ایرج رضایی عضو شورای شهر اراک و عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری
استان مرکزی در طول دو قرن گذشته، نقش بسیار مهمی در سرنوشت کشورمان ایفا کرده است. این استان علاوه بر اینکه زادگاه سه تن از مردان تاثیرگذار (قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و امام خمینی) در تاریخ سیاسی کشورمان بوده، امروزه نیز به دلیل وجود محصولات صنعتی، نخستین، از لحاظ وجود صنایع مادر، دومین و بهطور کلی یکی از چهار قطب صنعتی کشور محسوب میشود. این شهر به واسطه وجود صنایع مادر، تولید ۸۰ درصد تجهیزات انرژی کشور، وجود بزرگترین کارخانه تولیدکننده آلومینیوم کشور، بزرگترین ماشینسازی کشور، بزرگترین واگنسازی و لوکوموتیوسازی خاورمیانه، بزرگترین کمباینسازی خاورمیانه، بزرگترین تولیدکننده ماشینآلات سنگین در خاورمیانه، بزرگترین تولیدکننده جرثقیل در خاورمیانه، بزرگترین تولیدکننده بنزین کشور و بزرگترین شرکت املاح معدنی کشور، بهعنوان پایتخت صنعتی ایران شناخته شدهاست. اینکه چرا این منطقه به عنوان قطب صنعتی ایران انتخاب شده بود به برنامه چهارم توسعه در قبل از انقلاب برمیگردد. برنامه ای که در آن اصفهان، اهواز، تبریز و اراک به عنوان شهرهایی صنعتی درنظر گرفته شده بودند. اما اراک و استان مرکزی در حوزه سیاسی نیز، تاثیر خود را در زمان مشروطه با تشکیل شش انجمن مشروطهخواه بر این تحول تاریخی گذاشت. استان مرکزی در جنگ تحمیلی هم نقش بسیار مهمی در ساخت و توسعه تجهیزات نظامی ایفا کرد. در میان شهرهای مورد توجه عراق، شهر اراک به دلیل قدرت ساخت تجهیزات، به طور مدام مورد حمله قرار میگرفت. طی یکی از شدیدترین حملهها، کارخانه واگنسازی پارس، آلومینیوم، کارخانه آذرآب، مراکز آموزش ماشینسازی اراک، یک ساختمان اداری و یک منطقه در شهر اراک در مورد حمله قرار گرفتند. موضوعات ذکر شده نشان از اهمیت این شهر و استان، در توسعه صنعتی و اقتصادی در زمان جنگ و صلح برای کشورمان دارد. این میزان از اهمیت برای یک شهر و استان و تاثیر آن در توسعه اقتصادی و صنعتی (که حلقه گمشده مدیریتی در ده سال گذشته است) توجه هر فرد سیاسی را که دارای ذهنی دوراندیش و توسعهگراست به این استان جلب میکند. حزب مردمسالاری هم از سالها پیش در این استان به فعالیتهای حزبی مشغول شده و تلاش کرده است که فعالیت خود را در استان و بخصوص شهر اراک تقویت کند. بر همین اساس گفتوگویی با یکی از اعضای شورای مرکزی حزب مردمسالاری در این استان ترتیب دادیم. مهندس ایرج رضایی که علاوه بر حضور در حزب، در شورای شهر اراک ریاست کمیسیون برنامه و بودجه را هم برعهده دارد، در این گفتوگو میهمان ما بود. با او در مورد چالشهای کار حزبی در استان مرکزی صحبت کردیم و درباره شکل کارآمد احزاب و در نهایت چشم انداز حزب مردمسالاری پرسیدیم. مهندس رضایی معتقد است که آموزش و تعیین اهداف مهمترین بخش کار یک حزب است و احزاب سیاسی در ایران باید به هر شکلی به این سمت حرکت کنند. گفتوگوی «
مردم سالاری آنلاین» با ایرج رضایی را بخوانید.
یک مقدار فضای فعالیت حزبی در خارج از فضای پایتخت را برای ما شرح دهید. به هر حال مرکز قدرت در پایتخت است و فعالیت در جایی خارج از حیطه رسیدن به قدرت سیاسی، باید تفاوتهایی داشته باشد.
ببینید هر چه یک شهر بزرگتر و هر چه سطح فکری جامعه موردنظر بالاتر باشد، فعالیت و اصولا کار حزبی و سیاسی سادهتر است. به دلایل متعدد هر چه شهر کوچکتر باشد، امکان فعالیت هم محدودتر میشود. یکی از دلایلی که میشود عنوان کرد، شناخت عمیق بین افراد در شهرهای کوچک است. در شهرهای کوچک به دلیل همین شناخت و البته سنتهای جاری که بر اثر شناخت منجر میشود، افراد ممکن است برای ارائه نقد و نظر، در بنبستهای اخلاقی قرار گیرند، در حالیکه این موضوع در یک محیط گسترده سیاسی کاملا حل شده است. علاوه بر اینکه اصول پذیرفته شده فعالیت حزبی در چنین فضاهایی که سطح بینش سیاسی مقداری مدرنتر است، بیشتر فراهم میشود.
پس با توجه به اینکه استان مرکزی فضایی مابین تهران و شهرهای بیشتر سنتی دارد، میتوان امیدوار بود که فعالیت حزبی کمی آزادانهتر باشد. علاوه بر اینکه تاریخ پرباری هم دارد.
در مجموع استان مرکزی دارای سابقه طولانی در حوزههای سیاسی بوده است. همانطور که مطلع هستید، بسیاری از مشروطهخواهان اهل این خطه بودند. در حال حاضر بسیاری از فرهیختگان و شخصیتهای اثرگذار کشور از استان مرکزی هستند. غنای فرهنگ سیاسی در این استان، فعالیت سیاسی در این خطه را از جایگاه ویژهای برخوردار کرده است. در اینجا خوب است اشاره کنم که دو تن از شخصیتهای تاریخی و بسیار تاثیرگذار کشورمان یعنی حضرت امام و میرزاتقیخان امیرکبیر متولد این خطه بودهاند. همچنین دکتر محمدمصدق از سَمت پدر، تباری آشتیانی دارد که متعلق است به استان مرکزی و همینطور شخصیتهای بسیاری در حوزه علم، فرهنگ و سیاست در طول تاریخ از این استان بودهاند. در خصوص فعالیت سیاسی احزاب، باید عرض کنم که در استان مرکزی، احزاب متعددی فعال هستند. از جمله اغلب احزاب شورای هماهنگی جبهه اصلاحات که در شهر اراک، دارای دفاتر حزبی هستند.
حزب مردمسالاری هم از سال 87 به طور رسمی دفتر خود را در شهر اراک افتتاح کرد و کار حزبی را پی گرفت. البته پیش از این تاریخ هم فعالیتهایی انجام میشد، اما فعالیتهای دفتر حزبی دوازده سال است که صورت رسمی به خود گرفته است. بنابراین استان مرکزی به لحاظ تعدد و فعالیت احزاب شاهد وضعیت نسبتا مناسبی است.
فعالیت حزب مردمسالاری در استان مرکزی چگونه است؟ میتوانید جزئیاتی در اختیار ما بگذارید؟
بنده به عنوان کسی که سه دوره متوالی از استان، در شورای مرکزی حزب مردمسالاری بوده، عرض میکنم که حزب مردمسالاری در همه شهرهای استان دارای دفتر و دبیر شهرستان است. فعالیتها در مرکز هم پیگیرانه و مصرانه و در حد قابل قبولی است. علاوه بر این در شورای هماهنگی هم حضور جدی داریم و معمولا در موسم انتخابات نیز فعالیتمان افزوده میشود. همینجا باید اشاره کنم که نیروهای حزبی ما عموما نیروهای کیفی هستند. البته تلاش بر این است که به لحاظ کمی و تعدادی هم نیروهای حزب را افزایش دهیم تا در عرصههای مختلف موثرتر ظاهر شویم.
