گروه سياسي: صرف نظر از اينکه اين دوره کدام کانديداها مثل ادوار گذشته پوششي هستند اين سوال به ذهن هر مخاطبي خطور ميکند که شوراي نگهبان با علم به اينکه افراد براي پوشش به ميدان ميآيند چرا صلاحيت آنها را احراز ميکند؟
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،در مورد اين موضوع در محافل سياسي بحثهاي بسياري شده چرا که جدا از هدر رفت بيت المال اين موضوع به نوعي يک توهين آشکار به مردم محسوب ميشود.هرچند که برخي ناظران هم معتقد هستند که پوشش کانديداي مورد نظر به نوعي يک تاکتيک سياسي محسوب ميشود و ميتوان با اين توجيه از کنار آن عبور کرد.
بهرحال در کشورمان رسم شده، جريانها براي اينکه درصد پيروزي خود را در انتخابات بالا ببرند سناريوي کانديداي پوششي را انتخاب کنند. يکي از شيوههاي رايج در انتخابات حضور کانديداهاي متعدد از يک جريان و با تفکر مشترک است. نقشه کانديداي پوششي هميشه بر روي ميز اتاق فکرها باز است و هر جريان سياسي که تصميم به معرفي نامزد در رقابت انتخاباتي دارد بهجاي معرفي يک کانديد، چند کانديد را براي نامزد شدن معرفي ميکند. اين مسئله از چند زاويه مورد بررسي است. بعضاً در درون جريانها مسئله توافق بر سر يک کانديدا به سرانجام نميرسد و در جلسات درون جرياني که دراينباره صورت ميگيرد کانديداها حاضر به کنار رفتن از عرصه انتخابات نميشود و بر حضور خود پافشاري ميکنند لذا باعث ميشود از يک جريان چند نفر کانديد ثبتنام کنند. پس از ثبتنام و تأييد صلاحيت بهزودي ميزان مقبوليت کانديداها در بين مردم نمايان ميشود هنگامي که يک کانديدا احساس ميکند از اقبال بالايي در بين مردم برخوردار نيست عرصه را به همفکران خود واگذار ميکند و اصطلاحاً به نفع وي کنار ميرود و هواداران خود را دعوت ميکند به نامزدي که به نفع وي کنار رفته رأي دهند. يکي ديگر از علتهاي حضور کانديداي پوششي اين است که با اين سناريو بتوانند ايدههاي مختلفي در بين مردم مطرح کنند و به سمت جذب حداکثري پيش بروند. ازآنجا که مردم سليقههاي سياسي گوناگون دارند هنگامي که کانديداهاي مختلفي در معرض انتخاب آنها قرار گيرد بيشتر در انتخابات شرکت ميکنند و مشارکت عمومي بالا ميرود. به اين معنا که هرچه گزينههاي انتخاب بيشتر باشد، شعارهاي مختلفي مطرح شود، برنامههاي متنوع براي اداره کشور اعلام شود مساوي با اين است که سليقههاي گوناگون در انتخابات گسيل داده ميشود و مردم بهتر ميتوانند کانديداي دلخواه خود را انتخاب کنند.
ديگر انگيزه حضور کانديداهاي متعدد اين است که جريانها از اين رهگذر بتوانند مهر تأييد صلاحيت شوراي نگهبان را بر کارنامه حضور خود در انتخابات بگيرند. ازآنجاييکه ممکن است عدم صلاحيت يقه هر نامزد ثبتنامي براي رياست جمهوري را بگيرد و او نتواند آيتمهاي موردنظر شوراي نگهبان را پشت سر بگذارد. لذا احزاب چند گزينه را معرفي ميکنند تا بتواند فيلترهاي موردنظر شوراي نگهبان را رد کنند و دست جريانها براي حضور در رقابت انتخاباتي خالي نماند. لذا جريانها احتياط را سرلوحه کار خود قرار داده و چند کانديد معرفي ميکنند تا عرصه را سر هيچ به رقيب واگذار نکنند. همچنين ازآنجاييکه تبليغات انتخاباتي در کشور ما بسيار در توفيق و عدم توفيق رئيسجمهور آينده تأثيرگذار است و مناظرات انتخاباتي چند دوره است که در انتخابات رايج شده است لذا احزاب چند نفر را به ميدان رقابت ميفرستند تا بتوانند فضاي عمومي جامعه را جهتدهي کنند از اين حيث که اگر يک کانديدا در هنگام مناظرات بتواند بر رقيب خود غلبه کند ميزان رأي بالايي را به خود اختصاص ميدهد ميتوان گفت در چند دوره گذشته پيروز مناظرات پيروز انتخابات بوده لذا احزاب با کانديداي پوششي سعي دارند گزينه اصلي خود را در مناظرات حمايت کنند و وي را براي پيروزي بر حريف تجهيز کنند از اين طريق يک حزب در برنامههاي راديويي و تلويزيوني هم توانسته وقت بيشتري براي معرفي برنامه خود به مردم داشته باشد و هم گزينه اصلي خود را تقويت کند. کانديداي پوششي بهمانند يک سپر دفاعي در مقابل گزينه اصلي عمل ميکند. فارغ از صحتوسقم اين سناريوي سياسي، درست يا غلط بودن آن، چند سالي است که اين سناريو در عرصه سياسي ايران رايج شده و معمولاً شب انتخابات کانديداهاي پوششي به نفع همحزب خود کنارهگيري کرده و در صورت پيروزي آن جريان در انتخابات سر از يکي از معاونتها يا وزاتخانهها درميآورند در صورتي که اگر کانديد پوششي يک کانديد مستقل باشد در هيات دولت و دولتمردان جديد منصبي نخواهد داشت.
با اين حال، سخنگوي شوراي نگهبان در پاسخ به اين سوال که چرا کانديداهاي پوششي تأييد ميشوند؟ گفته است: «اين موضوع مستلزم اطلاع و آگاهي از نيات و انگيزههاي افراد است و ما ابزاري براي نيتسنجي افراد در اختيار نداريم. در قانون نيز چنين پيشبيني صورت نگرفته است. برخي افراد پس از حضور در عرصه رقابت به دلايل مختلف از جمله اينکه مورد استقبال سياسي نيستند، کنارهگيري ميکنند يا اينکه به اين نتيجه برسند که براي پيروزي ائتلاف ميکنند؛ از اين رو شناخت پوششي يا واقعي بودن يک کانديدا سخت است.»
در اين دوره نيز به نظر ميرسد عليرضا زاکاني و قاضي زادههاشمي در قامت کانديداهاي پوششي حاضر شدهاند. در اين ميان عليرضا زاکاني بسيار گزينه محتمل تري است چرا که وي در دور قبل نيز تنها هدف اش سپر دفاعي بودن براي ابراهيم رئيسي بود.البته او چند روز قبل در شبکه ايکس نوشت: «در انتخابات گذشته افتخار حمايت از مظهر شعارهاي انقلاب را داشتم و تمام حملات ناجوانمردانه را به جان خريدم. اما در انتخابات 1403 براي تداوم راه شهيد رئيسي و تکميل خدمات، تا آخر ميمانم و رقابت ميکنم. به لطف خدا، ياري شهدا و با اتکا به سوابق، کارنامه و برنامهاي جامع، به کسب آراي مردم عزيزمان اميدوارم. راه جمهور؛ ايران عزيز؛ دولت خدمت» اگرچه وي به جد در اين خصوص گفت تا آخر خواهد ماند اما از منظر بسياري از ناظران و کارشناسان سياسي جريان اصولگرا درنهايت راه اجماع را در پيش خواهند گرفت تا بتوانند در مقابل تنها کانديداي اصلاح طلبان رقابت کنند.در گذر از اين موضوع گزينه نهايي محتمل قاليباف است و قطعا افرادي نظير عليرضا زاکاني ناچار به انصراف خواهند بود.