کار در ارتفاع، شرایط خاص دارد اما این احتمال وجود دارد که برای یک سازمان چندان اهمیتی نداشته باشد. فرهنگ ایمنی در بسیاری از کارگاهها هیچ جایگاهی ندارد؛ بسیاری، ایمنی را بیاهمیت قلمداد میکنند و بر این باور هستند که رعایت نکات ایمنی به معنای ترسو بودن آنها است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با توجه به رشد گسترده صنعت ساخت و ساز در کشورهای در حال توسعه مانند ایران، روند حوادث شغلی در این بخش در سالهای اخیر در حال افزایش است. در صنعت ساخت و ساز، حوادث سقوط از ارتفاع بزرگترین علت مرگ و میر کارگران بوده و پیشگیری از آن مولفهای تاثیرگذار در برنامه مدیریت ایمنی کارگاههای ساختمانی است. لذا شناسایی، درک و اولویتبندی علل گوناگون حوادث سقوط از ارتفاع به منظور تنظیم راهبردهای مدیریتی الزامی است.
شهرام غریب (کارشناس ارشد ایمنی و بهداشت) درباره حوادث کار معتقد است، آمار و ارقام سقوط از ارتفاع، بسیار زیاد است که دور از ذهن و غیرقابل باور به نظر میرسد. بیش از ۵۰۰ کارگر در سال ۹۹ از ارتفاع سقوط کردند؛ همچنین بالغ بر ۷۵ درصد حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی شامل سقوط از ارتفاع میشود.
متن کامل این گفتگو را در ادامه میخوانید:
بررسی حوادث کار ایران نشان میدهد که سقوط از ارتفاع در رده نخست سوانح کار قرار دارد. دلیل این موضوع چیست؟ چرا این حادثه در تمامی واحدها و کارگاهها رایج است؟
سقوط از ارتفاع نه تنها در ایران بلکه در حوادث کار دنیا، رتبه نخست را به خود اختصاص داده است. به دلیل وجود سازههای متعدد صنعتی و رشد بیرویه ساختمانسازی در شهرها، سقوط از ارتفاع به حادثهای رایج تبدیل شده است. نظارتها بر ایمنی ساختمانسازی شهری بسیار ناچیز است؛ همچنین سازمانها با توجه به ساختار و شاکله خود، شاهد بروز حادثه سقوط از ارتفاع به میزان کم یا زیاد هستند.
آمار و ارقام سقوط از ارتفاع، بسیار زیاد است که دور از ذهن و غیرقابل باور به نظر میرسد. بیش از ۵۰۰ نفر کارگر در سال ۹۹ از ارتفاع سقوط کردند. بالغ بر ۷۵ درصد حوادث ناشی از کار در کارگاههای ساختمانی شامل سقوط از ارتفاع میشود که تعداد قابل توجهی از این افراد در کام مرگ فرو میروند. مدتی است، شاهد روند نرم صعودی حوادث کار هستیم. حوادث گاهی به صورت مقطعی کاهش مییابند اما پس از مدتی به روال پیشین بازمیگردد. بررسی دقیق حوادث کار نشان میدهد، ایران در ارتباط با موضوع سقوط از ارتفاع وضعیت مناسبی ندارد.
قالبا سقوط از ارتفاع برای بسیاری از افراد تعریف مشخصی ندارد. اگر کارگر ۱ متر و ۲۰ سانتیمتر از سطح زمین فاصله بگیرد و در آنجا اشتغال داشته باشد، شامل کار در ارتفاع میشود. این فاصله، مهم به نظر نمیرسد؛ اگر یک فرد از این ارتفاع خود را به زمین بیندازد، آسیبی نخواهد دید چون نسبت به انجام این کار آگاه است اما هنگامی که موضوع سقوط به میان میآید، شرایط تغییر میکند. سقوط از ارتفاع تنها شامل سقوط کارگر از ارتفاع نمیشود بلکه سقوط اشیاء از ارتفاع و برخورد با یک شخص، برقگرفتگی و سپس سقوط فرد نیز شامل این حادثه میشوند.
