حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان، پس از آنکه شاهد نقش بر آب شدن پیش بینی هایش در مورد هاشمی رفسنجانی بود، در سرمقاله امروز (دوشنبه) خود در روزنامه کیهان، خط جدیدی را به اصولگرایان نشان داد : پیوند زدن اصلاح طلبان با جریان انحرافی.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، روز ۱۸ اردیبهشت در آستانه دومین روز از ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، حسین شریعتمداری در سرمقاله خود در کیهان پیش بینی کرد که هاشمی رفسنجانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نمی شود، اما اکنون که هاشمی کاندیدا شده و پیش بینی شریعتمداری را تنها ظرف چهار روز باطل کرده است، خط جدیدی توسط روزنامه کیهان در پیش گرفته شده است. شریعتمداری روز ۱۸ اردیبهشت برای اثبات دلایل خود در کاندیدا نشدن هاشمی رفسنجانی نوشته بود : "آقاي هاشمي رفسنجاني به اين علت که اطمينان دارد در صورت نامزدي براي رياست جمهوري يازدهم، صلاحيتش تأييد خواهد شد، نامزد نميشود! چرا؟! براي آن که بعد از ثبتنام به عنوان کانديداي رياست جمهوري يازدهم، نوبت به انتخابات ميرسد و آقاي هاشمي نيز مانند ساير نامزدها بايد نامزدي خود را در ميدان انتخاب مردم قرار بدهد و اين همان ميداني است که جناب آقاي رفسنجاني از ورود به آن بيم دارد، زيرا برخلاف آنچه گروههاي مأموريت يافته در ملاقاتهاي پيدرپي با ايشان ادعا ميکنند. آقاي هاشمي به خوبي ميداند که پايگاه مردمي قابل توجهي ندارد و از سالن وزنکشي نامزدهاي رياست جمهوري يازدهم، «سنگين وزن» بيرون نخواهد آمد. در اين حالت، از يکسو پوچ بودن ادعاهاي
روز 18 اردیبهشت در آستانه دومین روز از ثبت نام کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، حسین شریعتمداری در سرمقاله خود در کیهان پیش بینی کرد که هاشمی رفسنجانی کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم نمی شود، اما اکنون که هاشمی کاندیدا شده و پیش بینی شریعتمداری را تنها ظرف چهار روز باطل کرده است، خط جدیدی توسط روزنامه کیهان در پیش گرفته شده است
لافگونه اصلاحطلبان و گزافهسراييهاي اصحاب فتنه درباره پايگاه مردمي گسترده! آقاي هاشمي برملا خواهد شد که ضربه سنگين ديگري براي آنهاست و از سوي ديگر- با عرض پوزش- فرصت «بازي با مشت بسته»! را از جناب رفسنجاني سلب خواهد کرد. آقاي هاشمي عليرغم آن که وانمود ميکند براي درخواستهاي مکرر گروهها- مأموريت يافته- ارزش و احترام قائل است، آنها را فسقليتر از آن ميداند که با طناب پوسيده چند وبلاگنويس و يا آدمهاي تازه به دوران رسيده وارد چاه شود. توضيح آن که براساس شواهد و نشانههاي موجود، آيتالله هاشمي ترجيح ميدهد ادعاي برخورداري از پايگاه مردمي گسترده را در هالهاي از ابهام براي خود حفظ کند و اين ادعا را براي ارزيابي صحت و سقم آن در هيچ ميداني به آزمون نگذارد، چرا که «ادعا» مادام که ميزان صحت و سقم آن برملا نشده باشد، ميتواند در عرصه سياست، نقش «شمشير داموکلس» را بازي کند و از آن براي تهديد و «امتيازگيري» استفاده شود. شرط و شروطي که اين روزها آيتالله هاشمي مطرح ميکند قبل از آن که براي نامزد شدن باشد، توجيهي توضيحنما ! براي نامزد نشدن است!"
شریعتمداری تلاش کرده بود در سرمقاله خود، اثبات کند هاشمی از روی زیرکی، اصلاح طلبان را بازی می دهد و سرانجام کاندیدا نمی شود چرا که با "طناب پوسیده" آنها وارد چاه نمی شود. اما اکنون که پیش بینی او غلط از آب درآمده، علاوه بر آنکه برای توجیه اشتباه خود از محتوای جلسه خصوصی خاتمی با برخی دوستانش سخن به میان آورده که هر کس خاتمی را بشناسد متوجه
دولت احمدی نژاد که به نام جریان انحرافی شهرت یافته با حمایت اصولگرایان و با ضدیت اصلاح طلبان روی کار آمد. اما جالب اینجاست که گروهی که خود از دولت احمدی نژاد حمایت کرده، جناح مقابل را که هشت سال است بر مواضع خود مبنی بر مشکلات حاصل از عملکرد دولت احمدی نژاد پافشاری می کند به پیوند خوردن با جریان انحرافی متهم می کند
می شود آنچه در آن به عنوان سخنان خاتمی آمده صحت ندارد، ترفند تازه ای را آغاز کرده که همان پیوند زدن جریان انحرافی با اصلاح طلبان یا به زعم آنان جریان فتنه است و جالب اینجاست که برای اثبات این مدعا، از توجیه عجیب و پیش پا افتاده ای همچون همزمانی حضور اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی در ستاد انتخابات وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری استفاده می کند.
