گروه سیاسی- حمید شهریاری: یکی از مهمترین دغدغههای مردم انتصاب مدیران میانی دولتی در بخشهای مهم اجرایی کشور است.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،به همین دلیل بعد از اینکه اکثریت مردم ایران تصمیم گرفتند تا فردی را در بالاترین مقام اجرایی کشور بگمارند، از وی نیز توقع داشتند که براساس وعدههای خود به دنبال حل مشکلات عدیده اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... کشور باشد تا مردم ایران که از نعمتهای عظیم خدادادی در بخشهای مختلف اقتصادی و ژئوپولتیکی بهره مند هستند، بتوانند با خارج کردن این ظرفیتها از بلقوه و تبدیل آنها به فعل، حداقل بخشی از مشکلات خود را که بیشتر دغدغه فرزندانشان را دارند، برای نسل بعدی حل کنند.
حضور مشروط مردم پای صندوقهای رای
به همین دلیل با وجود اینکه بیشتر جوانان کشور که حدود 49 درصد میشوند پای صندوقهای رای در دومین مرحله ریاست جمهوری چهاردهم حاضر نشدند، اما پدران و مادران آنها که نسل اوایل انقلاب هستند یا در کوران جنگ تحمیلی دیده به جهان گشودند و سختیهای فراوانی را در این دوران تحمل کردند و به چشم دیدند که چگونه بهترین فرزندان وطن برای حراست از آب و خاک جان خود را فدا کردند، به میدان انتخابات آمدند و با رای به مسعود پزشکیان خواستار تغییر در سیاستهای کشور بخصوص حل مشکلات عدیده شدند و به زمامداران حکومت این اخطار را کردند که این آخرین باری است که آرای خود را در صندوقهای رای میریزیم.
اما همین افراد امروز توقع دارند که مشکلات کشور نه در کوتاه مدت بلکه حتی به درازای تاریخ حل شود، به شرط اینکه مجموعه حکومت معتقد به این باشد که باید برای مردم کاری کرد تا این ایرانیان به آنچه که حقشان است برسند.
یکی از راههای رسیدن به این هدف استفاده از مدیران لایق و کارشناسان خبره در دستگاههای مختلف اجرایی کشور است تا آنها زمینه رشد و شکوفایی ایران را هر روز بیشتر از دیروز فراهم کنند. این انتصابات میتواند در بخشهای مختلف از جمله اقتصاد، سیاست، فرهنگ، جامعه و ... باشد.
انتصابات، پاشنه آشیل دولت چهاردهم
به نظر میرسد که دولت چهاردهم علارغم دولت سیزدهم که ترجیح میداد افراد نزدیک به خود را در جایگاههای حساس قرار دهد، حتی اگر این افراد استعداد و تجربه کافی در آن پست را نداشتند، اما دولت چهاردهم نگاهی متفاوت به این مقوله دارد.
یعنی نگاه دولت چهاردهم همان نگاه معاون اول است که بخاطر اخراج یکی از اساتید دانشگاه شریف و جذب یکی از همفکران حزب جبهه پایداری که هیچ تحصیلات مرتبط و سوابق تدریس موثری نداشت، استعفا کرد و از هیات مدیره این دانشگاه مهم کنار کشید.
همین فرد یعنی دکتر عارف امروز معاون اول دولت چهاردهم شده و بطور مستقیم مسئولیت اقتصادی کشور را برعهده دارد. وی به خوبی میداند که باید از افراد متخصص و با دانش در ارکان مهم کشوری آن هم در زمانیکه جهان به سرعت غیرقابل باوری به سمت مدرنیزه شدن درحال حرکت است و هوش مصنوعی حرف اول را در بین تمامی دانشهای روز جهانی میزند، استفاده کرد.
این موضوع حتی در شهرها و روستاهای دور افتاده نیز صدق میکند. البته همچنان برخی از استانهای ایران عزیز از فقر در تمامی زمینهها رنج میبرند که میتوان به استانهای سیستان و بلوچستان، بخشهایی از کرمان، هرمزگان و غیره اشاره کرد.