شما معتقدید که سقوط از ارتفاع یک حادثه کار رایج است؛ چه عواملی سبب میشود که شاهد بروز چنین حوادث باشیم؟ دلایل بروز حوادثی از این دست چیست؟
کار در ارتفاع، شرایط خاص دارد اما این احتمال وجود دارد که برای یک سازمان چندان اهمیتی نداشته باشد. منظور از سازمان محیط یک کارگاه است که میتواند یک پالایشگاه یا پروژهای ساختمانی باشد. ، فرهنگ ایمنی در بسیاری از کارگاهها هیچ جایگاهی ندارد؛ بسیاری، ایمنی را بیاهمیت قلمداد میکنند و بر این باور هستند که رعایت نکات ایمنی به معنای ترسو بودن آنها است. هنگامی که چنین تفکراتی وجود داشته باشد، به طور قطع یک کارگر دچار حادثه میشود. وقتی نیروی کار نسبت به شرایط بد کنش نشان ندهد، حادثه اتفاق میافتد.
تعهد تیم مدیریتی به حفظ نیروی انسانی نیز در حوادث کار نقش دارد. گاهی یک تیم مدیرتی نسبت به مسائل سختگیر است و قوانین را به شدت اجرا میکند. نیروی کار را تحت فشار قرار میدهد و آنها را ملزم میکند تا از نکات ایمنی پیروی کنند. وقتی مدیران یک مجموعه به عنوان مثال سرکارگر را برای رعایت نکات ایمنی تحت فشار قرار دهند، رعایت نکات ایمنی در آن کارگاه الزامی میشود. عوامل «سازمانی»، «محیطی» و «مبحث شخصی» سبب بروز حوادث کار میشوند که هرکدام از این موارد نیز زیر مجوعهای دارند. مولفه «محیطی» به این موارد اشاره میکند که سطح ناهموار یعنی فرورفتگی یا برآمدگی کف یک کارگاه میتواند منجر به حادثه شود. یکی دیگر از عواملی که در این فاکتور منجر به حادثه میشود، فقدان یا نامناسب راههای ارتباطی است؛ به طور مثال کارگر از یک نقطه کارگاه باید به نقطهای دیگر برود اما شرایط نامناسب مثل نبود پلکان منجر به سقوط وی میشود. مولفه سازمانی هم نقش پررنگی در حوادث سقوط از ارتفاع دارد. هرچه یک پروژه بزرگتر باشد، تکثر افراد در جبهههای مختلف کاری هم افزایش مییابد. هرچه تعداد افراد شاغل در یک کارگاه بیشتر شود، نظارت بر آنها هم سختتر خواهد بود. به تبع این شرایط، کنترل محیط پیرامونی سختتر خواهد بود.
به مولفه شخصی اشاره کردید؛ منظور از این مولفه چیست؟ این موضوع تا چه میزانی بر بروز حادثه سقوط از ارتفاع نقش دارد؟
گاهی یک نیروی کار به استرس شغلی و روانی مبتلا است؛ همچنین یک بیماری رایج در میان نیروی کار وجود دارد اما مورد توجه قرار نمیگیرد. کارگران بسیاری ترس از ارتفاع دارند ولی این موضوع مهم را پنهان میکنند. متاسفانه این موضوع نه تنها از سوی کارگران بیان نمیشود بلکه کارفرمایان هم این موضوع را پیگیری نمیکنند. موارد دیگر مثل ترس از محیط بسته و بسیاری موارد دیگر باید مورد توجه قرار گیرد.
این موارد باید در مصاحبه کاری بررسی شوند اما هنگامی که یک فرد متقاضی کار است تنها به چند سوال روتین پاسخ میدهد؛ پرسشهایی که هیچ کاربردی ندارد. موارد مهمی مثل شرایط روحی، استرس شخص و مسائل پزشکی به دست فراموشی سپرده میشوند. پرسشی مطرح میکنم، چرا از کارگری که قرار است که در ارتفاع اشتغال داشته باشد، نمیپرسند آیا از نحوه بستن کمربند اطلاعی دارد؟ آیا از ارتفاع میترسد؟ این احتمال وجود دارد که فرد به دلیل ترس از ارتفاع، استرس بگیرد و به واسطه همین استرس زیاد از ارتفاع سقوط کند.
سن و تجربه اشخاص هم در سقوط از ارتفاع نقش دارد. گاهی یک کارگر چنان کم تجربه است که شرایط حاکم در ارتفاع را درک نمیکند. گاهی هم یک نیروی کار سن بالایی دارد که مناسب کار و اشتغال در ارتفاع نیست. تجربه هم نقش مهمی دارد؛ یک نیروی کار حتی تجربه حضور در ارتفاع را هم ندارد اما مسئولیت انجام یک کار در ارتفاع را به او واگذار میکنند. یک نیروی کار باید مدتی در ارتفاع حضور داشته باشد تا محیط هماهنگ شود و سپس مسئولیتی به او واگذار کنند.
کارشناسان ایمنی و بهداشت بارها بر ضرورت حفظ تجهیزات حفاظت شخصی تاکید کردهاند. این موضوع در قانون کار مورد توجه قرار گرفته است؛ ماده ۹۶ قانون کار، تمامی کارفرمایان را ملزم کرده تا تجهیزات ایمنی در اختیار نیروهای خود قرار دهند. در ارتباط با این موضوع توضیح دهید. علاوه بر این موضوع، آموزش هم میتواند نقش کلیدی در کاهش حوادث داشته باشد اما مورد توجه قرار نمیگیرد.
تجهیزات حفاظت فردی باید در اختیار نیروی کار قرار گیرد. آموزش هم نقشی کلیدی دارد. دیدگاه رایج از آموزش این است که فرد ساعاتی تحت آموزش قرار گیرد و پس از آن وارد کار شود. آیا نیروی کار با چند ساعت آموزش به مهارت کافی دست مییابد؟ رسیدن به مهارت کافی مانند پشت سرگذاشتن هفت خوان رستم است. متاسفانه مدیران و کارفرمایان میخواهند با جذب نیروی انسانی بیشتر به هدف خود یعنی اتمام کار با سرعت بیشتر یا افزایش تولید نائل شوند. کارفرمایان نمیدانند که دورههای آموزشی با ساعت کم چه تاثیری بر کارگر دارد. نیروی کار نه تنها از قوانین و شرایط عمومی آگاهی به دست نیاورده است، همچنین هیچ اطلاعی درباره شرایط محیطی یک کارگاه ندارد.
کارفرمایان باید به «تحصیلات فکری نیروی کار» نسبت به یک موضوع توجه کنند یعنی بدانند که یک موضوع خاص به طور مثال حادثه سقوط از ارتفاع تا چه میزانی برای آنها اهمیت دارد. مدیران و کارفرمایان باید بدانند کارگران تنها به اتمام یک کار میاندیشند یا ایمنی را هم مهم قلمداد میکنند. اگر کارگران تنها به اتمام یک کار بیندیشند به طور قطع حادثه اتفاق خواهد افتاد.
برخی از تجهیزات مثل لنگرگاه، اتصالدهندهها، کمربند فولبادی برای مهار بدن، دستگاه کاهش دهنده سرعت «شاک ابزرور» در کاهش تلفات سقوط از ارتفاع نقش دارند اما مورد توجه قرار نگرفتهاند. هنگامی که موضوع خرید چنین تجهیزاتی مطرح میشود، کارفرمایان میگویند که چنین تجهیزاتی مهم نیستند یا توانایی تامین هزینه آن را ندارند. متاسفانه این تفکر در میان مدیران و کارفرمایان وجود ندارد که برای جلوگیری از هزینه حداکثری باید هزینه حداقلی پرداخت کنند.
وضعیت برخورد با متخلفان چگونه است؟ آیا حوادث کار به طور کامل و جامع رسیدگی میشوند؟
متاسفانه در ایران با اشتباهات بسیار مهربانانه برخورد میشود. تخلف را میبینند اما به تذکر اکتفا میکنند. وقتی هم یک حادثهای اتفاق میافتد، مسئولان اعلام میکنند که موارد خطر آفرین را پیشتر اعلام کردهاند. اعلام این موارد کافی نیست بلکه باید به این پرسش پاسخ دهند که با شخص خاطی که پیش از وقوع حادثه دست به تخلف زده است چه برخوردی کردهاند. به طور قطع، عدم رعایت قوانین سبب میشود احتمال وقوع یک حادثه افزایش یابد. برخی از مسائل باید روزانه به کارگران گوشزد شود اما توجهی به این نمیشود. پس از مدتی، کار برای یک نیروی کارروتین میشود و به تبع آن از بروز حادثه غافل میشود. اگر مسئول ایمنی یا مسئول مستقیم به کارگر به صورت مداوم تذکر دهد، احتمال بروز حادثه کم میشود. برگزاری جلسات ولو یک دقیقهای درباره نکات ایمنی منجر به یاداوری مسائل ایمنی و حفاظتی میشود.
برخی معتقدند که بیمههای مسئولیت مدنی در بروز حوادث نقش دارند. کارفرمایان با استناد به برخورداری از این بیمهها و پرداخت دیه به شخص آسیبدیده به مسائل ایمنی کمتر توجه میکنند. کارگران هم به دریافت دیه دلخوش هستند و توجه کمتری به نکات ایمنی میکنند.
این نگاه سادهانگارانه است، کارگر نباید به فکر دریافت دیه باشد، چراکه این پول پس از مدتی تمام میشود. همچنین بیتوجهی به مسائل ایمنی از سوی کارفرما به دلیل برخورداری از بیمه مسئولیت مدنی یک جنایت آشکار است. برخی نیروی کار میگویند بمیریم تا از گرفتاریها خلاص شوم، اگر به پایان راه رسیدهاست چرا همان شخص برای برخورداری از تجهیزات ایمنی فردی تلاش میکند؟ این دروغی است که از سوی نیروی کار بیان میشود تا خود را شجاع نشان دهند.
مدیران یک مجمومه و کارفرمایان باید نسبت به نیروهای تحت پوشش خود متعهد باشند و در صورت بروز حادثه باید پاسخگوی مراجع بالادستی باشند. این تصوری غلط است که تنها به واسطه برخورداری از بیمه میتوانند خسارت شخص یا خانواده آسیبدیده را پرداخت کنند. وقتی یک کارگر دچار حادثه میشود، کارشناس بیمه تمامی موارد مثل بستن یا نبستن کمربند ایمنی، ساختار داربست را مورد بررسی قرار میدهد. شرکتهای بیمه به راحتی غرامت پرداخت نمیکنند.
ایران قانون دارد اما تمامی این موارد برای مباحث کارشناسی بعد از حادثه است. کارفرمایان و مدیران تنها به فکر پیشبردن یک کار با سرعت زیاد هستند و توجهی به ایمنی نمیکنند. وقتی که حادثهای اتفاق میافتد، همان افراد عقبنشینی میکنند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند. قوانین باید سخت شوند؛ تا زمانی که ایمنی از قدرت چانهزنی و به چالشکشیدن برخوردار نباشد، حوادث کار اتفاق خواهد افتاد. تا زمانی که در حوزه ایمنی به جای شایستهسالاری به رابطهها توجه کنیم میزان حوادث کار کم نخواهد شد. تا زمامی که مسئول ایمنی از رئیس کارگاه ترس و واهمه داشته باشد باید انتظار بروز حادثه را داشت. وقتی شاکله و ساختار ایمنی بر مبنای قوانین نباشد و به استاندارد کافی نرسد، حادثه بروز خواهد کرد. تا زمانی که مدیران میانی تنها به فکر اندیشه تولید باشند، حادثه در کمین خواهد بود.
انتهای پیام/