۰
جمعه ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۵:۱۸
دادستان کل کشور، فضای مجازی را منشا جنایت اهواز توصیف کرد

قتل دختر اهوازی، روی دیگری از فیلم "عروس آتش"

۶۰ زن در دو سال گذشته در خوزستان قربانی قتل‌های ناموسی شدند که همگی عرب بودند
با گذشت یک هفته از قتل فجیع مونا حیدری یا غزل، دختر اهوازی که به دست همسرش سر بریده شد، همچنان تحلیل های مختلفی از دلایل این قتل مطرح می شود؛ از هشدار درباره تداوم قتلهای ناموسی گرفته تا هشدار دادستان کل کشور درباره تاثیرات فضای مجازی روی این اتفاق.
فیلم عروس آتش
فیلم عروس آتش
گروه اجتماعی: با گذشت یک هفته از قتل فجیع مونا حیدری یا غزل، دختر اهوازی که به دست همسرش سر بریده شد، همچنان تحلیل های مختلفی از دلایل این قتل مطرح می شود؛ از هشدار درباره تداوم قتلهای ناموسی گرفته تا هشدار دادستان کل کشور درباره تاثیرات فضای مجازی روی این اتفاق. اما به نظر می رسد با توجه به جغرافیای بروز این جنایت، باید روی دیگری از آن را نیز مورد توجه قرار داد و آن هم رواج این برخوردها در بین برخی طوایف عرب خوزستان است. 
ماجرا از شنبه شانزدهم بهمن ماه آغاز شد؛ روزی که  مونا حیدری هفده ساله، توسط شوهر و برادر شوهرش به قتل رسید. انتشار ویدئویی از شوهر مونا حیدری در حالی که سر بریدهٔ همسرش را در میدان کسایی در منطقهٔ خشایار شهر اهواز می‌چرخاند بازتاب وسیعی در رسانه‌ها داشت. مادر قاتل (سجاد حیدری) علت اقدام به قتل را تحریک غیرت و مردانگی پسرش از سوی اطرافیان اعلام کرد و گفت پس از فرار همسر پسرش از ایران، اطرافیان پسرش «چپ و راست غیرت و مردانگی او را تحریک می‌کردند». او دربارهٔ دلیل گرداندن سر بریده غزل گفت: «سجاد در هر محله و خیابانی که به او انگ بی‌غیرت زده بودند سر غزل را گَرداند تا مثلاً به همه بگوید: من آدم بی‌غیرتی نیستم.»
درباره سن ازدواج مونا و اجباری بودن یا نبودن آن روایت های ضد و نقیضی مطرح می شود. هرچند در این روایتها، نقطه مشترک، نارضایتی مونا از ازدواج و زندگی مشترک بود که باعث فرار او به ترکیه شد. اما پدر و عموی مونا (پدر قاتل) به ترکیه می روند و او را به ایران باز می گردانند و یک روز پس از بازگشت آنها به ایران، مونا توسط شوهرش به قتل می رسد.
این ماجرا نیز در زمره قتلهای ناموسی طبقه بندی می شود؛ قتلهایی که طی سالهای اخیر بارها در ایران رخ داده است. در این میان برخی از نقش فضای مجازی به عنوان منشا این اتفاقات یاد می کنندو از جمله در تازه ترین اظهارنظر، دادستان کل کشور با اشاره به اینکه فضای مجازی اثری دارد که خانواده ها را از هم متلاشی می کند گفت: منشا جنایت اهواز فضای مجازی بوده است.
حجت الاسلام محمد جعفر منتظری، با حضور در مسجد امام خمینی پیشوا در جمع نمازگزاران گفت: "جنایت اهواز که چندین روز پیش اتفاق افتاد که مردی سر زن جوان را برید و آن را به دست گرفت و در خیابان به راه افتاد وقتی پیگیری شد به فضای مجازی بر می‌گردد. این زن با یک فرد سوری در اینستاگرام ارتباط برقرار کرده و به ترکیه رفته بود و مدتی در آنجا بودند و سپس برگشت و آن موارد رخ داد و از کارهایی که زن می‌کرد این بود که تصاویر خود را از طریق اینستاگرام برای شوهرش می‌فرستاد که این اتفاق رخ داد و این شوهر وقتی دید که زن در دامن اجنبی است حرکت زشت و مشمئز کننده را مرتکب شد و منشأ این جنایت فضای مجازی بود و اگر بخواهم از این مصادیق و آثار فضای مجازی در خانواده‌ها بگویم باید بدانیم که همگی حساب شده است."
اما صرفنظر از تعدد قتلهای ناموسی در کشور یا نقش فضای مجازی در بروز این اتفاقات، نکته ای که در یک هفته اخیر کمتر مورد توجه قرار گرفته، جغرافیای محل بروز این حادثه است. ازدواج های اجباری و قتلهای ناموسی در بین جامعه عرب خوزستان همواره وجود داشته و تعدد آن در بین اعراب نسبت به سایر اقوام کشور بیشتر بوده است. این موضوع را مرحوم خسرو سینایی کارگردان فیلم عروس آتش  در سال ۱۳۷۸ به خوبی در معرض دید عموم گذاشت. عروس آتش به سنت‌های عشیره‌ای در جنوب ایران و ازدواج اجباری می‌پردازد که دامن گیر عشق دختر و پسر جوانی می شود که طبق سنت، دختر باید با پسرعمویش ازدواج کند. طی روزهای اخیر و همزمان با انتشار خبر قتل دختر ۱۷ساله در اهواز به دست شوهرش، علاوه بر آنکه فیلم عروس آتش به صدر جستجوهای اینترنتی رسیده، سکانسی از این فیلم درباره قتل ناموسی در فضای مجازی منتشر شده است تا یادآور شود که ازدواج اجباری و قتلهای ناموسی در جامعه عرب همچنان رواج دارد.
خسرو سینایی پنج سال پیش در گفتگویی درباره فیلم عروس آتش گفت: "در زمان فیلمبرداری به علت حساسیت‌ها، موضوع فیلم را لو ندادیم. عشایر عرب هم با ما همکاری کردند و توانستیم از عروسی‌های آنجا فیلمبرداری کنیم. تا سکانس حمید فرخ نژاددر پای حجله پیش رفتیم.اما برای سکانس آخر که دختر خنجر در می‌آورد،مجبور شدیم کل صحنه را به جای دیگری منتقل کنیم. بعد از اکران شنیدم عده ای با کوکتل مولوتوف به سینما حمله کرده‌اند. بعضی نیز از تهدیدات جانی علیه من سخن گفتند. از اهواز فردی با ته لهجه عربی تماس گرفت و گفت چندتن از روسای عشایر را دعوت کرده اند و در آنجا گفته اند که این مساله قتل‌های ناموسی باید به طریقی حل شود. هنگام بازدید از یکی از شهرهای جنوبی یکی از محلی ها به من گفت که روی اسم تو حساس شده اند. از آن روز به بعد دوستانم در آنجا مرا به نام سمیعی صدا می زدند!"
در واقع موضوع قتل مونا حیدری در اهواز را فراتر از سایر قتلهای ناموسی و به عنوان معضلی در بین طوایف عرب خوزستان باید مورد توجه قرار داد. عاطفه بروایه، کنشگر اجتماعی که خود نیز عرب است، اواسط دی‌ماه امسال اعلام کرده بود که "بر اساس اطلاعاتی که توانستیم مستندسازی کنیم حدود ۶۰ زن در مدت ۲سال گذشته در خوزستان طی قتل‌های ناموسی جان خود را از دست داده‌اند، این زن‌ها همه عرب و بیشتر آنها ساکن اهواز بودند البته احتمالا تعداد قربانیان بیش از این تعداد است و ما فقط اخبار اینها را توانستیم بدست آوریم و پیگیری کنیم." وی افزوده «عادت‌هایی که در جامعه عرب رو به تغییر بود، به دلیل شرایط اقتصادی و اقلیمی و فقر افزایش داشته‌است.»
وی می‌افزاید: در قتل‌های ناموسی شاهد هستیم که قاتلان بعد از یکی دوسال حبس آزاد می‌شوند بنابراین باید دستگاه قضا تدبیر کند که جنبه عمومی جرم را در نظر بگیرند و مجازات شدیدتری برای مجرمان تعیین کنند، مهمترین اقدام در این راستا تصویب لایحه منع خشونت علیه زنان است که در ۱۴ سال گذشته میان مجلس و دولت در رفت و آمد بوده و هر بار بخشی از آن حذف می‌شود.
شیخ عباس حیدری، از بزرگان طایفه حیدری (حیادر) که قاتل و مقتول از آن طایفه هستند خواستار برگزاری دادگاه علنی برای این قتل ناموسی شده و تاکید کرده: اگر دادگاه علنی برگزار شود و مردم آن را از تلویزیون ببینند درس عبرتی می‌شود و می‌تواند گامی برای پیشگیری از قتل‌های آینده باشد.
 
