یقین و باور داریم که در نظام جمهوری اسلامی ایران، یکی از مهمترین جلوههای بروز و ظهور دموکراسی و مردمسالاری، انتخابات است. انتخاباتی متکی به آرای مردم که با وجود برخی کاستیها، اکنون بهترین مامن برای بروز جمهوریت و دموکراسی درکشور است. انتخابات یکی از مهمترین فرصتهای پیش روی احزاب و جریانهای سیاسی شناسنامهدار نیز هست. برگزاری انتخاباتی پرشور با مشارکت حداکثری رایدهندگان باعث خواهد شد که قدرت در اختیار افراد خاص و ثابت باقی نماند. احزاب و تشکلهای سیاسی نیز میتوانند با حضور پرشور و تاثیرگذار خود در عرصه انتخابات و همچنین با تشویق مردم، این عرصه مهم در جهت رونق دموکراسی را با همراهی خود رنگ و لعابی دیگر ببخشند. انتخابات بهترین راهکار و زمینهساز تغییرات اساسی در بدنه اجرایی و تقنینی کشور است. علاوه بر احکام عقلی و تجربههای بشری، دستورات و آموزههای دینی، اصول قانون اساسی، زندگی امام خمینی، تصدی دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی توسط مقام معظم رهبری و بیانات ایشان، همگی بر نقش بیبدیل احزاب در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و انتخاباتی تاکید دارد. اصل ششم قانوناساسی، اداره کشور را به وسیله انتخابات میداند. همچنین اصل بیست و ششم قانون اساسی به صراحت از آزادی احزاب سخن میگوید. حاکمیت قانون، سلامت انتخابات و رعایت شفافیت از طریق احزاب به مراتب بهتر تحقق خواهد یافت. پس با توجه به نکات ذکر شده باید تلاش کرد تا گروههای همسو (بخصوص) با احزاب اصلاح طلب، فعالیتهای خود را حزبی کنند. اگر احزاب در انتخابات حاضر شوند، میتوانند پاسخگوی مردم نیز باشند. حضور احزاب باعث ایجاد رقابت سالم و شفاف در انتخابات میشود. همچنین حزب می تواند در کنار اخلاق مداری، شفافیت مالی را در عرصه انتخابات ایجاد کرده و از خرج پولهای بادآورده در انتخابات جلوگیری کند.
باید دانست تا زمانی که انتخابات به شکل حزبی برگزار نشده، احزاب به رسمیت شناخته نشوند و زمینههای فعالیت برای آنها مهیا نگردد، دموکراسی در کشور به درستی نهادینه نشده است. همه باید دست به دست هم دهیم تا احزاب را تقویت کنیم. همچنین وظیفه دولت و حاکمیت است که زمینه تقویت و رشد احزاب را آماده کنند. باید توجه کنیم که در انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا که سال آینده بر گزار خواهد شد، احزاب اصلاح طلب باید نقش بسیار مهمی ایفا کنند. به عقیده بنده اصلاحطلبان نباید با کاندیداهای اجارهای وارد عرصه انتخابات شوند. این عمل در سال ۹۲ و ۹۶ ضربه بزرگی بر پیکره اصلاحات وارد کرد. امروز به راحتی جریان رقیب تمام مشکلات پیش آمده در کشور را از چشم اصلاحطلبان میبیند. البته ناگفته نماند خود اصولگرایان هم به خوبی میدانند که روحانی اصلاحطلب نبوده و بارها در مصاحبه و سخنرانیهای خود با اعلام برائت از احزاب، اعلام کرده که وامدار هیچ جریان و تشکیلات حزبی نبوده و نیست. البته ما هم بارها گفتهایم که ایشان اصلاح طلب نبوده و نیست، بلکه اصلاح طلبان از خیر الموجودین کاندیداها در آن زمان، ناچار از وی حمایت کردند. شاهد آن هم این که اگر تعداد مسئولین اجرایی اصولگرا و اصلاحطلب در بدنه دولت آقای روحانی را بشماریم، خواهیم دید که اصولگرایان به لحاظ تعداد بیش از اصلاح طلبان هستند. احزاب اصلاح طلب با ارائه یک برنامه خوب و مدون در حوزههای اقتصادی و سیاسی که امروز بزرگترین دغدغه مردم است، همچنین در حوزه دیپلماسی، با طرح و پیگیری موضوع تعامل با کشورهای همسایه و کشورهای پیشرفته صنعتی، در بین خواص، میتوانند شوق و امیدواری برای آینده کشور به وجود بیاورند تا بدنه رایدهنده در کشور که در انتخابات مجلس شورای اسلامی قهر کرده و در انتخابات حضور پیدا نکردند (که نتیجه آن مجلسی ناکارآمد و ضعیف شد) به پای صندوق بیایند. باید دانست که در بدنه جریان اصلاحطلب، کاندیداهای خوبی هستند و باید از آنها بخواهیم تا خود را به مردم معرفی کنند. همه باید آگاه باشند که با یک جریان و سلیقه نمیشود کشور را اداره کرد. بلکه باید زمینه حضور جریانها و سلایق مختلف را فراهم کرد.
*دبیر حزب مردمسالاری در استان گیلان