بخشی از زیستبومِ ایران با مالچپاشیهای نفتی نابود شده است.
از سالهای آغازینِ دههی هشتاد تا کنون که ریزگردها و گرد و غبارها، هر ساله، خوزستان و دیگر استانهای ایران را درمینوردند، کارشناسان راهکارهایی را برای رویارویی با این پدیده پیش نهادهاند که یکی از آنها پاشیدنِ «مالچ» یا «خاکپوش» کردنِ کانونهای اصلیِ گرد و غبار است.
به گزارشِ «
مردمسالاری آنلاین»، چندی است که خبرهایی از مالچپاشیهای نفتی در شنزارهای استانِ خوزستان از فکه تا بستان به گوش میرسد که با انتقادهای گستردهی کارشناسان و کنشگرانِ محیطِ زیست روبهرو شده است. آنان بر این باورند که این شیوهی مالچپاشی نه تنها مسئلهی ریزگردها را حل نمیکند که به نابودیِ زیستبومِ ایران نیز میانجامد، چراکه اینگونه مالچپاشیهای نفتی، همچون آتشی رونده، سراسرِ زیستبومِ کشور را بر سرِ راهِ خویش نابود میکنند، از حشره و خزنده و پستاندار و پرنده گرفته تا خاک و گیاه.
نابودی زیستبومِ ایران با مالچپاشیهای نفتی
سید باقر موسوی، از محیطبانانِ منطقهی حفاظتشدهی میشداغ در استانِ خوزستان، عکسهایی از این مالچپاشیِ مرگبار در پاسخِ به مسئولانی که این نابودیِ زیستبوم را شایعهی فضای مجازی و عکسها را نیز فتوشاپ دانستهاند، در
اینستاگرامِ خود منتشر کرده است:
لاشهی یک خرگوش که به علتِ مالچِ مرگبارِ نفتی به چنین روزی افتاده است.
لاشهی خرگوشی دیگر در میانِ پوششِ گیاهیِ غنی، این پرسش را پیش میآورد که اگر منطقه دارای پوششِ گیاهی است که هست، پس چرا گروهی با مالچپاشی به نابودیِ زیستبومِ ایرانزمین روی آوردهاند؟!
«جربیلِ پاسفید» زیرِ آوارِ مالچِ نفتیِ مرگبار. این جونده تنها در این بخش از زیستبومِ ایران یافت میشود.
هر چند که عکسهای این محیطبانان گویاتر از آناند که به انکارشان برخاست، با همهی این رئیسِ ادارهی حفاظتِ محیطِ زیستِ شهرستانِ دشتِ آزادگان، علیرضا ریشهری، دربارهی مالچپاشی در این منطقهی حفاظتشدهی میشداغ که زیستگاهِ آهو، قوچ و میشِ ایرانی، کبک، تیهو، کبوتر، مارمولک، روباه، خرگوش و ... است
گفته است: «هیچگونه مالچپاشی در منطقهی حفاظت شدهی میشداغ انجام نمیشود»!
«مالچ» چیست؟
شنهای بیابانها را مالچ یا به پارسی خاکپوش میکنند تا آنها را نگه دارند و از روان شدنشان پیشیگیری کنند.
خاکپوشها یا طبیعیاند، همچون ریگها یا لاشههای گیاهی از برگ یا پوستِ گیاهان، گیاهانِ علفیِ بریده شده، کاه، خاکِ اره و ...، یا مصنوعیاند، همچون مادههای چسبندهای که از نفت گرفته میشوند یا مادههای لاستیکی یا پلاستیکی یا پشمِ شیشه یا کاغذ و ... .
مالچِِ مصنوعی یا طبیعی، مسئله این است
خاکپوش کردن شنهای روان با مادههای نفتی نخستین بار در سالِ ۱۳۴۲ در کشورمان انجام شد. در آن سال، با بهره از کاری که لیبیاییها پیشتر کرده بودند، برای نگهداشتِ ماسهزارهای جنوبِ قزوین، آنها را با مادههای چسبندهی نفتی خاکپوش کردند.
خاکپوش کردن با مادههای نفتی نه تنها تا اندازهای گران است که به سیاه شدنِ زمین، بالا رفتنِ دما و بدبو گشتنِ زمینهای نفتپاش شده، نابودی جانداران و گیاهان و سرانجام به نابودیِ زیستبوم میانجامد. جدای اینها، زمینهای خاکپوش شده با نفت در برابرِ باران نفوذناپذیر میشوند و پس از گذشتِ چند سال این مادههای نفتی تبدیل به دودههای سرطانزا شده در هوای کشور پخش میگردند.
در برابرِ این خاکپوشهای مصنوعی، خاکپوشهای طبیعی قرار دارند که طبیعیترین راهِ تثبیتِ شنهای روان و مهارِ گرد و غبار و ریزگرد هستند. این خاکپوشها که دوستدارِ زیستبوماند، رطوبت را در خویش نگه میدارند و به کاهشِ دمای سرزمینهای گرمسیر یاری میرسانند. همچنین آبِ باران و دیگر آبها جذبشان میشود و به کاهشِ آبیاری در کشاورزی و جنگلهای کاشته شده میانجامند. افزون بر اینها، نه تنها از فرسایشهای بادی پیشگیری میکنند که به حفظ و نگهداریِ گیاهان منطقه نیز یاری میرسانند و در برابرِ رفتوآمدهای بسیار و نیز آمدوشدهای چهارپایان مقاوماند و بالاتر از همهی اینها، تجزیهپذیر، ترمیمپذیر، بازیافتنی و دوستدارِ زیستبوم و همهی گیاهان و جاندارانِ زمینهای خاکپوش شده با آنها هستند.
راهکار چیست؟
بسیاری از کارشناسان، همچون کاظم کردوانی، بر این باورند که یکی از راهها، خاکپوش کردن با ریگ یا ریگپاشی به جای مالچپاشیِ نفتی است. ریگ هم ارزان، ساده و همیشگی است و در کشورمان فراوان است و هم چون روشی طبیعی است به نابودی زیستبومِ کشورمان نمیانجامد. همچنین، برای تثبیتِ ماسهها که ریگپاشی کارا نیست میتوان به جای خاکپوش کردن با مادههای نفتی از خاکپوش کردن با رس یا ساختِ پوششهای گیاهیِ مناسب با آب و هوا و خاکِ آن منطقه بهره گرفت.