تندروی برخی چهرههای برخاسته از جریان اصولگرا قرار است تا کجا ادامه پیدا کند و آیا در نهایت عقلای اصولگرا وارد میدان خواهند شد؟ پاسخ چهرههای اصولگرا به این پرسش متفاوت است، کما اینکه ناصر ایمانی در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین مسئولیت برخورد با تندروها را متوجه بزرگان اصولگرا میکند اما مصطفی میرسلیم نظر دیگری دارد.
او در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین تندرویها را ناشی از احساسات میداند و در نهایت با شبیهسازی آنها به حبابهای ناشی از کف، میگوید «کف خودبهخود از بین میرود.»
در ادامه گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با مصطفی میرسلیم، عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام را میخوانید:
***
*فضای موجود نشان می دهد که طیف میانهروها و عقلای اصولگرا رویکرد فعلی رئیس جمهور را تایید میکنند، مخصوصا که بیانات رهبری نیز در راستای حمایت از دولت است، از جایگاه یک چهره اصولگرا نگاه شما به این رویکرد رئیس جمهور چیست؟
تأیید مقام معظم رهبری از دولت قانونی، صرف نظر از گرایشهای سیاسی، رویه ایشان بوده و هست، به این ترتیب که تأیید رئیس جمهوری و دولت تا زمانی که طبق قانون اساسی به ایفای وظایف خود مشغول هستند. البته همواره ممکن است کاستیهایی پدیدار شود یا اشتباهاتی رخ پیدا کنند که حتما به نحو مقتضی مشمول تذکر می شود ولی نظام و ارکان آن نباید سست شوند یا از کارآیی بیافتند.
شخص رئیس جمهوری دو پایبندی مهم خود را فراوان ذکر کرده است که عبارتند از مراعات سیاستهای کلی ابلاغی مقام معظم رهبری و اجرای برنامه هفتم. این دو پایبندی ملاک سنجش عملکرد ایشان خواهد بود و به نظر میرسد بسیار داهیانه انتخاب شده است؛ من هم به جای ایشان بودم همان دو پایبندی را شعار خود قرارمیدادم و در راه تحقق آنها منتهای کوشش خود و دولت را به کار میبردم، یعنی این دولت چهاردهم است که متعهد به آن دو وظیفه کلی است.
*موتلفه فضای فعلی را برای مراوده با دولت چهاردهم فراهم می بیند؟
مؤتلفه معتقد به ضرورت احترام به اسناد بالادستی یعنی قانون اساسی و سیاستهای کلی و قوانین مصوب مجلس شورای اسلانی است و بر این اساس نحوه تعامل خود را با رئیس جمهوری و دولت چهاردهم ترسیم می کند و غیر از اعتقاد به ضرورت همکاری به منظور پاسخگویی به اقتضای خیر و صلاح نظام و مردم شریف ایران، هر جا لازم باشد پیشنهادهای منطقی و مستدل خود را برای بهبود عملکردها به دولت تقدیم خواهد کرد.
*برخی مواضع تندروها در جریان بررسی صلاحیت وزرا مانند آنچه یک حامی جلیلی درباره رهبری گفتند (یک نفر) یا مقایسه بین پادگان اشرف با نهاد رهبری در دانشگاه ها و .. به نظر شما می تواند زنگ خطر تندروی به سبک جریان انحرافی باشد؟
از این نوع تندروی ها نه تنها در دوران حیات امام(ره) وجود داشت، بلکه در دوران خلافت حضرت علی(ع) و حتی در آن ۱۰ سال رسالت پیامبر اکرم(ص) در مدینه هم وجود داشتند. اینها غلبه احساسات تلقی می شود والا از نظر اصولی، جلوتر از رهبری رفتن و شعار دادن و ادعا کردن، خلاف آشکار است و هرکس مرتکب چنان خلافی شود باید با تعقل، فهم خود را اصلاح کند وگرنه در انزوا محو خواهد شد.
*نشانهها حکایت از آن میکند که این طیف از اصولگرایان زیر پرچم سعید جلیلی و دولت سایه قرار است با دولت مستقر مواجهه کنند و خود را وامدار ۱۴ میلیون رأی اصولگرایان می دانند، واقعا وامدار و پرچمدار این رأی هستند؟
اولا تأکید میکنم چنین افرادی مناسبتی با اصولگرایی ندارند، ثانیا برنامهای که آقای جلیلی همواره داشته نقد علمی و منصفانه نسبت به عملکردها بوده است و فکر می کنم در آینده نیز همین رویه را ادامه خواهد داد و این که نقادی را ایشان و دولت در سایهشان داشته باشند به نفع دولت است تا اگر در راه خدمت به مردم دچار نقص یا اشتباهی شود، خود را هرچه زودتر اصلاح کند و بعید میدانم آقای پزشکیان، آن گونه که من میشناسم، از چنان فرآیندی استقبال نکند. ثالثا همین نوع خیرخواهی و دلسوزیها باعث خواهد شد که آن ۱۴ میلیون حفظ شوند و به آینده امیدوار باشند و پرچمداری آنها یعنی همین روش علمی تذکر خیرخواهانه و به موقع به دولت و مجلس.
*خطر این طیف تندرو در جریان اصولگرا را جدی می بینید یا فکر می کنید عِده و عُده آنها آنقدر نیست که کلان جریان اصولگرا را تهدید کند؟
جریان اصولگرایی همچون آب شفاف چشمهای جوشان است که در طول مسیر خود حبابهایی از کف پیدا میکند و آن کف خودبهخود از بین میرود. اساس جریان قوی اصولگرایی را نباید با چند حباب کف اشتباه کرد.
*فکر می کنید شخص سعید جلیلی در جایگاه و توان لیدری و راهبری کردن این جریان است؟
به نظرم نمی رسد ایشان چنان ادعایی داشته باشد ولی قطعا خواهان کمک به پیشرفت خردمندانه اصولگرایی است و آنچه را در توان دارد، به کمک همکاران صدیق و هوادارانش، برای پیشبرد اهداف اصولگرایی، انشاءالله، صرف خواهد کرد تا بسیاری از کارهایی که باقی مانده به بهترین شکل جامه عمل بپوشد و آرمانهای انقلاب محقق شود بدون آن که خستگی و وازدگی در میان مردم شکل گیرد. این دشمنان انقلاب هستند که می خواهند با اشاعه اراجیف خود مردم را به یأس از آینده و به ابراز خستگی نسبت به پیگیری تحقق آرمانها و کنار گذاشتن مقاومت در مقابل استکبار و پادوهایش در داخل کشور و در منطقه، بکشانند.