۰
سه شنبه ۲۶ تير ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۱۵

 عاشورای متفاوت امسال با حضور ناگهانی مسعود پزشکیان

فضای امسال را می توان متأثر از حضور ناگهانی مسعود پزشکیان در عالی ترین سطوح دانست. در حالی که رییس جمهور منتخب به مداحان خاص بها یا میدان نداد یا برخی را به همراهی واداشت. خودش هم سینه زد، هم مداحی کرد، هم نطق و هم با واعظ مشهور شهر نشست و هم به امام‌زاده صالح رفت.
 عاشورای متفاوت امسال با حضور ناگهانی مسعود پزشکیان

در 50 سال اخیر مناسبت عاشورا در هر سال، گاه با موضوعات سیاسی روز گره خورده و با آن آمیخته و بعد البته به هویت اصلی خود بازگشته است. 

   محرم و مشخصا تاسوعا و عاشورای 1403 خورشیدی - امسال - اما یک ویژگی دیگر دارد و آن هم این است که در عین آن که رنگی از اتفاقات روز را در آن می‌بینیم اما به شکل قابل توجهی به هویت اصیل خود بازگشته و به بیان روشن‌تر تا اندازۀ قابل توجهی از خرافات و اغراق‌های مداحان نجات یافته و در صدا و سیما هم به شدت سال‌های قبل شاهد گزافه‌گویی به قصد استفاده سیاسی یا تحریک صرف احساسات نیستیم. ( هیأت‌های بهره‌مند از حمایت‌های شهرداری و نهادها البته همچنان فعال‌اند ولی بیشتر در نوع پذیرایی محسوس است تا سخن‌رانی و موضع‌گیری).

 (ذات عاشورا البته سیاسی است. چون امام حسین رأی خود را نفروخت  و بر خلاف قاعده رایج علیه کسی که در جایگاه خلافت مسلمانان نشسته بود شورید. ولی در مرور زمان جنبه آیینی و هویتی آن چربیده است).

 تفاوت محسوس امسال را می‌توان ناشی از انتخاب غیر منتظره و ناگهانی مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری دانست که هر چند هنوز مستقر نشده ولی چون آقای رییسی در سانحه سقوط بال‌گرد در دو ماه قبل در شمال‌غربی ایران درگذشت و کشور دو ماه است رییس جمهور رسمی ندارد رییس جمهور منتخب قبل از امضای حکم و سوگند در مجلس هم به عنوان رییس جمهور جلوه کرده است.   آن هم فردی متفاوت که در عین خضوع با مداحان درشت‌گو هم‌نشینی نمی‌کند.

  تصور کنید در غیاب مرحوم رییسی فردی مانند سعید جلیلی با حمایت علنی مداحان غلو کننده و ضریب گرفته در برنامه‌های صدا وسیمای تحت مدیریت برادر او اکنون رییس جمهور شده بود. در این صورت این  روزها شاهد پخش مستقیم حضور و سخنان او پای مداحی‌های چهره‌های مشهور این سال‌ها بودیم و اگر دونالد ترامپ هم در ترور نافرجام اخیر کشته شده بود آن قضیه را هم احتمالا ربط می‌دادند ولی به عکس از مداحی‌های افراطی خبری نبود و رییس جمهور منتخب به کانون‌های سنتی رفت. 

 به جای این که پای مداحی‌های پر از غلو و غالبا آمیخته با خرافات و به قصد تحریک احساسات بنشیند خود شعر شهریار را به زبان ترکی خواند. کاری که قبلا در مجلس هم انجام داده بود.

 یا به حرم امام خمینی رفت در حالی که می‌دانیم صدا و سیما در سال‌های اخیر به آن به عمد و به خاطر بغض به سید حسن بی توجهی نشان داده و از امام‌زاده‌های مختلف برنامه پخش کرده الا از بارگاه بنیان‌گذار جمهوری اسلامی.

 فضای متفاوت و بیشتر سنتی محرم امسال را می‌توان ناشی از تغییر فضای سیاسی و سرخوردگی مداحان حامی سعید جلیلی دانست که تا اطلاع ثانوی مثل رییس جمهورشان در سایه‌اند و البته مترصد فرصتی برای آفتابی شدن.