ساختار قبیله‌ای باید اصلاح شود
صلاح سالمی فعال اجتماعی معتقد است: در قتل ناموسی اخیر در اهواز اگر چه جامعه بیدار شده ولی این بیداری منجر به جلوگیری از تکرار این قتل‌ها نمی‌شود، زیرا مادامی که زن ناموس است و خطای زن ننگی برای عشیره به شمار می‌رود که باید پاک شود، این خطر وجود دارد که قربانیان دیگری بگیرد.
سالمی توضیح می‌دهد: معمولا برخورد جامعه با چنین قضایایی عاطفی و هیجانی است، به ویژه با وجود فضای مجازی و انتشار گسترده اخبار، البته این بار محکومیت از سوی مردم وسیع‌تر بود چون ویدیوی منتشر شده بسیار شنیع و وحشیانه و در حد فیلم‌های داعش بود. مردم چند روزی آن را محکوم و در سطح گسترده با قربانی همدردی می‌کنند، در داخل و خارج کشور هم افرادی به فراخور مشرب سیاسی خود از آن بهره‌برداری می‌کنند اما هیچگاه کسی به فکر حل ریشه‌ای مساله نیست.
وی می‌افزاید: برخورد قهری با این مساله نتیجه‌ای ندارد، زیرا افرادی که مرتکب قتل ناموسی می‌شوند، در ساختار قبیله‌ای رشد کرده‌اند و حتی اگر محکوم به قصاص بشوند، بازهم از ارزش‌هایشان دست برنمی‌دارند.
سالمی با تاکید بر اصلاح ساختار قبیله‌ای می‌گوید: قبیله یک ساختار کاملا ابتدایی جوامع بشری و مربوط به زمان قبل از شکل‌گیری دولت‌هاست. اینکه دولت نخبگان جامعه را به حاشیه براند و به قبایل و سران ارج و قرب بگذارد باعث تقویت ساختار قبیله‌ای می‌شود و تا وقتی این روند ادامه دارد، این حوادث هم تکرار می‌شود زیرا ارزش‌هایی همچون «زن ناموس و مایملک مرد است» محصول ساختار قبیله‌ای است، طبق این ارزش‌ها مرد می‌تواند دست به هر کاری بزند اما زن با اولین خطا سرنوشت مرگ در انتظارش است، همانطور که در قتل ناموسی اخیر مشاهده کردیم مرد به خیابان آمد و از سوی افرادی تشویق و تحسین شد که برآمده از همین ساختار هستند.
وی با بیان اینکه باید از مسئولان مطالبه شود که مساله بصورت ریشه‌ای حل شود، ادامه می‌دهد: ما باید این پیام را برسانیم که تقویت ساختار قبیله‌ای خلاف جامعه مدنی است، ما باید به سمت جامعه مدنی حرکت کنیم؛ جامعه‌ای که شهروند بداند حاکمیت قانون و دولت امنیتش را تامین می‌کند، نه قبیله.
 