چالشهای این فعالیت حزبی را در چه بخشی میبینید؟
محدودیتهای مالی و بالارفتن قیمت دفاتر اداری در مراکز استان و پرهزینه شدن فعالیتهای حزبی، گاها مراکز استانی را دچار مشکل میکند. به طور کلی من ظرفیت کار حزبی را در استان بسیار بالا میبینم. علاوه بر اینکه به طور متوسط در هر دوره یک نفر از استان ما در شورای مرکزی حزب رای آورده و حضور داشته است. همانطور که عرض کردم به نظرم مشکلات مالی چالش بزرگی برای احزاب است. اما علیرغم همه این چالشها، به هر حال حزب مردمسالاری جزو احزاب پیشتاز و اثرگذار در استان مرکزی و شورای هماهنگی جبهه اصلاحات است. اما در وضعیت فعلی باید این نکته را هم لحاظ کرد که در کل کشور یک رکود سیاسی حاکم شده که به نفع فضای سیاسی نخواهد بود. به اعتقاد من برای برون رفت از این فضا بایستی تمامی گروهها و جریانهای فکری و اثرگذار دانشگاهی، سیاسی و اجتماعی برای تاثیرگذاری در جامعه تلاش کنند. اگر به دنبال جامعهای زنده و پویا هستیم و اگر قرار است نظامی پایدار داشته باشیم، بایستی عناصر فعال (که مقصود گروهها و تشکلهای سیاسی است) فضا را تغییر داده و شرایط را به سمت حرکت جمعی و حزبی سوق دهند. باید بین عناصر حزبی و تشکلهای سیاسی تمرین دموکراسی برقرار کرد.
به نظر شما چه اقداماتی باید صورت بگیرد تا احزاب به شکل واقعی و کارآمد در جامعه حضور پیدا کنند. تاثیرگذاری یک حزب باید از کجا آغاز شود؟
یکی از اهداف یک حزب، نقد قدرت و تلاش برای رسیدن به قدرت است. این رسیدن به قدرت برای پیاده کردن افکار و ایدههای پسندیدهای است که در حزب مطرح میشود و جامعه نیز به آن اقبال نشان داده است. اگر در یک کشور اجازه فعالیت به احزاب داده نشود، کار به خیابان کشیده خواهد شد. حزب جایگاهی برای گفتوگو کردن و گفتمانسازی است. یکی از چالشهای احزاب این است که به احزاب قانونی و رسمی، اجازه فعالیت در شرایط برابر داده نشود. ما بایستی طبق وصیت حضرت امام از حضور نظامیان در عرصههای سیاسی اجتناب کنیم و اجازه دهیم تمرین سیاسی و دموکراسی که قبلا عرض کردم در قالب احزاب اتفاق بیفتد. احزاب پویا و موفق میتوانند کشور پویا بسازند و در یک کشور با چنین مختصانی، مدیران لایق از کف جامعه رشد پیدا خواهند کرد. دیگر اینکه گسترش خانههای احزاب در شهرستان و مراکز استانی و ایجاد کرسیهای گفتگو شاید یکی از راهکارهایی باشد که در حال حاضر به روند کارآمدی احزاب کمک کند. اگر ما نتوانیم این دفاتر را گسترش دهیم گفتگوهای مردم در لایههای پنهان جامعه باقی مانده و هیچگاه به سطوح حاکمیت نخواهد رسید. این پنهان ماندن حرف مردم، تاثیر بسیار مخربی در آینده خواهد داشت و کشور را با سیلی از مطالباتی مواجه میکند که در سالهای طولانی پنهان مانده و به آن رسیدگی نشده است. بنابراین بایستی احزاب و دفاتر احزاب، گسترش یابد و مردم در سرنوشت خود مردمسالارانه دخالت کنند. اگر این اتفاق نیفتد یا احیانا در عرصههای سیاسی و صندوق رای حضور پیدا نکرده و قهر کنند، فضا به سمت یکجانبهگرایی خواهد رفت که این فضا در بلند مدت محکوم به شکست خواهد بود. در کوتاه مدت شاید اشخاص و گروهها بتوانند منافع خود را دنبال کنند، اما به دلیل عدم اقبال مردم قطعا در طولانی مدت بحران مواجه خواهند شد.
فکر میکنید در این فضا، راهکار چیست؟
به اعتقاد من باید با مردم بود. همانطور که در کلام حضرت امیر هم آمده «فَإِنَّ يَدَ اللَّهِ [عَلَى] مَعَ الْجَمَاعَةِ»، باید در بدنه مردم بود و این لازمه فعالیت مردمی را نیز نشان میدهد. حزب مردمسالاری هم آنطورکه اسمش پیداست برآمده از مردم است. یعنی از دبیرکل محترم تا اعضای شورای مرکزی و دفاتر مختلف و دبیران استانی با توجه به شناختی که بنده در این سالها پیدا کردهام، افراد خوشفکر و خوشسلیقه و (به لحاظ مالی) سالمی هستند که برای رشد و بالندگی جامعه تلاش میکنند. همچنین چون دارای اندیشه و فکر هستند، میتوانند فعالیتهایی را به نفع جامعه انجام دهند.