 درست است که مسعود پزشکیان در مراسم محرم امسال نطق خاص و مهیجی ایراد نکرد ولی با رفتار و گفتار کوشید این نکته را یادآور شود که این آیین منحصر به دسته  و گروه خاصی نیست و به عنوان محور وحدت و در راستای دو آرمان عدالت خواهی و ظلم ستیزی باید حفظ شود نه آن که عرصه نفرت پراکنی افرادی خاص باشد.

 به یاد آورید که چگونه یک مداح جوان بعد از انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال 96 آن هم با رأی بیشتر و با مشارکت بالاتر با شعر "ای نشسته در صف اول" درصدد تحقیر او برآمد و فضا را بر رییس جمهور تنگ کردند تا اسب خود را بتازانند و شکست در انتخابات را جبران کنند. پزشکیان اما امسال به این جماعت میدان نداد. هم خودش سینه زد، هم به زبان مادری نوحه خواند، مداحی کرد، هم سخن‌رانی و هم با واعظ مشهور نشست و هم به امام‌زاده صالح رفت و هم برخی مداحان را به همراهی واداشت.

  چه این کارها را با هدف سیاسی و انتقال پیام انجام داده باشد و چه بی چنین انگیزه‌هایی و صرفا برای آن که بگوید با گذشته تفاوتی نکرده و به تعبیر خود " به پیر به پیغمبر من همانم که بودم" اما تأثیر مثبتی بر فضای محرم امسال داشت و البته انتظار می‌رود از فردا ماموریت اصلی را از سر گیرد.

به تاریخ معاصر اشاره شد و گره خوردن مناسبت ها با عاشورا یا بهره از این فرصت.   مهم‌تر و باشکوه‌تر و تأثیرگذارتر از همه عاشورای سال 1357 ( آذر 1357) است.  تقارن عاشورای 1357 با روز جهانی حقوق بشر فرصتی شد برای راه پیمایی‌های بزرگ تاسوعا و عاشورا به ابتکار و پیش‌قراولی زنده‌یاد طالقانی که تازه از زندان آزاد شده بود و از آن به مثابه همه‌پرسی مخالفت مردم با حکومت سلطنتی تعبیر شد. روز اول (تاسوعا) شعارها مداراجویانه‌تر بود و عاشورا "مرگ بر شاه" هم شنیده شد ولی به درگیری نینجامید.

  شوخی نبود. حکومت نظامی اجتماع بیش از سه نفر را ممنوع اعلام کرده بود و از نیمه آبان دولت نظامی هم بر سر کار بود ولی میلیون‌ها نفر در دو روز در آذر 1357 راه‌پیمایی کردند و پای بنای «شهیاد» خواستار پایان سلطنت شدند و نام آن برج را هم مردم به "آزادی" تغییر دادند. انگار نه انگار که قرار بود آن نماد یادآور 2500 سال سلطنت باشد. 

 چون روزنامه ها در تصمیمی نادرست در اعتصاب بودند گزارش مکتوب آن در تاریخ معاصر با فاصله منتشر شده ولی روایت آن دو راه‌پیمایی بزرگ در کتاب خاطرات شاهرخ مسکوب نویسنده و روشن‌فکر برجسته -که چند ماه بعد در زمره مخالفان جمهوری اسلامی به تبعید رفت- بسیار خواندنی است.


  فضای عاشورای سال 1358 با سه اتفاق روز سیاسی درآمیخت. اولی شور و هیجان پس از اشغال سفارت آمریکا در تهران که به محل تجمع شبانه مردم در خیابان تخت جمشید تبدیل شده بود. دوم آغاز غیر رسمی رقابت های انتخابات ریاست جمهوری و سومی همه ئرسی قانون اساسی جدید که خود تحت تأثیر دو موضوع قبلی بود و به همین خاطر جنبه های آیینی و سنتی عاشورا به شکل آشکاری کم رنگ شده بود.


   یک سال بعد در سال 1359 ابوالحسن بنی‌صدر رییس جمهوری ایران بود. تاسوعا آیت‌الله بهشتی دبیر کل حزب جمهور‌ی اسلامی در دانشگاه تهران سخن‌رانی کرد و عاشورا رییس جمهور بنی‌صدر در میدان آزادی و بعد از راه پیمایی در حالی که کشور درگیر جنگ شده بود و در عین حال درگیر رقابت ددر عالی ترین سطح حاکمیت بین رییس جمهور از یک طرف و حزب جمهوری اسلامی از سوی دیگر. 

