۱
شنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۸
نگاهی به فعالیت انتخابات پیش از موعد تیم احمدی‌نژاد

کارزار ساختگی انحرافی‌ها

گفتمان سیاسی در ایران پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. اصرار همیشگی به دوستی تمام جناح‌ها و احزاب از یک سو و منازعات مشخص شخصیت‌ها و نهادهای مختلف از طرف دیگر، خوف و رجایی همیشگی را در بستر سیاست ایران نهادینه کرده است. از این رو، باید برای استفاده کردن از تک تک کلمات و عبارات دقت و وسواس بیشتری به کار گرفت.
کارزار ساختگی انحرافی‌ها
گفتمان سیاسی در ایران پیچیدگی‌های خاص خود را دارد. اصرار همیشگی به دوستی تمام جناح‌ها و احزاب از یک سو و منازعات مشخص شخصیت‌ها و نهادهای مختلف از طرف دیگر، خوف و رجایی همیشگی را در بستر سیاست ایران نهادینه کرده است. از این رو، باید برای استفاده کردن از تک تک کلمات و عبارات دقت و وسواس بیشتری به کار گرفت.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، اصطلاح «کارزار سیاسی» از این دست عبارات تامل برانگیزی است که اگر به جنگ و جدال تعبیر شود در تضاد با روح دوستی سیاست پیشگان قرار می‌گیرد و اگر مراد از آن تنها رقابت باشد، رجا بر خوف غالب خواهد بود. با این حال در تمام برهه‌های حساس سیاسی و مناسبات خاصی مانند انتخابات، کمتر می‌توان رد و نشانی از عطوفت و دوستی پیدا کرد. در هفته‌های اخیر، اعلام کاندیداتوری حمید بقایی، معاون، دوست و یارهمیشگی اما پرحاشیه محمود احمدی‌نژاد، «کارزار» انتخابات ریاست جمهوری کشور را بسیار زودتر از آن چه که تصور می‌شد میان خوف و رجا گرفتار کرد. در آخرین روز بهمن ماه سال‌جاری کسی که تنها می‌شود او را با اسم محمود احمدی‌نژاد شناخت وارد کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری شد. حمید بقایی با انتشار بیانیه ای از تصمیم خود برای ورود به عرصه انتخابات ریاست‌جمهوری پیش‌رو پرده برداری کرد. تصمیمی‌که از ابتدای اعلام تا به امروز، جز از سوی برخی چهره‌های نزدیک به رییس جمهور پیشین با واکنشی جدی و قاطع رو به رو نشده است و اغلب تحلیل گران معتقدند که نمی‌شود آن را چندان مهم تلقی کرد. با این حال تجربه جدی نگرفتن یک کاندیدا به طور خاص در انتخابات سال 84 پیامدهایی جبران نشدنی از خود به جا گذاشت.
نکته قابل توجه ماجرا نه در عقبه سیاسی بقایی و نه در عملکر مدیریتی اوست بلکه نکته آن پرونده قضایی بقایی است که به خاطر آن حدود هفت ماه در زندان به سر برد و همچنان هم آن پرونده در سیستم قضایی کشور باز است. محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضاییه در این خصوص اعلام کرد: «پرونده حمید بقایی باز است و تصمیم نهایی درباره آن گرفته نشده؛ [ من] نمی‌توانم درباره اتهام افرادی که هنوز حکم نهایی آن‌ها صادر نشده حرفی بزنم.» وی همچنین در خصوص احتمال تایید یا رد صلاحیت بقایی برای انتخابات پیش رو، ضمن پرهیز از ارائه پاسخ مشخص، این طور بیان کرد: «تایید صلاحیت توسط شورای نگهبان لزوما منوط به داشتن یا نداشتن پرونده قضایی نیست.» البته هیچ گاه مشخص نشد اتهام حمید بقایی چه بود؛ موضوعی که نه از طریق وکیل متهم و نه از طرف سخنگوی قوه قضاییه روشن نشد! البته حمید بقایی چندباری از این سکوت به نفع خودش استفاده کرده و از وزارت اطلاعات درخواست انتشار محتوای بازجویی‌هایش را داشته است. اظهارنظری که نه تنها عدم اشراف او به قوانین حقوقی و ساختار موجود در قوه قضاییه و وزارت اطلاعات را می‌رساند، بلکه با توجه به مفتوح ماندن پرونده اش بعد از چندسال، همچنان شائبه‌ها در خصوص چرایی به درازا کشیدن صدور حکم نهایی را افزایش می‌دهد.
کاندیداتوری رییس اسبق سازمان گردشگری اما، روی دیگری هم دارد. محمود احمدی‌نژاد پس از آن که به توصیه مستقیم رهبری از شرکت در انتخابات منصرف شد، اعلام کرد برای خرداد 96 از هیچ کاندیدا و جناحی حمایت نمی‌کند. موضعی که در مقام حرف تا امروز هم پای آن ایستاده است. با این حال در روزهای اخیر، جمع شدن و میل به دیده شدن «مثلث احمدی‌نژاد - مشایی - بقایی» و انتشار عکس‌ها و ویدئوهای سیاسی و غیر سیاسی حتی به بهانه روز درختکاری، نشان می‌دهد که مانند همیشه، حرف و عمل محمود احمدی‌نژاد هم خوانی زیادی ندارند.

