آخرین روزهای سال گذشته ، موضوع تکراری « وجود تعطيلات بيش از اندازه در تقويم کاري کشور» مورد توجه نمایندگان قرار گرفت و سخنانی در خصوص کاهش روزهای تعطیل گفته شد که بازتابهای مثبت و منفی هم داشت . از سوی دیگر تعطیلی ۱۸ روزه کشور در ایام نوروز (از ۲۹ اسفند تا ۱۶ فروردین) هم بار دیگر – همچون هر سال – توجه بسیاری از صاحب نظران را به این موضوع جلب کرد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در سالهای گذشته بارها این موضوع مورد توجه واقع شده اما به جایی نرسیده است. آخرين تغييرات در اين باره در دوران رياست جمهوري هاشمي رفسنجاني و توسط مجلس شوراي اسلامي صورت پذيرفت که نتيجه بحث و قانونگذاري مجلس براي کاهش تعطيلات در کشور به حذف تعطيلي ۲۹ اسفند منجر شد که البته پیش از اجرایی شدن منتفی شد! در سال ۸۹ نیز با توجه به نامگذاري سال جاري به عنوان سال همت و کار مضاعف ، اين موضوع بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و رييس نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها در فروردین همان سال از ارايه و بررسي طرحي در شوراي عالي انقلاب فرهنگي جهت ساماندهي تعطيلات موجود کشور به ويژه تعطيلات نوروزي و تابستاني خبر داد که در ادامه خبری از آن نشد.
در طول همه این سالها این سوال اساسی کمتر مورد توجه قرار گرفته و پاسخ داده شده که آيا ايران تعطيلاتي بيش از ديگر کشور ها دارد؟ اگر به تقويم سال ۹۲ رجوع شود ۲۲ روز تعطيلي رسمي (غیر از جمعه)در اين سال وجود دارد که با احتساب جمعه ها که ۴۷ روز است و احتمال تعطيل شدن ۴ روز بين التعطيلين مجموع روزهاي تعطيل امسال به ۷۳ روز مي رسد. در عين حال هر کارگر يا کارمند ايراني در طول يک سال مي تواند از ۳۰ روز مرخصي استحقاقي استفاده کند که با اضافه کردن تعطيلات رسمي و جمعه ها مي شود ۱۰۳ روز در سال. با در نظر گرفتن اين موضوع که روزهاي پنجشنبه بسياري از اداره ها و موسسه ها تعطيل هستندو مابقي هم نيمه وقت کار مي کنند و البته مرخصي هاي استعلاجي و تشويقي در نهايت مي توان ادعا کرد که هر ايراني يک سوم روزهاي سال را در تعطيلات به سر مي برد! ايراني ها در حالي که ۲۴ روز تعطيلي رسمي در سال (۲ روز آن امسال در جمعه)دارند که اين رقم در کشور پيشرفته اي مثل ژاپن فقط ۱۴ روز است. اما آنچه در ادامه مي آيد تعطيلات ساليانه بعضي ديگر از کشورهاي دنياست که نشان مي دهد کشورهاي ديگري همچون ايران هستند که علي رغم تعطيلات زياد موفقيت اقتصادي آنها آسيب نديده است.
چين و هنگ کنگ: براي کارگران چيني، علاوه بر تعطيلات آخر هفته، در طول سال روزهاي ديگر همچون روز سال نو، جشنواره بهار، روز کارگر و روز ملي نيز به عنوان روزهاي تعطيل محاسبه مي شود. در بين کارگران آنهايي که در شرکت هاي چند مليتي مشغول به کار هستند علاوه بر روزهاي گفته شده از تعطيلات کريسمس نيز بهره مي برند. تعطيلات ساليانه نيز که بين يک تا دو هفته است معمولا به صورت توافقي ميان کارگران و کارفرمايان تعيين مي شود. اينگونه تعطيلات که جمعا ۱۶ روز هستند چين را به عنوان يکي از کشورهای با تعطيلي زياد معرفي مي کنند.
مصر: ۲۱ روز تعطيلي براي شغلهاي رسمي، ۱۶ روز تعطيلات عمومي در طول سال و دو روز تعطيلات آخر هفته، مجموع تعطيلات ثابت و متغير را در مصر تشکيل مي دهند. در صورت همزماني تعطيلات عمومي با تعطيلات آخر هفته، اين روزها در هفته آتي کارمندان دولتي محاسبه مي شود. شرکت هاي خصوصي نيز تعطيلات آخر هفته را جزو روزهاي تعطيل عمومي خود در نظر مي گيرند. از اينرو اين روزها در زمره تعطيلات ساليانه کارمندان قرار گرفته و باعث کاهش آن مي شوند.
هند: تعطيلات ساليانه به صورت ميانگين براي کارمندان شرکت هاي خصوصي بين ۱۵ تا ۲۰ روز است. در سال ۲۰۰۷ تعطيلات عمومي هند ۱۷ روز بود در حالي که يک سال بعد، دو روز از آن کاسته شد. اين امر، براي هندي هايي که به مرخصي گرفتن هاي روزهاي بين التعطيل براي طولاني کردن تعطيلات خود عادت دارند، تا حدودي خوشايند به نظر نرسيد.
