا در کنار مردم و مسئولان بود. رسانهها در گرم نگه داشتن این موضوع نقش مهمی داشتند. منظور من از رسانه، رسانههای رسمی و غیررسمی با یکدیگر است. به نظرم این دوفضای متفاوت در بحث اطلاع رسانی به خوبی در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
دولت آقای روحانی و به تبع آن جریان اصلاحات به چه میزان در پیگیری موضوع شما فعالیت کردند؟
دولت و فعالان سیاسی به سهم خود تلاشهای زیادی در به نتیجه رسیدن این موضوع داشتند و همکاری دولت، مجلس، شوراها، مجمع تشخیص مصلحت نظام در کنار رسانهها و مردم باعث رقم خوردن این نتیجه شد. معتقدم در تصمیمات کلیدی هم اگر همه مسئولان در ردههای مختلف کنار یکدیگر باشند نتیجهاش باعث خوشحالی مردم میشود.