در خوزستان به دوران قبیله گری برگشتیم
رستم خنیفر فعال اجتماعی با اشاره به مقاله‌ای که پیش از این با عنوان «عاملان قتل‌های ناموسی مجرم هستند یا قهرمان» نوشته، می‌گوید: طبق صحبتی که با اطرافیانم از اقشار مختلف داشتم، جامعه امروزی قتل ناموسی را نمی‌پذیرد و این عمل را وحشیانه و بربری و قاتلان را مجرم و در حد داعشی می‌دانند. این افراد دیگر در جامعه جایگاهی ندارند، اگر چه در ویدیوی منتشر شده یک نفر قاتل را تشویق می‌کرد اما بازخوردها نشان می‌دهد که اغلب افراد این عمل را تقبیح کرده‌اند.
به گزارش ایرنا، وی می‌افزاید: این نشان می‌دهد که داریم به سمت جامعه مدنی می‌رویم، اگر این قتل ۲۵ سال پیش اتفاق می‌افتاد بیشتر جنبه خانوادگی و عشیره‌ای پیدا می‌کرد و کل جامعه در آن دخالت نمی‌کرد، اما اکنون اینطور بنظر می‌آید که احساس جامعه با این اتفاق معذب شده است.
خنیفر تصریح می‌کند: ۲۵ سال پیش تصور می‌کردیم در حال گذر از قبیله به جامعه مدنی هستیم اما سیاست‌هایی در خوزستان اجرا شد که باعث شده به قبیله‌گری بازگردیم؛ حالا کار به جایی رسیده است که مسئولان حکومتی به شیوخ بیرق می‌دهند و حتی برخی شیوخ را تعیین می‌کنند که این عوامل قبیله‌گری را تشدید کرده است.
وی با اشاره به کاهش تعداد قتل‌های ناموسی نسبت به گذشته، ادامه می‌دهد: جامعه این قتل‌ها را محکوم می‌کند اما ریشه‌های آن را کمتر بررسی می‌کند، گسترش فضای مجازی، عدم آموزش رسانه‌ای به کودکان، عدم آموزش و پرورش باعث شده افراد در پایان دوره دبیرستان هنوز تعصبات قبیله‌ای خود را یدک بکشند، ضرورت آموزش بومی و محلی و تقویت نهادهای مدنی احساس می‌شود در غیراینصورت امیدی به کاهش این حوادث نداریم زیرا با وجود بیکاری و فقر و از سوی دیگر تشدید تعصبات قبیله‌ای و ازدیاد اسلحه ضریب قتل و خشونت بالا رفته و شبی نیست که صدای اسلحه را در اطراف خود نشنویم به طوری که احساس می‌کنم قتل دارد در جامعه ما عادی می‌شود.
 
