مجلس روز شنبه در دو نوبت به بررسی کابینه پیشنهادی مسعود پزشکیان پرداخت؛ صبح و عصر که در نوبت اول و دوم هر دو با سخنرانی مسعود پزشکیان همراه بود؛ او پشت تریبونی رفت که سالها برای نطقهای میان دستور خود از جایگاه نماینده تبریز پشت آن قرار گرفته بود، اما این بار فرق داشت؛ هم با نطقهای میان دستور و هم با نطق روسای جمهوری پیشین در دفاع از کابینه.
پزشکیان از مدت ۲ ساعت و ۳۰ دقیقه ای که قانون برای دفاع از کابینه پیشنهادیاش در اختیارش قرار داده، یک ساعت و ربع آن را استفاده کرد و در اقدامی بی سابقه، باقی مانده وقت خود را میان نمایندگان موافق خود، به بخشهای ۵ دقیقهای تقسیم کرد.
تاجگردون، لاهوتی، روحالامینی، سلیمی، شمسالدین حسینی و ... درحالی در دفاع از دولت صحبت کردند که اگر نامهای برخی از آنان به تنهایی دیده شود، هیچوقت به نظر نمیرسد که آنها در دفاع از کابینه پزشکیان سخنی بگویند، خاصه آنهایی که منتسب به طیف قالیباف بودند.
اگر خوش و بشها و خندههای قالیباف با پزشکیان در هنگام استقبال از رئیس جمهوری در بدو ورود به مجلس تعارفات معمول فرض شوند، دفاع افراد منسوب به قالیباف دیگر نمیتواند تعارفات معمول باشد.
چهرههایی چون روحالامینی و سلیمی که در انتخابات ریاست جمهوری پشت سر قالیباف بودند و برابر پزشکیان، حالا از کابینه او دفاع کردند. به عبارت دیگر پزشکیان با این اقدام خواست تا برای مخالفان خود که بخش مهمی از آنها را تندروهای داخل مجلس تشکیل میدهند، قدرت نمایی کند تا به نوعی صف طویل نمایندگان حامیاش نه فقط از اصلاحطلبان و میانهروها، که از طیف اصولگرایان را هم به رخ بکشد.
در معنای دیگر، او با ابتکارش در مجلس، خواست به مخالفان این پیام را ارسال کند که اگر آنها بخواهند مخالفخوانی کنند، آن کسی که بازنده ماجرا خواهد بود، آنها هستند؛ چرا که با این وضعیت وزرای پیشنهادی رای مورد نیاز را کسب میکنند.
اما مخالفان شاید بخواهند از یک کارت دیگر، برای تضعیف این اتحاد میان پزشکیان و قالیباف استفاده کنند؛ برای این کار لازم است به قالیباف انتخابات هیات رئیسه سال آینده را یادآوری کنند. البته که در انتخابات امسال نیز مخالفان همانهایی بودند که سال آینده هم خواهند بود؛ و مخالفت آنها با ریاست قالیباف به جایی نرسید. اما شاید بنا داشته باشند تا طبق الگویی که در سه سال پایانی مجلس یازدهم حرکت کردند، در این مجلس هم اقدام کنند.
اما قالیباف هم احتمالا برای خودش دلیل و برهانی دارد که بخواهد پشت سر کابینه پزشکیان بایستد؛ اول اینکه او از همین طیفهایی که در مجلس مخالف پزشکیان و کابینهاش هستند، در انتخابات مجلس دوازدهم و ریاست جمهوری چهاردهم زخمهای کاری خورده است؛ از انتشار مطلب علیه خودش و خانوادهاش گرفته تا زیر سوال بردن نحوه مدیریتش در مجلس. آنها در هر یک از این دو انتخابات با دلایل خودشان علیه قالیباف کار کردند و او را خارج از دایره انقلابیون میدانند و خودشان را در مرکز آن میبینند.
دلیلی دیگر این که قالیباف میخواهد برادری خود را به پزشکیان ثابت کند و بعد ادعای ارث کند! یعنی اینکه او بنا دارد تا با همراهی پزشکیان، در امتداد شعار رئیس جمهوری مبنی بر کابینه وفاق حرکت کند تا از این طریق هم بتواند سهمی در دولت پیدا کند و هم مخالفانش که در حال حاضر مخالفان کابینه پیشنهادی نیز هستند را انگشتنمای دنیای سیاست ایران کند که ای مردم ببینید چه کسانی مخالف وفاق ملی و اتحاد در کشور هستند.
قالیباف با این حربه احتمالا میتواند هم تندروها را از بیش از گذشته از چشم حاکمیت بیندازد و هم میتواند در دولت به واسطه نیروهایش نقشآفرینی کند؛ نیروهای قالیباف البته الزاما در قامت وزیر و معاون رئیس جمهوری و از نزدیکان رئیس مجلس نباید باشند؛ میتوانند کسانی باشند که با مشورت قالیباف در دولت قرار میگیرند؛ که همین هم میتواند برای رئیس مجلس موفقیت سیاسی مهمی باشد و به احیای چهره سیاسیاش کمک شایانی کند؛ آن هم به خصوص پس از چهارم شدن در تهران در جریان انتخابات مجلس دوازدهم و رای سه میلیونی در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم.