; ?>; ?>
ابراهیم آبادی بازیگر پیشکسوت سینما و تئاتر گفت: متأسفانه چندین سالی است که وضعیت سینمای ایران به برده داری شبیه شده و تهیه کنندگان فیلمها بیشتر از تصور هنری یک فیلم به این میاندیشند که به عوامل فیلم به مثابه برده نگاه کرده و رفتار و کردارشان به صاحبان این بردهها شبیه شده است.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، ابراهیم آبادی در گفتوگو با برنامه هفت درباره کمتر شدن حضورش در سینما و تلویزیون افزود: درگذشته رفتارها چنین نبود و فضای کاری با امروز متفاوت بود. تهیه کننده و کارگردان همان دستمزد ناچیز عوامل و بازیگران را بلافاصله به عنوان تشکر و قدردانی از زحمات آنان پرداخت میکرد اما در حال حاضر شاهد هستیم پس از اتمام کار میبینیم ابتدا کلی با امروز و فردا کردن، عوامل و بازیگران را سر دوانده و پس از کلی رفتن و آمدن در نهایت یک چک برای هشت ماه بعد به دست ما میدهند که اتفاقاً آن هم برگشت میخورد. بازیگر سریال مختارنامه ادامه داد: اینها از جمله مواردی است که باعث دلسردی و ناراحتی بازیگر با سابقه من میشود. دغدغه من حتی همان مبلغ ناچیز دستمزدم نبوده و نیست بلکه موضوع احترام به هنر است که جای خود را به تجارت داده است.
ابراهیم آبادی تاکید کرد : بدبختانه این روزها بسیاری از افراد به ظاهر فریاد هنر، هنر، هنر سر می دهند اما به نام هنر به دنبال کاسبی و تجارت غیراصولیای هستند که از طریق روش برده داری و بهره کشی انجام میدهند اما در تمام این سالها دغدغه من هنر بوده و هنوز هم هست. من افسوس میخورم از این وضعیت اسفباری که هنر را با خود به قهقرا برده است. بازیگر سریال شب دهم افزود: من برای هنر خود ارزش قائل بوده و هستم و هرگز هیچ چیز را با آن عوض نکردم ... من در شرایطی که کودک دو سالهام بیمار بود و به دلیل برخورد صورتش با لبه پنجره، با صورتی پر خون در بیمارستان بستری شد، من بر صحنه فیلمبرداری و تئاتر حاضر بودم. مادر یا پدر خود را به خاک میسپردم و پس از چند ساعت با قلبی منقلب بر صحنه حاضر بودم ... تا شش صبح کارمی کردم و برای هنرم ارزش قائل بودم، متأسفم که شرایط امروز هنر این گونه با تجارت اشتباه شده است. ابراهیم آبادی درباره همکاریاش با مرحوم «خسرو شکیبایی» گفت: پس از اتمام تحصیلاتم در خارج از ایران وقتی به کشور بازگشتم تصمیم به ساخت تله تئاتری به نام «دنیا در قرن بیست و یک» را گرفتم از خسرو شکیبایی هم دعوت کردم تا در این تله تئاتر بازی کند. البته او ابتدا میترسید و قبول نمیکرد اما من کمکش کردم و باعث شدم این شاه نگین سینمای ایران کشف شود. بازیگر فیلم سینمایی دزد عروسکها اظهار داشت : خسرو اولین و آخرین کارش را با من همکار بود و حیف که این استخوانهای سینمای ایران این گونه از بین رفتند و نسل بعدی آنها دیگر چیزی از نفس هنر آنان نمیدانند. وی در پایان درحالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود گفت : در هر حال به همین دلایل چند سالی است که در حالی که عاشق کارم هستم، دیگر در خانه نشسته و کسی به سراغ من نمیآید... او گفت: افسوس عمرم گذشت و تمام شد، کو دوستی که در بزند و حالی بپرسد.