تايلند: مرخصي سالانه کارمندان تايلندي ۴۰ روز است که ۱۰ روز آن را تعطيلات، ۱۰ روز را مرخصي هاي استحقاقي و ۲۰ روز را مرخصي هاي استعلاجي تشکيل مي دهند. علاوه بر مرخصي سالانه، ۱۳ روز نيز به عنوان تعطيلات مذهبي و ملي به جمع ايام غير کاري شهروندان تايلندي اضافه مي شوند. شهروندان تايلندي حداقل دوبار در سال تعطيلات خود را با تعطيلات پايان ترم کودکانشان که در ماه هاي آوريل و اکتبر است، يکي کرده و به مسافرت و گشت و گذار مي پردازند.
مالزي: مالزي هر ساله از تعطيلات قابل توجهي برخوردار است. کارمندان اين کشور معمولا از ۱۴ تا ۲۴ روز مرخصي ساليانه و ۳۰ روز مرخصي پزشکي بهره مي برند. اکثر اين تعطيلي ها يا به نوعي مرخصي ها در پايان يا آغاز سال که مصادف با جشن ها و مراسم سنتي و تعطيلات رسمي همچون عيد مبارک، کريسمس، سال نو چيني و ديپاوالي است، گرفته مي شوند. فصل تعطيلات مالزي معمولا از ماه نوامبر آغاز و تا فوريه سال بعد ادامه خواهد داشت.
شيلي: تعطيلات عمومي شيلي ۱۳ روز است. برخي از اين تعطيلات که در روزهاي کاري قرار مي گيرند معمولا به يک شنبه ها نزديک مي شوند تا به اين وسيله کارمندان از سه روز تعطيلي استفاده کنند. اکثر رويدادهاي فرهنگي و سنتي شيلي رابطه اي نزديک با جشن روز استقلال اين کشور دارد جشني که هرساله در هجدهم ماه سپتامبر برگزار مي شود. بر خلاف ديگر تعطيلي ها، اين جشن مختص همين تاريخ است و هيچ گاه به سمت يک شنبه بعدي کشيده نمي شود.
ترکيه: تابستان مهمترين زمان براي تعطيلات در ترکيه است. عشق به هواي گرم حتي مسافران را در روزهاي تعطيل زمستان به سمت مناطق گرمتر در جنوب اين کشور مي کشاند. با اين وجود کاهش بارش باران و برف در فصل زمستان سال ۲۰۰۷ و خالي بودن کوهستان ها از پوشش سفيد برف و تخته هاي اسکي سواران بحراني جدي را براي گردشگري زمستاني ترکيه به وجود آورده بود.
تعطيلات مذهبي نيز يکي ديگر از ايام تعطيل ترکيه محسوب مي شوند. دو جشنواره مذهبي و سه روز تعطيلات ملي از جمله روزهاي غير کاري اين کشور هستند که شمار ايام تعطيل ترکيه را به ۱۳ روز مي رسانند.
اين گونه است که همواره دو نظر مختلف درباره تعطيلات وجود دارد : موافقان کاهش تعطيلات که بيشتر کارشناسان اقتصادي هستند به آمارهاي جهاني استناد مي کنند که نشان مي دهد در روزهاي قبل و بعد از تعطيلات، تعداد تاخيرها، غيبت ها، ترک هاي زود هنگام و مرخصي هاي متوالي زياد مي شود و ميزان توليد ناخالص داخلي به صورت معناداري پايين مي آيد. در برابر اين، موافقاني اغلب از جنس مسوولان اجتماعي هستند که مدعي اند تعطيلات رسمي قادر است کمک شاياني به افزايش روحيه شادي و شادماني در ميان مردم يک جامعه روبه توسعه نظير ايران بکند. اين اجتماعيون معتقدند که به جاي کاهش روزهاي تعطيل بايد انگيزه و راندمان کار را در ميان ايرانيان بالا برد.
سوگوارانه بايد برخي آمار را شنيد که ميانگين کار مفيد هفتگي در ايران فقط ۶ تا ۹ ساعت است، در حالي که اين رقم در ژاپن ۴۹ تا ۶۰ ساعت و در کره جنوبي به ۵۴ تا ۷۲ ساعت مي رسد. موافقان براي اثبات اين ادعا کشور انگلستان را مثال مي آورند که تعطيلاتش از ايران هم بيشتر است اما ميزان بهره وري و کار آن قدر بالاست که جبران زيادي روزهاي تعطيل را مي کند.
البته در بعضي کشورها صنعت گردشگري در روزهاي تعطيل آن رونق مي گيرد که جبران مافات کرده عقب ماندگي اقتصادي حاصل از خوابيدن کار و توليد را ترميم مي کند. براي مثال تعطيلات در کشور فيليپين توانسته ميزان توليد را تا ۳/۵ درصد افزايش دهد که علت اصلي آن رشد صنعت گردشگري و توريسم شامل رستوران داري، هتل داري، حمل و نقل و ... است. اين موضوع گوياي آن است که انگار هيچ کس به ياد روزهاي کاري معمولي مان نيست؛ روزهايي که ظاهرا در تقويم ها قرمز نيستند اما کم از همان روزهاي قرمز ندارند. نگاهي به آمارهاي سازمان هاي رسمي از سطح بهره وري کاري ايرانيان و برآوردهاي اقتصادي در اين باره، جايي براي نگراني از فراواني روزهاي تعطيل کشورمان باقي نمي گذارد.