قتلهای خاموش ناموسی هنوز ادامه دارد
معصومه تمیمی نویسنده و مترجم عربی اما همچنان آمار قتل‌های ناموسی را نگران کننده می‌داند: سال‌هاست که به صورت علنی خبری از قتل‌های ناموسی نمی‌شنویم ولی این قتل‌ها بصورت خاموش اکثرا در روستاها هنوز ادامه دارد و بیشتر مواقع این قتل‌ها را به عنوان دختر خودکشی جامیزنند. مثلا می‌گویند دختر سم خورده. پارسال در عبدالخان گفتند دختری خودسوزی کرده اما بعد شنیدیم که خودشان او را کشته‌اند. یکی دیگر دختری از بستگان دوستم بود که برادرش او را مجبور کرد اسید بخورد. شنیده‌ها از این قتل‌های ناموسی خیلی زیاد است و شاید ماهی یک بار موردی را از دوستان و آشنایان می‌شنویم. قتل مونا اما تفاوتش این است که اصطلاحا قبح کشتن از بین رفته و قاتل علنی در کوچه و خیابان با افتخار آن را اعلام کرده است.
وی می‌گوید: در حادثه اخیر بیشتر مردان سکوت کرده بودند و ما از آنها خواستیم که واکنش نشان بدهند، چرا که خیلی از آنها می‌خواهند مساله را به گردن قانون و حکومت بیندازند در حالی که بخش عظیم این فجایع فرهنگی و مسئولیت آن برعهده نخبگان جامعه است.
تمیمی با تاکید بر تاثیر کارهای فرهنگی ادامه می‌دهد: کارهای فرهنگی و آموزشی بر زندگی زنان بسیار تاثیر دارد و می‌تواند آنها را نسبت به حقوقشان آگاه کند، تجربه زیسته منهم این را نشان می‌دهد به طور مثال راهنمایی اطرافیان و شبکه‌های اجتماعی به من خیلی کمک کرد که آگاه شوم.
این فعال حوزه زنان می‌افزاید: جامعه مردسالار مانع فعالیت آزادانه زنان است؛ به طوری که مشاهده می‌کنیم بسیاری از زن‌ها و حتی فعالان اجتماعی ترجیح می‌دهند در چارچوب رسم و رسومات جامعه فعالیت کنند و هنجارشکنی نکنند بنابراین زن‌ها برای اینکه کمتر آسیب ببینند باید به خودشان کمک کنند، معتقدم زن‌ها نباید منتظر قانون و حکومت بمانند و خودشان باید برای گرفتن حقوقشان وارد عمل بشوند و در کنار آن باید مطالبات قانونی‌شان را هم دنبال کنند.
 
تمیمی می‌گوید: قتل ناموسی اخیر را بخشی از جامعه تقبیح کرده اما هنوز هم بخشی از جامعه آن را تایید می‌کند و به بهانه اینکه مقتول نباید فرار می‌کرد و باید به مسئولیت و تعهد خود عمل می‌کرد سعی دارند گناه را به گردن زن قربانی بیندازد، البته در این تحلیل‌ها هیچگاه به کودک همسری قربانی توجه نمی‌شود زیرا کودک همسری نیز در جامعه رواج بسیاری دارد.
 
به نظر می رسد باید علاوه بر ریشه یابی قتلهای ناموسی، این موضوع را از نظر تعدد این قتلها در بین برخی اقوام و طوایف و در حغرافیای خاص هم باید مورد توجه قرار داد تا به نتیجه مثبتی دست یافت. فعالان اجتماعی براین باورند که هنوز بخشی از جامعه سنتی خواهان قتل ناموسی است. در ویدیوی هولناک، نیز شریک قاتل با صدای بلند او را که با سر بریده همسرش در خیابان رژه می‌رود، تشویق می‌کند: «مرد، شیر، شجاع». آیا سریال زن‌کشی پایان می‌گیرد؟
 
 
کد مطلب: 161066
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *