; ?>; ?> پارادوکسی دردناک: کـودک و کـار! - مردم سالاری آنلاين
۲
يکشنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۳۷

پارادوکسی دردناک: کـودک و کـار!

معصومیت به جا مانده درزیر صورت‌های چرک و کثیف، پینه‌های عمیق بر دستان ظریف و نحیف و نگاه‌های ملتمسانه که عدالت گم شده را در چهره این روزهای جامعه دنبال می‌کنند؛ از «فروش کودکان» تا «کار کودکان » دردی است که سال‌ها می‌بینیم و درمانش را نمی‌یابیم.
پارادوکسی دردناک: کـودک و کـار!
معصومیت به جا مانده درزیر صورت‌های چرک و کثیف، پینه‌های عمیق بر دستان ظریف و نحیف و نگاه‌های ملتمسانه که عدالت گم شده را در چهره این روزهای جامعه دنبال می‌کنند؛ از «فروش کودکان» تا «کار کودکان » دردی است که سال‌ها می‌بینیم و درمانش را نمی‌یابیم.
کودکانی که مفهوم بازی، لذت از زندگی، تحصیل و اوقات فارغ از دغدغه‌های بزرگسالی را با مفاهیمی‌چون خرید و فروش، گرسنگی و ترس، فشار اقتصادی و فقر؛ جا به جا کرده اند. آنها به اجبار بزرگ شدند و باید پیش از بزرگسالی به انواع آسیب‌های اجتماعی روز و شب را سپری کنند. ‌آمار کودکان کار؛ از گفته‌ها تا آنچه در شهر می‌بینیم بر اساس آمار سازمان جهانی کار، سالانه ۲۵۰ میلیون کودک ۵ تا ۱۴ ساله در جهان از کودکی محروم می‌شوند، طبق این آمار ۱۲۰ میلیون‌ نفر از آن‌ها وارد بازار کار شده و مشغول به کار تمام‌ وقت هستند، ۶۱ درصد این کودکان در آسیا، ۳۲ درصد در آفریقا و۷ درصد در آمریکای لاتین زندگی می‌کنند.
طبق آخرین اطلاعات مرکز آمار ایران 1 میلیون و 700 هزار کودک در ایران به صورت مستقیم درگیر کار هستند. عرفان زارعی، فعال حقوق در موردکودکان کار می‌گوید: «مشکل سهم زیادی از کودکان کار ما این است که شهروند نیستند و شناسنامه ندارند».
در این میان مدتی پیش ناهید تاج‌الدین  نماینده مردم در اصفهان در مجلس شورای اسلامی‌از آمار هفت میلیونی کودکان کار خبر داد: «برخی کارشناسان مسائل اقتصاد شهری آمار کودکان کار ایران را بین 3 تا 7 میلیون عنوان می‌کنند؛ ضمن اینکه این رقم برای تهران نیز 20 هزار نفر تخمین زده می‌شود».
با آمار ارائه شد، شمار دقیقی از کودکان کار ندارم، می‌گویند1میلیون و 700 هزار کودک اما بیشتر از هفت میلیون خبر می‌دهند .آمار متناقضی که از سوی نهاد‌های مختلف ارائه می‌شود،آیا نشان ازکم اهمیت بودن این ماجرا دارد؟!
‌کودکان کالای جنسی ارزان
تعاریف متفاوتی از سن کودک در کشورهای مختلف می‌شود،برخی از کشورها افرادی را که بین 8-13 سال قرار دارند را کودک تعریف می‌کند؛ اما اکثریت کشورها مانند ایران، افراد زیر 15 سال را کودک و کودکانی را که زیر 15 سال مشغول کار هستند را کودک کار تعریف می‌کند. 
کار صفتی برای این کودکان است که آن‌ها وارد دنیای فرای دنیای بزرگسان می‌کند؛ دنیایی که بزرگترها هم آن را تجربه نکرده‌اند. کار آن‌ها فقط به گل فروشی‌، فال حافظ، پاک کردن شیشه ماشین‌ها در پشت چراغ قرمز و کارگری در کارخانه‌ها، آن هم به شکل زیر زمینی ختم نمی‌شود . گاهی این کودکان به عنوان سوءاستفاده جنسی در مقابل مبالغ ناچیز فروخته می‌شوند و متاسفانه مرگ این کودکان در سکوت خبری نشان از رشد معضلی زیر زمینی دارد که آمار دقیقی و روشنی از این قربانیان کوچک نداریم. همچنین مدتی پیش اکبرسياري، مشاور وزير بهداشت به نتايج نگران‌كننده تحقيقي روي كودكان خياباني اشاره داشت. 
به گفته وي در مطالعه‌اي كه دو سال پيش‌روي هزار كودك كار و خياباني در شهر تهران انجام شد، ميزان ابتلا به ايدز در كودكان كار و خياباني، 45 برابر ساير افراد جامعه است. این مسئله فاجعه ای غیر قابل جبران است.
‌قوانینی که روی کاغذ می‌ماند
در سال 73 ایران پیمان نامه حقوق کودکان امضاء کرد که تعهداتی نسبت به این کودکان پذیرفته که جزئی ترین قوانین در این پیمان نامه داشتن کارت شناسایی و تحصیل رایگان است؛ که با گذشت 23 سال هنوز هم کودکانی بی‌هویتی را می‌بینیم که از تحصیل جا مانده اند. فقر در کنار بی هویت کودکان دست به دست هم داده مسیر زندگی این کودکان به نا کجا آباد زندگی هدایت می‌شود.
در این بین از ناکارآمدی بسیاری از ارگان‌ها و نهادهای که خود را متولی حمایت از کودکان خیابانی می‌دانند و تمام تلاش خود را در چند برگه کاغذ ثبت می‌کنند حتی در جزیی ترین حقوق شهروندی مانند آموزش رایگان تحقق نمی‌دهند. با این اوصاف با وجود قوانین مختلفی برای حمایت این کودکان ثبت شده است ؛هر روز شاهد افزایش روز افزون این کودکان هستیم. آنها وارد گروه‌های مافیا می‌شوند و سوء استفاده‌های کلانی که از این کودکان می‌شود. در کنار کم لطفی بسیاری از نهادها و سازمان‌ها که ظاهرا حمایتگر کودکان بی سرپرست و بدسرپرست هستند؛ هنرمندان و چهره‌های سینمایی و تلویزیون همچون بهاره رهنما، پوریا پورسرخ، علی ضیاء، الهه رضایی، سارا منجزی، اصغر نعیمی‌ کارگردان و علیرضا بابایی و وزرشکاران با برپایی برنامه‌های هرچند کوچک درصدد حمایت این کودکان برآمدند؛حرکت کوچکی اما ستودنی که با فرهنگ سازی و خواستار حال این معضل توسط مردم همیشه در صحنه شدند.  آنها با استفاده از کمپینهایی که برای حمایت از گروه‌های آسیب پذیر به راه می‌اندازد؛ نقش خود را به عنوان افرادی که مورد قبول و شناخت عموم جامعه هستند؛ به خوبی ایفا کرده و نهادها و ارگانهای ذیربط را با چالش نخ نماشده بی کارکردی در امور مربوط خود روبرو می‌سازند.  در این زمینه نیز تشکلهای غیررسمی‌و مردم نهاد چه بسا جایگاه و نقش این گروهها را ایفا کرده و امید است در آینده نزدیک آنها نیز با گوشه چشمی ‌به فعالیت‌های اینچنینی؛ اقدامی‌عاجل در حل مسائلی که در حیطه وظایف آنهاست مبذول دارند.
گزارش : محبوبه اشرفی پیمان
کد مطلب: 75631
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *