ديپلماسي ايراني: «وقتي كه خواستيم به جمع هيئت تجاري لبناني به تهران بپيونديم، ناچار شديم دروغ بگوييم، به كساني كه ما را احاطه كرده بودند، گفتيم كه به جاي ايران به اردن ميرويم. ما از واكنشهاي منفي نسبت به روابطمان با شما ميترسيم و ميخواهيم كه در برابر اين قرباني شدن، ما به ازايي به ما بدهيد.» اين عبارتي است كه يكي از اعضاي هئيت تجاري اتاق بازرگاني لبنان در سفر به تهران در ديدار با مهدي غضنفري، وزير بازرگاني و صنايع و معادن ايران بر زبان راند. اظهاراتي كه باعث شد غضنفري جدي شود و با قاطعيت واكنش نشان دهد.
غضنفري با جديت گفت: «تجارت بر اساس دوستي بنا نميشود بلكه بر اساس مصالح انجام ميشود. نزد ما بياييد نزد شما ميآييم نياييد، نميآييم. اين گونه است كه تجارت ايجاد ميشود. هيچ ارتباطي هم به اجازه و رضايت ديگران و مواضع عاطفي ندارد.»
اظهاراتي منطقي كه با استقبال همه مواجه شد و اعضاي اتاق بازرگاني لبنان را كه در طول پنج روز ميان تهران و قزوين در تردد بودند، خشنود كرد. سفري كه در چارچوب برنامههاي سفارت ايران در بيروت با هدف افزايش همكاريها ميان بازرگانان ايراني و لبناني و حضور در نمايشگاه كالاهاي ايراني و يافتن راههايي براي تسهيل صادرات بيشتر كالاهاي آنها به لبنان در چارچوب ديدار صاحبان صنايع دو كشور انجام شد. اين هئيت متشكل از ۴۵ بازرگان و نماينده غرفههاي مختلف بازرگاني، وزارت دارايي، وزارت بازرگاني و وزارت بهداشت لبنان بود كه دستاوردهاي بسياري را از ايران با خود به لبنان آوردند.
نكته بارز اين سفر پيشرفت صنايع ايران بود كه باعث شگفتي اعضاي هيئت بازرگاني لبناني شده بود. آنچه ديده بودند كاملا با آنچه تصور ميكردند تفاوت داشت و باعث شد تا نگاهشان به ايران كاملا تغيير كرده و تعديل شود. آنها همچنين از امكانات بالايي كه ايران برخوردار است به خصوص در صنعت هتلداري و گردشگري و همچنين خدماتي كه در اختيار شهروندان ايراني قرار ميگيرد، بسيار بهت زده شده بودند.
لبنانيها پس از اين سفر به روشني دريافتند كه پايتخت ايران و ديگر شهرهاي صنعتي آن اگر چه در اضطراب سياسي ناشي از پروژههاي فرامنطقهاياش به خصوص بر سر پرونده هستهاي و اعمال تحريمهاي غرب عليه آن به سر ميبرد اما اين مساله باعث نشده است تا آنها به راه خود در "خودكفايي" ادامه ندهند. به گونهاي كه به روشني ديدند كه شهرهاي صنعتي ايران نقشي موثر در درمان مشكلات اقتصادي آنها دارد.
وقتي كه هيئت لبناني به تهران سفر كرد، در بحبوحه كاهش ارزش پولي ايران در برابر ارزهاي خارجي بود. لبنانيها با اين حالت آشنايي كامل دارند. آنها تجربه مشابهي را در دهه هشتاد تا ابتداي دهه نود زماني كه ليره، واحد پول لبنان در برابر ارزهاي خارجي به شدت سقوط ميكرد و به سمت فروپاشي رفته بود، دارند. با اين تفاوت كه ايرانيها همچنان بر استفاده از ريال، واحد پولي خود اصرار دارند و به رقم مشكلات بسياري كه وجود دارد با قدرت هر چه تمامتر تلاش ميكنند تا اجازه ندهند كه بيش از اين در برابر دلار امريكا ضعيف شود. در ايران به روشني ارز چند نرخي را تجربه كرديم. رقم رسمي دلار در اتاق بازرگاني ۲۴۰۰۰ ريال بود در حالي كه هتل دلار را ۲۵۰۰۰ ريال ميخريد و در بازار هنگامي كه براي خريد قاليچه و صنايع دستي رفتيم دلار را ۲۹۰۰۰ ريال ميخريدند و در صرافيها اين رقم از ۲۷۰۰۰ ريال تا ۲۸۵۰۰ ريال در نوسان بود.