از فعالیتهای غیرسیاسی دفتر حزب در استان نیز صحبت کنید.
ما جز فعالیت سیاسی، فعلا فعالیت دیگری در دفتر حزب نداریم. البته فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی وجود داشت، اما با توجه به وضعیت نابسامان مطبوعات و گرانی کاغذ قادر به ادامه کار نشدیم و متاسفانه مجبور شدیم هفته نامه استانی را تعطیل کنیم. البته بنده در حوزه دانشگاهی و دبیر محترم استان در حوزه مدارس فعال فرهنگی هستیم و در حوزههای فرهنگی و اجتماعی، کم و بیش حضور داریم. در کل سعی میکنیم در زمینه فعالیتهای اجتماعی، حضور پررنگی داشته باشیم. دیگر اینکه تلاش میکنیم به عنوان یکی از احزاب پیشتاز در جبهه اصلاحات، گفتوگو و تعامل را با احزاب و گروههای دیگر در دستور کار قرار دهیم. این گفتوگو نه تنها در بین احزاب اصلاحطلب که در بین احزاب مستقل و حتی اصولگرا هم بعضا اتفاق میافتد.
چه اقداماتی باید صورت گیرد تا فعالیت حزبی به شکلی موثرتر در سطح استانی پیگیری شود؟
ما همینجا دعوت میکنیم از دبیرکل محترم که حتما برای ایجاد تعاملات دوسویه به استان مرکزی سفر کنند. حتی ما برای یکی از مراسمهایمان از دبیران محترم کل استانها و شورای مرکزی دعوت کردیم که به اراک تشریف بیاورند که متاسفانه حضور پیدا نکردند و این موضوع باعث گلهمندی اعضای دفتر استان و خود بنده نیز شد. این تعاملات باید در دفاتر درونی حزب وجود داشته باشد و فرصتی برای آشنایی با ظرفیتهای استانی برای عزیزانی که در نقاط دیگر کشور هستند به وجود بیاید. از همین رو بنده معمولا از دعوت شدن به استانهای دیگر استقبال میکنم.
اقدام دیگری که باید در هر استانی صورت گیرد، معرفی شخصیتهای علمی و سیاسی درون دفاتر استانی است. در استان ما و استانهای دیگر، شخصیتهای سیاسی و حزبی کم نیستند. به اعتقاد من دبیران حزبی و دبیرکل محترم حزب ما را باید همه مسئولان کشوری، از طریق نشستهای متعدد، توسط اعضای حزب و مسولان استانی و ائمه جمعه بشناسند.
اقدام دیگری که باید در استان صورت بگیرد در واقع مساله دفاتر مراکز استانهاست. به نظرم حتی اگر لازم باشد باید با اختصاص بودجه این دفاتر را فعالتر کرد. این انگیزه فعالیت باعث میشود برندسازی از سطوح دفاتر حزبی به سطح فرمانداریها و حتی روستاها حرکت کند. به اعتقاد من احزاب و خصوصا حزب ما، باید از نظر کمی و کیفی خود را گسترش دهند. در حال حاضر در استانی مانند استان مرکزی که 33 شهر و یازده مرکز فرمانداری و شهرستان دارد، پیدا کردن افراد و شناساندن آنها به جامعه کار سادهای نیست و نیاز به کار جمعی، زمان و هزینه زیاد دارد. اما به هر شکل این موضوع باید اتفاق بیفتد.
چشم انداز شما برای رسیدن به اهداف حزبی در مردمسالاری چیست؟ چه اهدافی باید تعریف شود، چطور تعریف شود و نقشه راه رسیدن به وضعیت مطلوب چیست؟
چشمانداز بنده برای آینده حزب مردمسالاری این است که ابتدا باید یک مانیفست داشته باشیم. در این مانیفست هم باید اهدافی که مدنظر داریم تعریف شود. دیگر اینکه باید آموزشهای حزبی را آغاز کنیم. همچنین باید حوزه فعالیت مجازی را گستردهتر کرد. دامنه مطبوعات در کشور به سمت فضای الکترونیکی و مجازی رفته و دنیای امروز دنیای دیجیتال است. امروزه خبرها در لحظه رصد و تفسیر میشوند. نکته دیگر اینکه باید در چشمانداز حزب مردمسالاری کارگروههای درون حزبی را بازتعریف، و شاخهها و فعالیت آن را بازنگری کنیم. میتوانیم افراد موفق اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در کشور به عنوان الگو معرفی و به سوی برندسازی برویم. نشستهای استانی نکته بعدی است که نباید از آن غافل شد. نبایستی فقط به کنگره، نشستهای فصلی و اردوهای تابستانی حزب بسنده کرد.
این نکات البته مهم است، اما باید برای اعضا حزب ایجاد انگیزه کرد. شما فکر میکنید این انگیزه چطور میتواند در کار حزبی ایجاد شود؟
حزب مردمسالاری وابسته به هیچ جریان و گروهی نیست و باید به هر شکلی که شده استقلالش را حفظ کرد. این حزب از دل مردم و انقلاب به وجود آمده است. ما بر مبنای قانوناساسی که یکی از مترقیترین قانونهایاساسی دنیاست این حزب را شکل دادهایم. البته این به معنای عدم بازنگری در قانون نیست. هر قانونی ممکن است در شرایطی، براساس مواد پیشبینی شده بازنگری شود. اما در حال حاضر با همین شرایط، تلاش میکنیم در چارچوب قانون، پویایی حزب را حفظ کنیم. اکثر دبیران و اعضای حزب فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی قابل توجهی دارند. همچنین شخصیتهای رسانهای در حزب وجود دارند و این موضع مرا برای بازتعریف در کمیتهها و شاخههای حزبی قویتر میکند. همانطور که عرض کردم آموزش حزبی باید در سرلوحه کار قرار گیرد. معرفی حزب و مرامنامه و شخصیتها باید انجام شود تا حزب بتواند از هر حیث گسترش پیدا کند. یکی از نکات مهمی که در کار حزبی باید مدنظر داشت این است که هدف یک حزب در نهایت رسیدن به قدرت است. در کار سیاسی و اجتماعی، علاوه بر اینکه باید در نقد دولت و قدرت منصف بود، بایستی برنامهای هم برای رسیدن به قدرت (چون دولت مهمترین نهاد اثرگذار است) وجود داشته باشد. در نهایت اگر قدرت اجرایی به دست آمد باید استقبال کرد تا فرصت اثرگذاری از دست نرود. بنابراین یکی از اصول ما در کوتاه مدت و میان مدت، آموزش، و در بلندمدت هم باید توجه به فعالیت سیاسی و رسیدن به کرسیهای اجرایی و تقنینی باشد. افراد درون حزب باید با جلب حمایتهای مردمی، بنیه مالی حزب را برای تاثیرگذاری بیشتر قوی کنند. با توجه به شناخت بنده از احزاب مختلف، حزب مردمسالاری به واسطه فاکتورهای خاص خود و محبوبیت مردمی، در بین احزاب شورای هماهنگی اصلاحات، میتواند حرف برای گفتن داشته باشد. من تصور میکنم که حزب ما، در آینده میتواند عهدهدار بخشهای مهمی از قدرت اجرایی و به دست آوردن کرسیهایی در حد استانداری، وزارت و یا حتی ریاست جمهوری شود.
و سخن آخر...
اگر ما بتوانیم ضمن تعریف مانیفست، در اهداف حزبی بازنگری کنیم و آموزش را در سرلوحه کار قرار دهیم، میتوانیم از توانایی افراد توانمند نیز استفاده کنیم. به هر حال افراد خوش فکر در همه استانهای ما وجود دارند که میتوانند به وسیله برندسازی مناسب، الگوهای خوبی برای افراد در حزب شوند. اگر فردی (مثلا از اصفهان) در سمت دبیر یا عضو شورای مرکزی، دارای توانمندیهای سخنرانی یا نوشتن است، باید در سفرهای استانی یا نشستهای دفاتر حزبی شناسانده شود. برای اینکه این برنامهها به درستی به اجرا دربیاید، شدیدا نیازمند آموزشهای حزبی هستیم. این نظام حزبی اگر به درستی شکل بگیرد، ما را به سمت اهداف عالیه حزب که اثرگذاری و رسیدن به راس هرم اجرایی کشور و پیاده کردن ایدههای شایسته در کشور حرکت خواهد داد.
گفت و گو: موسی حسن وند