پایگاه خبری «ریس فور ایران» در مطلبی با عنوان «چگونه عزم واشنگتن برای تسلط بر ایران، موضع آمریکا در خاورمیانه را تضعیف میکند؛ درسهایی از بحرین» به قلم «فلینت لورت» و «هیلاری من لورت» میافزاید: در حالی که آمریکا برای تغییر حکومت در سوریه تلاش میکند و متحدان آمریکا برای تعلیق عضویت سوریه در سازمان همکاری اسلامی عجله به خرج دادهاند، بررسی شکست سیاست آمریکا در قبال بحرین خالی از لطف نیست؛ زیرا همان رویکردی که واشنگتن در بحرین در پیش گرفته را میتوان درباره سوریه نیز دید. نکته جالب اکنون اینجاست که واشنگتن در بحبوحه این سیاستهای ناقص و خطرناک، قصد مهار و تضعیف جمهوری اسلامی ایران را نیز دارد.
* بحرین نفرتانگیزترین جلوه ریاکاری آمریکا درباره انقلابهای بهار عربی است
«هیلاری من لورت» هفته گذشته در مصاحبه با شبکه الجزیره، به بحث درباره وضعیت سیاسی بحرین و حمایت مداوم واشنگتن از پادشاهی آلخلیفه در این کشور پرداخت. این برنامه با مصاحبهای با «مریم الخواجه» یکی از فعالان حقوق بشر بحرینی آغاز شده و با بحثی که هیلاری نیز در آن حضور دارد، ادامه مییابد. بحرین نفرتانگیزترین جلوه ریاکاری آمریکا درباره انقلابهای عربی است. این مسئله در مطلبی که علی اکبر صالحی وزیر خارجه ایران هفته گذشته در روزنامه واشنگتنپست درباره سوریه نوشت، قابل مشاهده است: «برخوردهای متناقضی با جنبشهای مدنی در جهان عرب شده است. مثال این تناقضها را در بحرین و پاسخی که برخی کشورها به سرکوب قیامها در این کشور دادند، میتوان دید.»
همچنین «شهاب رتانسی» مجری شبکه الجزیره در برنامهای که هیلاری در آن حضور داشت، میگوید: «آمریکا تقریبا در هر کشور عربی به غیر از پادشاهی بحرین که در دو سال گذشته قیامها را تجربه کرده، خواستار تغییر حکومت شده زیرا بحرین یکی از نزدیکترین متحدانش در منطقه است.» البته بحرین میزبان ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکاست. آمریکا سه ماه پیش، فروش تسلیحات به حکومت بحرین را بدون توجه به نقض حقوق بشر، قصور در پیشرفتی مشخص به سوی اصلاحات اقتصادی معنادار و یافتن راه حل سیاسی مذاکره بین دولت و مخالفان از سر گرفت.
همانطور که هیلاری اشاره میکند، واشنگتن نمیتواند سیاست خود درباره بحرین را بدون ارزیابی اساسی راهبرد بزرگتر خود در خاورمیانه بسنجد. به گفته وی، در نتیجه این راهبرد، آمریکا «به متحدی مانند بحرین و برخی متحدان دیگر در خاورمیانه گره خورده؛ زیرا همانطور که مقامات آمریکایی دهههاست تاکید میکنند، چنین سیاستی منافع راهبردی ما که همان نفت و اسرائیل است را تامین میکند. نفت در کشوری مانند عربستان سعودی مجسم میشود بنابراین هر کشوری که مایل به تبانی و همکاری با اسرائیل و عربستان سعودی باشد و حاکمیت خود را از دست داده، هر اقدامی را علیه شهروندانش انجام دهد تا در جهت منافع آمریکا با اسرائیل و عربستان همکاری کند، متحد ما محسوب میشود... آنها گاهی بهتر و گاهی بدتر رفتار میکنند اما ما آنها را رها نمیکنیم.»
* انقلاب اطلاعاتی در خاورمیانه امکان مخفیکاری در حمایت از سرکوبگریها را از بین برده است
هیلاری بر این نکته تاکید میکند که «با ظهور انقلاب اطلاعاتی» در خاورمیانه، «رها نکردن متحدان بد دشوارتر است. توجیه اتحاد با کشور و یا دولتی که شهروندان خود را مورد آزار قرار میدهد و سیاستهایی را دنبال میکند که علیه منافع خودش است، دشوارتر است. همانند زمانی که من در دولت بوش کار میکردم، شاه بحرین در آستانه حمله به عراق لبخند میزد و میگفت که همه چیز عالی است. شما نمیتوانید دیگر چنین کاری انجام دهید. با وجودیکه پادشاه بحرین در حمایت از حمله آمریکا به عراق اشتباه کرد اما در آن زمان میتوانستید قضیه را جمع و جور کنید اما اکنون دیگر نمیتوانید.»
هیلاری در عین حال میافزاید آمریکا ساختار راهبرد خاورمیانهای خود را مشخص کرده « نمیتواند از مخالفان در بحرین حمایت کند؛ زیرا اگر مخالفان در دولت حرفی برای گفتن داشتند هرگز اجازه نمیدادند آمریکا ناوگان پنجم خود را در خاک آنها مستقر کند تا به عنوان سکویی برای حمله به همسایهای قویتر مانند ایران قرار بگیرد. چنین چیزی از نظر راهبردی درست نیست.»
* مهار جمهوری اسلامی مهمترین هدف راهبرد خاورمیانهای آمریکاست
هیلاری توضیح میدهد که مهار جمهوری اسلامی به عنوان مهمترین هدف راهبرد خاورمیانهای آمریکا برای اوباما و سلف وی محسوب میشود؛ زیرا « ایران نیرویی مخالف است. ایران جلوی طرحهای آمریکا برای تسلط بر منطقه میایستد. هر دولتی در واشنگتن احساس میکند که باید هر کاری را در هر یک از کشورهای خاورمیانه انجام دهد تا با این امر مقابله کند و روش انجام آن مهم نیست.»
این نوع بیمنطقی راهبردی در سیاست خارجی آمریکا، سابقهای طولانی دارد. هیلاری میگوید: «ما چنین اقدامی را مدتها پیش در آسیا و در کشورهای ویتنام و کره انجام دادیم. ما خواستار مهار موضع چین علیه دولت آمریکا در آسیا بودیم و مایل بودیم تا زمانی که آخرین آمریکایی و آخرین چینی زنده است در ویتنام و کره بجنگیم اما پیگیری سلطه بر منطقه از سوی ما میتواند وحشیانه باشد و در خاورمیانه و آسیا اینگونه هم بود و کشورهایی مانند چین و ایران در حال مقاومت با این سلطه هستند و این مشکلی است که سیاستگذاران آمریکایی را از زمان جنگ جهانی دوم تاکنون میآزارد.»
* حمایت سیاسی از حکومتهای سرکوبگر ممکن است به طور موقت کارایی داشته باشد
هیلاری معتقد است که فروش اسلحه و حمایت سیاسی از حکومتهای سرکوبگر ممکن است «به طور موقت کارایی داشته باشد اما میتواند در طول زمان، حکومتی طرفدار آمریکا بسازد که علیه منافع مردم خود از نظر حقوق بشر و هم از نظر ژئوپولتیک و کنترل مردم بر سرزمینشان عمل کند. قطعا چنین رویکردی برای جذب همکاری خانواده سلطنتی در بحرین و اعضای خانوادههای سلطنتی در دیگر دولتهای خاورمیانه عمل خواهد کرد.»
اما این رویکرد نمیتواند به خواستههای مخالفان بحرین در برابر در دست داشتن قدرت مداوم از سوی پادشاهی آلخلیفه پاسخ دهد. به عقیده هیلاری «به همین دلیل است که این مشکل باید از طریق نظامی حل شود که در این صورت واشنگتن در تغییر چهره آمریکا در خاورمیانه و اثبات سیاست خوب خود به این مردم شکست خواهد خورد. آمریکا باید به ارتش و به دولت بحرین تسلیحات بدهد زیرا این تنها برگی است که واقعا در اختیار دارد. آمریکا نمیتواند با نظرات مردم در خاورمیانه و با توصیفهایی که از این کشور میشود، بجنگد.»
* بحرین و اسرائیل بدون حمایت نظامی آمریکا هیچ هستند
این ارائه تسلیحات تبعاتی نیز دارد که به عقیده هیلاری «بحرین نیز مانند اسرائیل اگر اقتدار نظامی آمریکا را پشت سر خود نداشته باشد و از آن برای تحریک همسایگانش استفاده نکند، در واقع باید پایش را به اندازه گلیم خود دراز کرده و با واقعیت ایرانی بزرگ، عراقی بزرگ، عربستانی بزرگ کنار بیاید. اما چون مانند اسرائیل، آمریکا را دارد میتواند اقداماتی را انجام دهد که برای همسایگانش آزاردهنده و تحریکآمیز است. این مسئله برای اکثریت شیعه خطرناک است زیرا آلخلیفه برای اینکه سیاستهایش را علیه ایران دنبال کند، مجبور است مردم خود را سرکوب نماید.»
در نهایت، آمریکا برای تنظیم رویکرد خود نسبت به دموکراسی و حقوق بشر در مکانی مانند بحرین «باید از پیگیری سیاست سلطه خود دست بردارد و باید با بازیگران مهم منطقه که با سلطه این کشور مخالفند، خصوصا جمهوری اسلامی ایران، کنار بیاید. اگر بخواهد چنین کاری را انجام دهد، دیگر نیازی به فروش تسلیحات ۶۰ میلیارد دلاری به عربستان و به کشورهای حاشیه خلیج فارس نیست. اینکه جمهوری اسلامی ایران کشوری باشد که بخواهید با آن همکاری کنید و در عین حال دیگر کشورها را برای مقابله با آن تا دندان مسلح کنید، عاقلانه به نظر نمیرسد.»