بسيار روشن است كه ايرانيها تا چه اندازه در برابر فروپاشي واحد پوليشان مقاومت ميكنند. اگر چه فشارهاي اقتصادي ناشي از تحريمها سبب شده است تا درآمدهاي مردم عادي كاهش يابد و خط فقر افزايش يابد.
ايرانيها تاكيد دارند كه ميتوانند در برابر فشارهاي غرب مقاومت كنند. مهدي غضنفري در ديدار با هيئت لبناني گفت: «همان طور كه ميبينيد تحريمها بر ما اثر نگذاشته است. ما همچنان به تجارتهاي خارجيمان ادامه ميدهيم و تحريمها هيچ اثري بر تجارتمان نگذاشته است. پسرم آخرين مدل گوشي آيفون را همان لحظهاي كه در نيويورك عرضه شد، خريد.»
درآمد ايران همچنان مبتني بر صادرات نفتي است و اين در حالي است كه صادرات غيرنفتي ايران نيز بالغ بر ۴۵ ميليارد دلار است. واردات ايران نيز در حدود ۶۰ ميليار دلار در سال است. يعني كسري بودجه بدون احتساب درآمدهاي نفتي به نزديك ۱۵ ميليارد دلار ميرسد كه آن را نيز ايران تلاش دارد ظرف ۵ تا ۱۰ سال آينده از طريق افزايش توليد داخلي جبران كند.
ايران در حال حاضر ۱.۵ ميليون دستگاه خودرو اعم از سبك و سنگين توليد ميكند كه همگي توليد داخلي هستند. ۷۵ درصد خودروهايي كه در خيابانهاي ايران تردد ميكنند همگي توليد داخلي هستند. ايران همچنين سالانه يك صد هزار دستگاه خودرو به خارج صادر ميكند كه از بارزترين كشورهاي وارد كننده خودروهاي ايراني ميتوان به بلاروس، سنگال، عراق، سوريه، مصر و افغانستان اشاره كرد.
عباس عبدالخاني، رئيس بخش بازرگاني سفارت ايران در بيروت ميگويد: «هواپيماهاي مسافربري و تجهيزات الكترونيكي تنها كالاهايي هستند كه هنوز در ايران توليد نميشوند.»
البته خودش حرفش را تصحيح ميكند و ميگويد: «البته من يك عبارت كلي گفتم، منظورم اين است كه ما تواناييهايمان بسيار بالا است و ميتوانيم در بسياري از زمينهها به خودكفايي برسيم.»
ايران همچنين بزرگترين توليدكننده برق خاورميانه است كه هيئت لبناني با ديدن امكانات ايران در اين زمينه بسيار شگفتزده شد. به خصوص كه با پيشرفتهترين تكنولوژي روز دنيا كه در اين صنايع به كار گرفته شده نيز مواجه شد. ايران در صنعت برق با برخي از كشورهاي اروپايي قرارداد همكاري دارد و به آن كشورها تجهيزات برق صادر ميكند.
هيئت لبناني در قبال اين همه پيشرفت صنعت ايران چيزي براي عرضه ندارد. ولي همچنان اميدوار است كه بتواند راهي براي گسترش همكاريها با طرف ايراني بيابد. براي همين هنگامي كه صحبت از افزايش مبادلات تجاري ميان ايران و لبنان و واردات لبنانيها از ايران شد، طرف لبناني تنها توانست به موز توليدي خود اشاره كند و از طرف ايراني بخواهد كه از لبنان موز وارد كند. يكي از تجار حاضر در اين هيئت كه در بخش تجارت موز فعاليت ميكند، گفت كه ايران به جاي وارد كردن ۱۰۰ هزار تن موز از اكوادور اين ميزان از نياز خود را از لبنان تامين كند. وي گفت: «براي اين كه هر دوي ما در جبهه مقاومت هستيم و بايد به هم كمك كنيم در حالي كه مقاومت براي اكوادوريها اهميتي ندارد.»
جواب وزير بازرگاني و صنايع و معادن ايران بسيار ساده و مستقيم بود: «اطلاعاتي در اين زمينه به ما بدهيد اگر قيمت و كيفيت خوب بودند براي ما مانعي وجود ندارد كه از لبنان موز وارد كنيم. چرا كه ايران در سال در حدود ۷۰۰ ميليون دلار موز وارد ميكند.»