با اینکه دولت سیزدهم شعار خود را مردمی بودن قرار داده بود ولی فی الاواقع نتوانست ارتباط موثری با مردم در جهت حل مشکلات کشور برقرار کند.
زیرا همانگونه که گفته شد دولت پیشین با اینکه سعی در این داشت که بگوید حامی مردم مظلوم و محروم است، اما بیشتر اقداماتش تنها نمایشی بود که میخواستند برای رئیس دولتش جایگاهی بالاتر در میان مردم و حکومت باز کنند.
حتی زمانیکه رئیس دولت سیزدهم به شهادت رسید با اینکه میدانستند دولت آن شهید بزرگوار، اقدامی شایسته و بایسته برای حل مشکلات عدیده مردم انجام نداده است، اما سعی کردند وی را در جایگاه قدیس بگمارند تا از عملکرد ضعیفش کمتر انتقاد شود.
به شکلی که محسنهاشمی در یکی از برنامههای تبلیغاتی که با علی خضریان مناظره ای داشت به وی گفت که اصلاح طلبان دستشان برای انتقاد از دولت به دو دلیل یکی اینکه وی شهید شده و دیگر اینکه محبوب رهبر انقلاب است، کمتر انتقاد میکنند.
همین موضوع باعث شد که بعد از تشکیل دولت چهاردهم در پاسخ به سوالات متعدد درباره آنچه دولت پزشکیان از رئیسی تحویل گرفت، گفته شود، فاطمه مهاجرانی تنها گفت که نباید تمامی اقدامات دولتهای پیشین را نفی کرد اما هرچه هست در آن پولی نیست و برای اینکه بدانیم چه چیزی را تحویل گرفتهایم، باید بدانیم که سفره مردم میزان الحراره عملکرد دولتهاست.
با این وجود مسعود پزشکیان در سخنرانی گفت که دنیایی از مشکل در دولت درست کرده اند و حالا میگویند باید آنرا حل کنید.
اما وی بازهم تاکید میکند که آغوش دولت برای همکاری با تمامی جناحها با هر سلیقه و فکری باز است.
گماردن افراد باکفایت در مناصب مدیریتی
به هرحال یکی از مهمترین شاخصههای عملکرد دولت، گماردن افراد باکفایت در پستهای مدیریتی است یعنی اینکه باید افرادی قدرت اجرایی داشته باشند که مشکل را شناخته و بتوانند با قدرت و تفکر آنرا حل کنند
این موضوع در ساختار کشور ما که براساس استانهای مختلف است، بسیار نمود دارد و استانداران نیز از این نقش به دور نیستند.
در طی چندماه اخیر و با تعیین استانداران جدید در کشور مشخص شد که استاندارانی که برمسند جانشینی رئیس جمهوری در استان متبوع خود هستند، از انواع گرایشهای سیاسی بوده و برخلاف دیگر دولتها که سیاستشان عدم گماشتن استانداران بومی در استانهای مختلف است، این دولت اتفاقا استانداران زاده همان استان را برای حل مشکلات عدیده مدنظر دارد.
بطور مثال در استان کردستان فردی سنی و کرد به عنوان استاندار انتخاب میشود و در سیستان نیز فردی بلوچ و سنی مذهب به استانداری میرسد که به شدت مورد استقبال افراد با نفوذ این خطه از ایران قرار میگیرند. به شکلی که مولوی عبدالحمید در مراسم معارفه استاندار جدید با استقبال از انتصاب استاندار سنی و بلوچ در این استان میگوید که از این پس چهرهای جدید از سیستان و بلوچستان خواهید دید.
البته به نظر میرسد همچنان جای یک استاندار زن در میان استانداران کشور خالی است و بسیاری از سیاسیون ابراز امیدواری کردهاند که دولت بتواند این خواست مردم را نیز برآورده کند.
با این اوصاف همانگونه که در طی چندماه گذشته از مردم در همراهی همه جانبه با دولت دیده شد، بخصوص جنگ شناختی با رژیم صهیونیستی و دفاع همه جانبه از دولت چهاردهم، این بار نیز، مردم با این دولت همراهی کرده و برای تغییرات گسترده در کشور با دولت همراهی کنند.