رابطه اصلاح طلبان و اصولگرایان با جریان انحرافیمحمود احمدی نژاد که در سال ۱۳۸۴ با حمایت گسترده اصولگرایان و تبلیغات منفی فراوان آنان بر ضد هاشمی رفسنجانی روی کار آمد، علیرغم آنکه در اواخر دولت نهم از شعارهای خود فاصله گرفته بود باز هم به طور گسترده از حمایت جریان اصولگرا برخوردار شد و در حقیقت اصولگرایان چشم خود را بر روی اشکالات دولت احمدی نژاد و حامیان او همچون مشایی که حاشیه سازیهای خود را در همان دوره با طرح موضوعاتی همچون دوستی با مردم اسرائیل یا شرکت در مجلس رقص در ترکیه و ... آغاز کرده بودند، بستند تا اجازه ندهند اصلاح طلبان دوباره به قدرت بازگردند. در زمان انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ در شرایطی که اصلاح طلبان بر ضد جریان دولت که اصولگرایان آن را حمایت می کردند موضع گیری آشکاری داشتند اما اصولگرایان با یک اتحاد تاکتیکی برای شکست دادن اصلاح طلبان، تمام امکانات خود را در اختیار جریان دولت قرار دادند و از آن حمایت کردند. بدین ترتیب دولت احمدی نژاد که به نام جریان انحرافی شهرت یافته با حمایت اصولگرایان و با ضدیت اصلاح طلبان روی کار آمد. اما جالب اینجاست که گروهی که خود از دولت
به نظر می رسد موضع گیری جدید حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان، نشان دادن خط جدیدی به اصولگرایان با این مبناست که اختلافات داخلی را با ارائه تصویر غلطی از همراهی جریان انحرافی با اصلاح طلبان پنهان ساخته و پروژه دو قطبی کردن انتخابات را با یکسان شمردن حامیان دولت و اصلاح طلبان آغاز کنند
احمدی نژاد حمایت کرده، جناح مقابل را که هشت سال است بر مواضع خود مبنی بر مشکلات حاصل از عملکرد دولت احمدی نژاد پافشاری می کند به پیوند خوردن با جریان انحرافی متهم می کند.
تاکتیک جدید برای پنهان کردن اختلافاتبه نظر می رسد موضع گیری جدید حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان، نشان دادن خط جدیدی به اصولگرایان با این مبناست که اختلافات داخلی را با ارائه تصویر غلطی از همراهی جریان انحرافی با اصلاح طلبان پنهان ساخته و پروژه دو قطبی کردن انتخابات را با یکسان شمردن حامیان دولت و اصلاح طلبان آغاز کنند. این پروژه در شرایطی کلید خورده که اصولگرایان حداقل در چهار طیف پراکنده شده اند و خروجی تمامی ائتلافهای کاغذی آنها که قرار بود فقط یک کاندیدا باشد بیش از یک کاندیدا بوده و در چنین شرایطی برای به دست گرفتن قدرت و خارج کردن رقبا از میدان، تحلیلهای ذهنی خود را مبنی بر ائتلاف اصلاح طلبان با جریان انحرافی، به عنوان خبر واقعی عرضه می کنند. این درحالیست که مردم به روشنی می دانند در هشت سال گذشته کدام جریان به انتقاد از دولت احمدی نژاد پرداخته و کدام گروه بوده که تا همین چند ماه پیش و قبل از آنکه فضای کشور انتخاباتی شود مدام بر طبل حمایت از دولت می کوبیده است. اگر پیش بینی جدید شریعتمداری در روزنامه کیهان در مورد پیوند جریان انحرافی با اصلاح طلبان – یا به قول او جریان فتنه – را در کنار پیش بینی هفته گذشته او مبنی بر کاندیدا نشدن هاشمی رفسنجانی بگذاریم – که البته رنگ باخت - مشخص می شود که حاصل انتخاب این تاکتیک جدید اصولگرایان در نظر مردم چه خواهد بود.