; ?>; ?> پایتخت نفتی کشور زیر گرد و غبار فراموشی - مردم سالاری آنلاين
۰
شنبه ۳۰ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۰۸
مردم‌سالاری آنلاین گزارش می‌دهد

پایتخت نفتی کشور زیر گرد و غبار فراموشی

گرد و غبار در خوزستان یکه‌تازی می‌کند. شدت گرد و غبار صبح امروز (30 دی) در سوسنگرد به 66 برابر حد مجاز، در اهواز به 9 برابر حد مجاز، در شوش به 30 برابر حد مجاز و در خرمشهر به 20 برابر حد مجاز رسید. این اعداد احتمالاً برای طیفی از مردم ایران ملموس نباشد، چرا که بحران گرد و غبار از حاشیه‌ها و از مناطقی آغاز شده است که عده زیادی از مردمان آن گمان می‌کنند که به فراموشی سپرده شده‌اند و وضعیت اسفناک‌شان نادیده گرفته می‌شود.
پایتخت نفتی کشور زیر گرد و غبار فراموشی
گرد و غبار در خوزستان یکه‌تازی می‌کند. شدت گرد و غبار صبح امروز (30 دی) در سوسنگرد به 66 برابر حد مجاز، در اهواز به 9 برابر حد مجاز، در شوش به 30 برابر حد مجاز و در خرمشهر به 20 برابر حد مجاز رسید. این اعداد احتمالاً برای طیفی از مردم ایران ملموس نباشد، چرا که بحران گرد و غبار از حاشیه‌ها و از مناطقی آغاز شده است که عده زیادی از مردمان آن گمان می‌کنند که به فراموشی سپرده شده‌اند و وضعیت اسفناک‌شان نادیده گرفته می‌شود.
به گزارش مردم‌سالاری آنلاین، شدت گرد و غبار باعث شد تا ادارت اهواز و دانشگاه‌های این شهر از ساعت 10 صبح شنبه تعطیل شود. دیدار فوتبال فولاد و پیکان از هفته بیستم لیگ برتر نیز بار دیگر و برای دومین روز متوالی به علت گرد و غبار شدید لغو شد. نکته عجیب این است که در خوزستان عمدتاً پس از وقوع پدیده گرد و غبار و در حالی که دانش‌آموزان به مدرسه رفته‌اند و کارکنان در ادارات حاضر شده‌اند، تعطیلی مدارس و ادارات اعلام می‌شود و این باعث می‌شود تا عملاً گرد و غبار شدید، آسیب‌های خود را به این اقشار وارد کند. در خوزستان گویی نه تنها برای رفع پدیده گرد و غبار اقدام عاجلی صورت نمی‌گیرد، بلکه اداره هواشناسی و ستاد مدیریت بحران نیز نمی‌تواند پیش از وقوع این رویداد، تصمیمات ضروری را برای کاهش اثرات آن اتخاذ کند!
تالاب‌هایی نظیر شادگان و هورالعظیم که در سال‌های نه چندان دور، روزی‌رسان مردم ساکن در حاشیه آن‌ها بودند امروز با تبدیل شدن بخش‌های عظیمی از آن‌ها به بیابان به کانون گرد و غبار تبدیل شده‌اند. از تالاب شادگان که زمانی (سال 1354 شمسی) وسعت آن به بیش از 400 هزار هکتار می‌رسید اکنون تنها در حدود 10 هزار هکتار باقی مانده است. شادگان هر فاجعه زیست‌محیطی انسان‌سازی را که فکرش می‌کنید در دهه‌های گذشته تجربه کرده است: از ریختن 35 هزار مترمکعب زباله نفتی در آن تا احداث کارخانه فولاد شادگان که 250 هکتار از اراضی تالاب را به محاق برد؛ از تخلیه پساب‌های متعلق به مزارع وسیع نیشکر در تالاب گرفته تا عبور لوله‌های نفتی از بستر آن. تالاب شادگان آیینه تمام‌نمایی از بحران زیست‌محیطی است که امروزه خوزستان گرفتار آن شده است. این بحران نتیجه یک سال یا دو سال بهره‌کشی غیراصولی از طبیعت نیست؛ بلکه نتیجه دهه‌ها نادیده گرفتن زیست‌گاه‌های طبیعی و تخریب تدریجی آن‌ها است. به این صورت بوده که بستر خشکِ تالاب‌های سابق، امروز به کانون‌های اصلی گرد و غبار در استان خوزستان تبدیل شده است.
در شرایط فعلی نیز هنوز این بحران زیست‌محیطی جدی گرفته نمی‌شود و حقابه تالاب‌ها به آن‌ها اختصاص نمی‌یابد. رودخانه جراحی به دلیل برداشت بی‌رویه آب خشک شده و در شرایط فعلی، قطره‌ای آب وارد تالاب شادگان نمی‌شود. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، ریزگردهای نمکی نیز از بستر «تالاب شادگان سابق» به هوا برخواهد خاست و این امر بحران را حادتر و حادتر خواهد کرد. دقیقاً در همین وضعیت بحرانی حاضر است که همچنان مسأله انتقال آب خوزستان، خوزستانی که خود تالاب‌هایش عطش چندین ده‌ساله دارد، مطرح می‌شود! در دهه‌های گذشته، اجرای چندین طرح انتقال آب مثل کوهرنگ 1 و 2 و تونل چشمه لنگان در بالادست سرشاخه‌های رود کارون و احداث چندین سد غول‌پیکر در مسیر رود‌های بزرگ دز و کارون، بخش زیادی از حقابه‌های طبیعی خوزستان را از این استان گرفت. ادامه این روند به کجا منجر خواهد شد؟! از سوی دیگر بخش بزرگی از تالاب هورالعظیم برای مهیا شدن استخراج نفت به شیوه‌ای آسان و راحت در میادین نفتی غرب کارون، خشک شد و این تالاب را به بیابان تبدیل کرد.
گرد و غباری که امروز مردم خوزستان با آن دست و پنجه نرم می‌کنند و از شکل یک بحران زیست‌محیطی صرف خارج و به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است، گرد و غبار طبیعی و ناشی از قهر طبیعیت نیست؛ این گرد و غبارِ فراموشی و نادیده گرفتن زیست‌بوم‌های طبیعی و مردمی است که در حاشیه این زیست‌بوم‌ها زندگی می‌کنند. خوزستان امروز در گرد و غبار این نوع فراموشی قرار گرفته است. «استراتژی تولید به هر قیمتی»، زیست‌بوم‌ها و مردمی که از قِبَل زیست‌بوم‌ها گذران زندگی می‌کنند را فراموش می‌کند و با این فراموشی‌، بحران‌های بزرگی خلق می‌کند. برای حل معضل ریزگردها، در وهله نخست باید این استراتژی، این طرز فکر و این فراموشی کنار نهاده شود و مدلی از توسعه اتخاذ شود که هدف آن انسان، و نه صرفاً کسب سود بیشتر، باشد و در عین حال شرایط زیست‌محیطی باید به عنوان یک فاکتور اساسی همواره درنظر گرفته شود.
 
کد مطلب: 81122
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *