مصطفی کواکبیان، دبیرکل حزب مردم سالاری آخرین سخنران کنگره بیست و یکم حزب مردمسالاری بود که با برشمردن برخی اشکالات در عرصه سیاست خارجی از همه دلسوزان کشور و مقام معظم رهبری درخواست بازنگری در قانون اساسی نمود و با تاکید براینکه اگر قانون اساسی را اصلاح نکنیم با بنبستهای فراوانی مواجه خواهیم بود. وی همچنین از مهندس میرحسین موسوی درخواست کرد که ایشان هم کمک کنند تا با اصلاح همین قانون اساسی فعلی به تمامی اهداف مردمی دست یابیم.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،متن سخنان دبیر کل حزب مردمسالاری به شرح زیر میباشد؛
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله الذی هدانا لهذا و ماکنا لنهتدی لولا ان هدانا الله
مبانی و اساس مطالب را همه عزیزان فرمودند لذا من باید تشکر کنم از همه مدعوین گرامی و مهمانان ارجمند و منتخبان حزب مردمسالاری از سراسر کشور و سخنرانان ارجمند که واقعا استفاده کردیم. حاج آقا مازنی، دکتر گرجی و فرشاد مومنی و سرکارخانم طاهره طالقانی و حاج آقا فاضل میبدی که واقعا بحثهای خیلی خوبی داشتند.
از پیام راهگشا و مصلحانه رئیس دولت اصلاحات جناب آقای خاتمی عزیز هم تشکر ميکنم و همچنین امشب که ولادت امام حسین(ع) است و فرداشب ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) و پس فردا شب ولادت امام سجاد(ع) این روزها را تبریک ميگویم؛ اعیاد شعبانیه و روز پاسدار و جانباز را گرامی ميداریم.
ما اولینبار نیست از بازنگری قانون اساسی ميگویم، 5 سال است از زمانی که کنگره شانزدهم مطرح شد ما طرح جمهوریت سوم را ارائه دادیم و گفتیم دو بار برای قانون اساسی همهپرسی شده است و یک بار دیگر به یک همهپرسی جدید نیاز داریم برای اینکه قانون اساسی جدید را مردم تایید کنند و از آنجا به بعد جمهوریت سوم شکل بگیرد.
بنده در جاهای مختلف گفتم و 30 مورد، نه 30 اصل تا حالا بحث کردیم که حتما باید تغییر پیدا کنند تا نظام جمهوری اسلامی براساس اصول اولیه خودش به نشاط و شادابی کار خودش ادامه بدهد.
در جلسات مختلف گفتیم و امروز هم مسائل مختلفی مطرح شد. در بحث رجال سیاسی خانم طالقانی گفتند هنوز ما مشکل داریم. سخنگوی شورای نگهبان ميگوید که خانمها هم ميتوانند اسم بنویسند اما نظر فقهی فقها عوض نشده است. باید این موضوع در قانون اساسی بیاید و اینها صراحتا بتوانند شرکت کنند.
در مسئله مجمع تشخیص مصلحت نظام الان عملا شده مجلس دوم چون یک شورایی است به نام نظارت بر اجرای سیاستهای کلی نظام یعنی قانون مجلس قبل از اینکه شورای نگهبان ببیند اول مجمع تشخیص ميبیند و اگر با سیاست کلی جور در نیاید دیگر خود شورای نگهبان هم آن را بررسی نمیکند.
شورای نگهبان و بحث استصوابی که در قوانین عادی آمده است قانون است و نحوه اجرا را هم که ميبینیم.
در مجلس دهم گفتم برای مجلس یازدهم در کل کشور غیر از تهران فقط 30 نامزد انتخابی تایید شده داریم و لذا شورای نگهبان باید انتخابات را رقابتی کند. انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم از سوی جبهه اصلاحات و بنده هم جزو کاندیداها بودیم که معلوم نیست چه شد و یک جبهه را به کلی حذف کردند.
آرای باطله دو میلیون و 500 هزار رای آورد و این غیر رقابتیترین انتخابات ما بود.
بحث ابهام در قانون اساسی به ما گفته شده است اگر مغایرت با شرع و قانون اساسی داشت شورای نگهبان ميتواند رد بکند اما خیلی از مصوبات را شورای نگهبان این گونه رد نميکند بلکه ميگوید ابهام دارد و همین موجب رد مصوبات میشود.
دخالت نیروهای نظامی بارها بحث شده است و بحث شوراهای مندرآوردی که اسم برده شد. مانند شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه، کجای قانون اساسی آمده است؟ حتی شورای عالی انقلاب فرهنگی در قانون اساسی نداریم. شورای عالی فضای مجازی در قانون اساسی نداریم. شوراهایی هستند که درست کردند و همه کارها را همین شوراها انجام ميدهند. حتی مصوبات آنان بالاتر از قانون است همین طرح مولدسازی نمونه دیگری است.
جالب است ما در مجلس دهم طرحی داشتیم برای دانشگاههای غیر دولتی بود و دیدیم که از مرکز پژوهشهای مجلس نامه آمد که شما این را پیگیری نکنید. چرا؟ چون قبلا مصوبهای در شورای عالی انقلاب فرهنگی داشتیم و چون مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است مجلس حق ندارد دخالت کند.
مجلس خبرگان طبق قانون اساسی خودش برای خودش قانون مينویسد. و جالب هست این مجلس خبرگان هم فقط باید علمای اسلام و مجتهدین باشند. اما مگر رهبر فقط مجتهد است. رهبری بینش سیاسی و مدیریت و شجاعت و تدبیر لازم برای اداره امور ميخواهد و مگر همه اینها را هم فقط علمای اسلام ميتوانند تشخیص بدهند!
در خبرگان دوستان بدانند که مثلا طوری است که یک نفر خانم هم نميتواند عضوش بشود. در مجلس شورای اسلامی اقلیتهای دینی را داریم اما برای مجلس خبرگان اقلیتهای دینی نميتوانند نماینده داشته باشند. به هرحال 30 مورد تاکنون بحث کردهایم اما امروز ميخواهم روی بخش سیاست خارجی و بخش عرصه دیپلماسی تاکید کنم. یکی از مشکلات قانون اساسی همین مسئله است.
واقعا کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی مجلس چهکاره ااست در عرصه دیپلماسی.
شورای عالی امنیت ملی که تقریبا همه کاره سیاست خارجی است و مصوباتش بعد از تایید رهبری اصلا لازم الاجرا است. البته جالب است این را هم بگویم خیلیها نميدانند چرا ما در مجلس دهم نتوانستیم بحث بنزین را رد کنیم چون بعد از آن جمعه معروف روز یکشنبه صبح آقای شمخانی آمد و گفت که مصوبه شورای عالی امنیت ملی است که همین قیمت باشد و دیگر نميشد طرحی بدهیم. مصوبات شورای عالی امنیت ملی بعد از تایید رهبری لازم الاجرا است.
یعنی مجلس نمایندگان ملت در برابر تصمیمات این شورا هیچ کارهست حتی در موضوع بنزین چه رسد به موضوع سیاست خارجی!
در موضوع تجاوز روسیه به اوکراین و ادعای حمایت ما از روسیه در کجا تصویب شده است؟
نکته دیگر یک موضوعی داریم به نام شورای راهبردی در مسئله سیاست خارجی که پس چه کاره هستند؟ سپاه قدس در عرصه سیاست خارجی ما چه کاره است؟ اگر قرار است همه کاره این باشد که باید در قانون اساسی بیاید و بگوییم که در عرصه دعوا یا اختلاف بین میدان و دیپلماسی اینجا باید حرف آخر را سپاه قدس بزند.
در موضوع تجاوز روسیه به اوکراین، ادعای حمایت ما از روسیه در کجا تصویب شده است؟
در همین بحث سیاست خارجی، آخرین دستاورد مهم رئیس دولت سیزدهم ما سفر به چین بود. راستی چه دستاوردی داشته است؟ که دکترای افتخاری هم تقدیم شد اما واقعا رئیس جمهور چین که تا چند روز قبلش رفت برای سه جزیره ما طور دیگر حرف ميزد حتی یک کلمه آنجا گفته نشد که شما بیخود کردید که در عرصه سیاست خارجی ما دخالت کردید.
بعد هم ميگویند دهها مصوبات و یادداشت تفاهم و قرارداد که اینها مگر نباید طبق قانون اساسی در مجلس تصویب شود؟ چرا غیر شفاف هستند؟ چرا شفاف نميگویند با چینیها در این موضوعات تفاهم کردیم و باید اجرا شود.
آیا موضوع ساخت مسکن از سوی چینیها در ایران درست است؟
در موضوعات سیاست خارجی بحثهای زیادی داریم اما چون فرصت کم است به وقت دیگر موکول میکنم.
در پایان دو خواهش دارم یک خواهش از مقام معظم رهبری که به صراحت ميگویم همانگونه که گفته شد واقعا اگر قرار است تودهنی به کسانی که دنبال براندازی نظام هستند بزنیم راهش این است که مقام معظم رهبری دستور بازنگری قانون اساسی هر چه سریعتر صادر بفرمایند و راهی دیگر ما نميبینیم. این یک واقعیت است.
البته آقای دکتر گرجی هم مطرح کردند یک شورای موسس گونه ميتواند شکل بگیرد و ترکیب بهتر در اصل 177، اما من ميخواهم بگویم دو حالت بیشتر ندارد؛ این ترکیب یا آن چیزی که خواست مردم است مينویسند یا حرفهای خودشان چون بعدش باید رفراندوم برگزار شود و رای بگیرد. از 60 میلیون واجد شرایط نميشود با دو میلیون رای گیری کرد. حداقل باید بالای 30 میلیون شرکت کنند و طبق آیین نامه بالای 50 درصد به موضوع رفراندوم رای بدهند. یا آنها مطابق میل و خواست مردم قانون جدید مينویسند و یا اینکه مردم شرکت نميکنند یا رای منفی ميدهند.
لذا من دغدغه آقای گرجی که ميگویند شورای موسس گونه باشد و رهبری دستور بدهد ميگویم خوب است اگر این کار صورت بگیرد اما همین هم نشد. خود به خود در فرآیند کار این مسئله پیش خواهد آمد افرادی بیایند از سلایق مختلف و تنوع در دیدگاهها باشد این خواهش ما از مقام معظم رهبری است و قبلا هم گفتیم و حتی یکبار هم نامه رسمی قرار بود نوشته شود.
ما از این تریبون ميگوییم ما طرفدار نظام هستیم و افتخار ميکنیم. بالاخره ما از 15 سالگی که گروه الخمینیون در سمنان را تشکیل دادیم ميخواستیم یک نظام مطلوب به بهترین حالت، شکل بگیرد اما الان به جایی رسیدهایم که احساس نگرانی و دغدغه ميکنیم. وگرنه باز هم ميگفتیم هرچه پیش آید خوش آید.
چون دغدغهمندیم، چون برای این نظام ایثارگری کردیم، چون برای این نظام شهید دادیم، چون برای این نظام فداکاری کردیم و جوانیمان را برای این نظام دادیم و ميخواهیم بماند. یک راهش این است که در قانون اساسی بازنگری شود.
یک خواهش هم از آقای مهندس میرحسین موسوی دارم. آقای مهندس اخیرا بیانیهای دادند و بیانیه ایشان این بود که قانون اساسی فعلی کنار گذاشته شود. البته من معتقدم که بیانیه آقای موسوی در جایگاه خودش در درازمدت ميتواند مورد توجه قرار بگیرد اما از ایشان ميخواهم که فعلا کمک کنند تا همین قانون اساسی فعلی اصلاح شود.
آقای خاتمی هم 15 مورد مطرح کردند و امروز هم در پیامشان گفتند باید اصلاحات اینگونه باشد. البته نظام باید قبلش حصرها را حل کنند الان چندین سال است بیش از 11 سال است که این حصرها وجود دارد و به نظرم باید برداشته شود. از خود ایشان دعوت شود برای اینکه بیاید و بگوید با توجه به مقتضیات امروز فعلا یک مرحله را پیش ببریم و همین قانون اساسی براساس اصل 177 انجام بدهیم.
چون رفراندومی که اگر قرار باشد براساس اصل 59 شکل بگیرد گفته شده که دو سوم نمایندگان مجلس، کدام مجلس؟ این مجلس نميآید که طرفدار رفراندوم شود. لذا همه دست به دست هم بدهیم. تا از وضعیت کنونی رها شویم. کسانی که متاسفانه به جای دکتر ظریف رفتند در کنفرانس مونیخ از طرف مردم ایران حرف زدند که فاجعه است. این غصهدار است که یک زمانی در سیاست خارجی با همه ضعفهایش چگونه عمل ميکردیم که نماینده ایران در این کنفرانس ميبایست دکتر ظریف باشد اما امروزه مثلا رضا پهلوی به نمایندگی ایران رفته است که جای تاسف است. لذا برای اینکه از هرگونه براندازی نجات پیدا کنیم همه دلسوزان نظام دست در دست یکدیگر بدهیم و بدانیم که برای بقای نظام، اصلاح قانون اساسی اجتناب ناپذیر است.