   قبل از شروع سخن‌رانی رییس جمهور موسوی گرمارودی شعر خواند و با این مصراع شروع کرد: یزید، اکسیژن هوا را می‌مکید...

  تنها یک سال بعد دیگر بنی‌صدر رییس جمهور نبود. ایران در سال 1360 سه رییس جمهور و چهار نخست‌وزیر به خود دید. رییس جمهورها: بنی‌صدر و مرحوم رجایی و آیت‌الله خامنه‌ای.  نخست وزیرها هم: رجایی، باهنر، مهدوی کنی و میرحسین موسوی.

  در این فضا بود که امام خمینی بعد از سه سال محرم را به ریل آیینی بازگرداند با این جمله مشهور: محرم را زنده نگه دارید، هر چه داریم از محرم است... به جای راه پیمایی و نطق سیاسی دوباره دسته به راه افتاد و وجه سیاسی و روز آن تشبیه صدام حسین به یزید و آرزوی زیارت کربلا بود و این جنبه هر سال غلیظ تر می شد.

  در سال 67 جنگ نه با سقوط صدام حسین که با آتش بس تمام شده بود و همین نوعی سرخوردگی ایجاد کرده بود ولی باز جنبه‌های آیینی عاشورا و محرم به یاری آمد مضافا به این که امید به سفر به کربلا شکل گرفت و بعد از حمله اول آمریکا (بوش پدر) و انزوای عراق و نیاز به ارز راه کربلا و دیگر عتبات به صورت نسبی باز شد و امکان سفر بعد از دهه ها فراهم آمد.

9 سال بعد در رقابت های انتخابات ریاست جمهوری در سال 1376بحث کارناوال عاشورا برای تخریب سید محمد خاتمی به عکس خود بدل شد. چرا که سید و روحانی بود و این وصله‌ها به او نمی چسبید.

به مرور اما مداحان میدان را از وعاظ سنتی گرفتند و بعد از شهردار شدن محمود احمدی‌نژاد در سال 1382 آشکارا تقویت شدند و رشد آنها و تغییر فضا کاملا محسوس بود و صدا و سیما هم به آنها میدان می داد در حالی که از رییس این سازمان انتظار می رفت مدعای ترویج آموزه های مرحوم مطهری را در عمل به اثبات رساند نه آن که به عکس آن به اینان میدان دهد.

اتفاقات عاشورای سال 88 را هم نباید از قلم انداخت که با حادثه شب عاشورا در جماران شروع شد و در روز عاشورا به اوج رسید.

با روی کار آمدن حسن روحانی در سال 92 و خاصه بعد از 94 برخی از فضای عاشورا برای تقبیح توافق بر سر پرونده هسته‌ای استفاده کردند و سال به سال بر حجم شکل تازه عزاداری اضافه شد که گاه به شکل موسیقی غربی هم درآمده بود و اگر نهیب و مخالفت رهبری نبود قطعا بیشتر گسترش می یافت.


  کوتاه این که امسال در غیاب مرحوم سید ابراهیم رییسی و با روی کار آمدن رییس جمهوری از جبهه پایداری فضای محرم امسال می‌توانست رادیکال باشد و میدان در اختیار مداحان با شعارهای افراطی قرار گیرد اما تصویر رییس جمهور فقید در قابی کنار رهبری در حسینیه امام خمینی نشست در حالی که سال قبل خود او کنار قاب تصویر سردار سلیمانی در همان جا می‌نشست و گزاف نیست اگر گفته شود محرم 1403 خورشیدی که بعد از انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد عاری از تنش‌های سیاسی و اغراق های خرافی بود و شاید تأکید بر برگزاری زودتر انتخابات و قبل از فرارسیدن محرم به خاطر همین بوده باشد.

  به هر رو تأثیر انتخاب مسعود پزشکیان و رفتار و گفتار متفاوت او را نباید نادیده انگاشت. با این تأکید که آموزه های عاشورا بسی فراتر از این مناسبت‌های گذراست. مهم‌ترین آموزه نیز همان که گفته شد: رأی خود را نفروخت و تن به بیعت اجباری یا اقرار علیه خود نداد.


 
کد مطلب: 219651
برچسب ها: مسعود پزشکیان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *