به گزارش فارس، «دنیس راس»، یکی از مقامات سابق وزارت خارجه و شورای امنیت ملّی آمریکا در مقالهای در روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز راههای پیش روی آمریکا برای کاستن از تب جنگ در میان مقامات اسرائیل را تشریح کرد.
راس در مقدمه مقاله خود به تفاوتهای دیدگاه مقامات دولت اوباما و مقامات اسرائیل در زمینه کارکردهای دیپلماسی برای بازدارندگی برنامه هستهای ایران اشاره میکند و مینویسد در حالی که دولت آمریکا هنوز معتقد است دیپلماسی میتواند موضوع هستهای ایران را حل کند، مقامات اسرائیلی نظر دیگری دارند و معتقدند زمان دیپلماسی سرآمده است.
این مقام سابق آمریکایی مینویسد با آنکه آمریکا و اسرائیل هر دو از لحاظ پیشگیری از برنامه هستهای ایران همرأی هستند، آنها از لحاظ اقدامات لازم برای «پیشگیری کردن از پیشرفتهای هستهای ایران» با یکدیگر تفاوت دارند.
* پیشگیری از برنامه هستهای ایران امکان پذیر است اما نابودی، دیگر نه
دنیس راس در باره کاربرد واژه «پیشگیری» در عبارت بالا مینویسد: «به این دلیل از واژه پیشگیری استفاده میکنم که نه اسرائیل و نه آمریکا نمیتوانند توان ایران برای ساختن بمب اتم را به طور کامل از بین ببرند. هر کدام از این دو کشور میتوانند با اقدام نظامی ایران را عقب برانند، اما هیچیک نمیتوانند مهارت یا توانایی فنی و مهندسی ایران برای ساخت بمب هستهای ایران را از بین ببرند.»
وی که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ به عنوان مشاور ویژه اوباما در امور خاورمیانه و آسیای جنوبی فعالیت کرده است، میافزاید: «از سال ۲۰۰۷، یعنی همان موقع که ایران توانست به چرخه کامل سوخت هستهای برسد، برای انجام این کاردیر شد.»
* حمله به ایران اجماع جامعه جهانی علیه تهران را از بین میبرد
دنیس راس ضمن اشاره به اینکه مقامات اسرائیل برای حمله به ایران بیصبری به خرج میدهند اشاره کرد آمریکا بر خلاف اسرائیل برای حمله به ایران تنها قابلیتهای نظامی خود را در نظر نمیگیرد، بلکه به راهبردهایی که لازم است برای پس از زمان حمله داشته باشد، توجه دارد.
راس تأکید میکند چون اقدام نظامی کمکی برای تخریب قابلیت هستهای ایران نمیکند باید به آن تنها به عنوان وسیله و نه هدف غایی نگریست.
مشاور سابق اوباما اشاره میکند از آنجا که مقامات اسرائیل آنقدر سرگرم تهدیدی هستند که موجودیتشان را به خطر میاندازد احتمالاً نمیتوانند به این توجه کنند که ممکن است پس از حمله به ایران اجماع جامعه بینالملل علیه ایران از بین برود.
* مقامات اسرائیل در زمینه ادامه تحریمها هم با آمریکا اختلاف نظر دارند
وی راهکار منزوی نگاه داشتن ایران و ادامه نظام تحریمها را روشی میداند که در شرایط فعلی میتواند بیشتر از حمله نظامی کارگر افتد، اما ادامه میدهد مقامات اسرائیل با این نقطه نظر هم مخالفند؛ راس به نظر یکی از مقامات بلندپایه اسرائیلی اشاره میکند: «نظام تحریمها ممکن است برای مدتی گزنده باشند، اما پس از مدتی از بین میروند، همانطور که فشارهای دیپلماتیک و مبارزههای اطلاعاتی با ایران چنین خواهند شد. این امر به خاطر آن است که منافع جامعه بینالملل در خصوص ایران تغییری نخواهند کرد.»
راس مینویسد مقامات دولت اوباما نظر متفاوتی دارند؛ آنها میگویند به انزوا کشاندن ایران در خلأ رخ نداده است و اقدامی بوده است که به متقاعد کردن جامعه جهانی و بسیج کردن جامعه جهانی نیاز داشته که آمریکا در تحقق آن موفق شده است.
* باید نشان داد دیپلماسی درباره ایران موثر نبوده است
وی میافزاید: «برای آمریکا فراهم کردن بسترها اهمیت دارد. آمریکا به دنبال ایجاد بستری بینالمللی است که استفاده از زور اگر ضروری شود، قابل توجیه باشد و اینطور نمود پیدا کند که دیپلماسی موثر نبوده است و ایران با لجاجت در برنامه هستهایش و امتناع از تغییر در آن، جنگ را برای خود خریده است. حفظ انزوای ایران در شرایط حمله نظامی متضمن این خواهد بود که ایران نتواند خودش را به عنوان قربانی جا بزند.»
دنیس راس می نویسد قبل از حمله نظامی نکته مهم این است که نشان بدهیم ایران آماده نبود انرژی هستهای غیرنظامی را قبول کند و به محدویتهایی که این کشور را از دست یافتن به بمب اتمی باز میدارند پایبند بماند.
* مذاکرات ۱+۵ باید ابزار آمریکا برای توجیه جنگ با ایران باشد
این مقام سابق وزارت خارجه آمریکا مینویسد سیاستگذاران آمریکایی امروز به دنبال این هستند که زمان حمله به ایران را از یک طرف به زمان دلخواه اسرائیل نزدیک کنند و از طرف دیگر آن را در موعدی قرار دهند که کارآمدی تحریمها و دیپلماسی به سرآمده باشد. وی که در حال حاضر از مشاوران اندیشکده موسسه واشنگتن برای سیاستهای خاور نزدیک است، به چهار راهکار در همین راستا اشاره میکند.
اول؛ آمریکا باید طرحی نهایی روی میز داشته باشد که به ایران اجازه دهد انرژی هستهای غیرنظامی داشته باشد اما این توانمندی با محدویتهایی همراه باشد که ایران نتواند هر زمانی که خواست برنامه هستهایش را به سمت تسلیحاتی شدن پیش ببرد. تدوین چنین طرحی این نکته را آشکار خواهد ساخت که آیا رسیدن به یک توافق جدید امکانپذیر است یا خیر، ضمن اینکه این پیام را به اسرائیل میدهد که رویکرد آمریکا به مذاکرات بیهدف و باز پاسخ نبوده است.
دوم؛ آمریکا باید مذاکرات با گروه ۱+۵ را آغاز کند و با آنها درباره راهبردهایی که پس از موثر نبودن مذاکرات و استفاده از زور باید به کار گرفت، گفتگو کند. این اقدام هم به اسرائیل و هم به ایران منظور آمریکا از اینکه میگفتیم همه گزینهها روی میز است را نشان خواهد داد.
سوم، مقامات ارشد آمریکایی باید از مقامات اسرائیلی بپرسند آیا امکانات نظامیای هست ـ مانند بمبهای پناهگاه خرابکن ـ که ما برای آنها فراهم کنیم تا آنها بتوانند زمان حمله را به تعویق بیندازند.
و چهارم؛ کاخ سفید باید از نتانیاهو بپرسد اگر قرار باشد اسرائیل از زور استفاده کند نیاز به چه نوع از حمایتی دارد ـ مثلاً تأمین مجدد تسلیحات، تدارکات نظامی، قطعات یدکی و حمایت نظامی و دیپلماتیک. آمریکا باید در قبال توافق اسرائیل برای معوق کردن حمله تا سال بعد تعهدات قدرتمندی به نتانیاهو در تمام این زمینهها بدهد ـ قبول این تعلیق از جانب اسرائیل به معنی این است که میتوان از آن برای «مستهلک کردن گزینههای دیپلماتیک و بسترسازی برای اقدام نظامی» بهره برد.
دنیس راس در پایان خاطرنشان میکند اگرچه ممکن است عدهای استدلال کنند این اقدامات احتمال حمله نظامی در سال آینده را بیشتر میکنند، اما در حال حاضر لازم است آنها انجام شوند تا به مقامات اسرائیل دلیلی برای صبر کردن بدهند.