علی‌رغم موضع اتخاذ شده توسط احمدی‌نژاد، بقایی ابایی از زیر پرچم رئیس‌جمهوری پیشین بودن ندارد. به نقل از دولت بهار، حمید بقایی در سخنانی اعلام کرد: «گفته‌اند فلانی بدون اجازه احمدی‌نژاد آب نمی‌خورد. من افتخار می‌کنم که بدون اجازه دکتر احمدی‌نژاد آب نخورم. من راه استاد خودم دکتر احمدی‌نژاد را ادامه می‌دهم.» وی همچنین وعده داد که در صورت اقبال مردم به او، بنا بر خواست قلبی ملت، از احمدی‌نژاد در بالاترین سطح مناسبات سیاسی استفاده خواهد کرد. اقبالی که به گفته خودش، از همین حالا با آن مواجه شده است. وی در روزهای گذشته عنوان کرده بود: « از زمانی که اعلام کاندیداتوری کردم، شاهد اقبال وسیع عمومی‌از سراسر کشور بوده‌ام و به احتمال بسیار زیاد و به امید خدا و دعای خیر مردم افتخار خدمت به آنان و سربازی ایران عزیز نصیب اینجانب خواهد شد.» این طور به نظر می‌رسد که همان طور که بقایی ادعا کرده، در بحث آماری و بیان سخنان خودش از زبان ملت، از راه و روش استادش احمدی‌نژاد استفاده کرده و به آن متکی است.

نقش مشایی در کاندیداتوری بقایی
از طرفی ضلع سوم مثلث عجیب و سراسر ابهام مذکور، اسفندیار رحیم مشایی است که در ارتباط با پرونده حمید بقایی به دادگاه فراخوانده شده بود و از معدود کسانی است که در سال‌های اخیر با حکم مستقیم رهبری از سمتی دولتی عزل شد.مشایی در این مدت از هیچ تلاشی برای تبلیغ دوستش فروگزار نبوده است و در نقل قول‌هایی متعدد اعلام کرده است که در کنار بقایی خواهد بود.
او همچنین ضمن بی رقیب خواندن بقایی در انتخابات، احمدی‌نژاد را هم فراموش نکرده و در مورد او این طور بیان کرده :« به خدا اگر احمدی‌نژاد نباشد مشکلات کشور حل نمی‌شود». با این حال شاید مهم‌ترین اظهار‌نظر مشایی این جمله باشد. « هیچ دلیلی برای رد صلاحیت بقایی وجود ندارد. اگر بقایی رد صلاحیت شود دوقطبی خطرناکی شکل خواهد گرفت.» مشایی در این گفتار، نه تنها قطب مقابل روحانی در انتخابات را معرفی نکرده، بلکه توضیح نداده است که چرا بقایی می‌تواند این دو قطبی فرضی را بشکند. از کنار هم قرار دادن ادعاهای موجود در خصوص کاندیداتوری بقایی و همچنین عملکرد رسانه‌ای آن‌ها در مدت اخیر، بیشتر از همیشه این طور به نظر می‌رسد که احمدی‌نژاد و حامیانش سودای ایجاد تشنج و هیجان در فضای سیاسی را دارند. بقایی در ویدئوی منتشر شده در خصوص روز درختکاری، اعلام کرد‌: «جدای از شجاعت احمدی‌نژاد، «آخر حماسه بالاخره یک نفر باید فدا شود».
اظهار نظری عجیب و بی معنا که فعالان سیاسی آن را به اعلام جنگ در انتخابات تعبیر می‌کنند. اعلام جنگی که با خط مشی احمدی‌نژاد و هم پیمانانش هم خوانی کاملی دارد. مشایی که زیر نظر احمدی‌نژاد در کارنامه سیاسی خود موضع گیری‌های خاصی در خصوص اسراییل و مکتب ایران در مقابل مکتب اسلام داشته است، بعید به نظر می‌رسد که دغدغه وحدت ملی در اولویت‌هایش باشد. فردی که بیشتر از هر کس دیگری در اطراف احمدی‌نژاد نام «انحرافی» را با خود به دوش کشید. در واقع همیشه این طور به نظر رسیده است که تیمی‌که حتی حمایت بخش زیادی از اصول گرایان و جبهه پایداری را نیز از دست داده است، همواره به دنبال متمرکز کردن قدرت در ساختاری محدود بوده‌اند. آن چه که در عمل از هشت سال فعالیت احمدی‌نژاد و هم پیمانانش به دست آمد، بیشتر از آن چه که با مبانی جمهوری اسلامی‌سازگار باشد به عقاید فاشیستی می‌گراید؛ البته با ادبیات و بیانی انقلابی، ارزشی و ملی‌گرایانه.
در واقع با این جنس از اظهارنظرهای حق به جانب و فاتحانه، صرف ورود به رقابت برای بقایی و حامیانش سودآور به نظر می‌رسد. در واقع با تایید بقایی توسط شورای نگهبان منطقا پرونده قضایی او منجر به حکم سنگینی نمی‌شود و فرضا اگر بقایی رد صلاحیت شود، خودش را «فدا شده» خواهد دانست و تقدس مآبی تیم احمدی‌نژاد وجوه تازه ای پیدا می‌کند.
در روزهایی که سید محمد خاتمی‌و امثال علی مطهری و باقی فعالین و مسوولین سیاسی از عباراتی چون آشتی و گفت وگوی ملی (فارغ از بحث‌های پیش آمده) استقبال کرده بودند بیان اظهار نظرهای این چنین و از حالا برنده دانستن کاندیدایی که وزن و سابقه سیاسی قابل دفاعی ندارد، موضعی خطرناک و به شدت وحدت گریز می‌نماید. فعالیت‌ها و سخنرانی‌هایی پی در پی که می‌تواند بیشتر از همیشه انتخابات و فعالیت‌های سیاسی در جمهوری اسلامی‌ایران را به کارزار شبیه کند. کارزاری که در آن خوف همیشه بر رجا مقدم خواهد بود.
گزارش : محمد مَهدی حسین‌نیا/مردم سالاری
کد مطلب: 67485
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *