حضور یا عدم حضور اکبر هاشمیرفسنجانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در فاصله ۳ ماه به آغاز ثبتنام از کاندیداها همچنان از نقاط مبهم انتخابات آتی محسوب میشود.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، از گوشه و کنار زمزمههایی مبنی بر احتمال حضور هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری آتی شنیده میشود اما واقعیت آن است که در مورد ورود هاشمی به عرصه انتخابات، ابهامات جدی وجود دارد و علیرغم تمام احتمالات موجود، بعید به نظر میرسد هاشمی را در قامت کاندیدا در انتخابات آتی ببینیم.
هاشمی و انتخابات ریاست جمهوری
پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم و حواشی فراوان حوادث پس از انتخابات، اکبر هاشمیرفسنجانی که حامی اصلاحطلبان حاضر در انتخابات بود، سعی داشت در نقش میانجی، حوادث را ختم به خیر کند. اما نظرات هاشمی، با تخطئه جریان مقابل مواجه شد. نقطه اوج اظهارنظرهای هاشمیرفسنجانی در مورد انتخابات ریاست جمهوری دهم، نماز جمعه معروف تهران بود که آخرین حضور هاشمی در نماز جمعه محسوب میشد. هاشمی در نماز جمعه روز ۲۶ تیر ۸۸ که با حضور گسترده مردم برگزار شد و سه نفر از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری هم در آن حضور داشتند، اعلام کرد که باید اعتماد مردم به جمهوری اسلامی احیا و از زندانیان حواث اخیر دلجویی شود. وی همچنین گفت که بخش بزرگی از مردم در نتیجه انتخابات تردید دارند و ما باید این تردیدها را از بین ببریم. هاشمی در همان نماز جمعه، پیشنهادات پنجگانه خود شامل پایبندی همه به قانون، ایجاد فضای بحث برای جلب اعتماد مردم، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی رسانهها و مطبوعات و دلجویی از آسیبدیدگان را مطرح کرد. اما نه تنها به پیشنهادات هاشمی توجهی نشد، بلکه او دیگر نتوانست در نماز جمعه حاضر شود و از آن زمان تاکنون هیچ یک از نمازهای جمعه تهران به امامت هاشمی اقامه نشده است. با این وجود هاشمی پس از آن روز، هیچگاه در مقابل نظام، موضعگیری نکرد و طی سه سال گذشته و بویژه در یک سال اخیر، در هر مناسبتی از ضرورت حضور فعال همه جناحها در انتخابات مختلف و بویژه انتخابات ریاست جمهوری سخن گفته است. اما آیا تاکید هاشمی بر ضرورت حضور در انتخابات، لزوما به معنای کاندیداتوری اوست؟
هاشمی و دو تجربه تلخ
اگر چه طرح اصلاح قانون انتخابات که در صورت تایید نهایی آن، هاشمی رفسنجانی به دلیل سن بالا، امکان شرکت در انتخابات را پیدا نمیکند همچنان مسکوت مانده و برخی معتقدند به این دلیل، هاشمی کاندیدا میشود، اما با این حال تجربیات گذشته، تردیدهای هاشمی را برای کاندیداتوری در انتخابات افزایش میدهد، چرا که هاشمی یکی از باهوشترین سیاستمداران ایران محسوب میشود و بعید به نظر میرسد در شرایط فعلی که فضای سیاسی کشور بیش از هر زمان دیگری، خاکستریرنگ است حاضر شود برای سومین مرتبه، آبروی خود را وارد میدان انتخابات کند. هاشمی در انتخابات مجلس ششم و در حالیکه از سوی طیف رادیکال جریان اصلاحات به شدت تخریب میشد، در شمارش آرا، در رتبه آخر قرار گرفت و با رای پایینی از تهران به مجلس راه یافت، اما کنارهگیری کرد و حاضر نشد با آرای پایین وارد مجلس شود. او در انتخابات ریاست جمهوری نهم نیز در مرحله اول، در صدر قرار گرفت و همراه با محمود احمدینژاد به مرحله دوم رسید اما علیرغم حمایت جریان اصلاحات از او، نتوانست پیروز شود؛ هرچند که او در مورد نحوه برگزاری انتخابات و شمارش آرا، ابهاماتی داشت که به طور جدی پیگیری نکرد. دو تجربه تلخ هاشمی در سالهای ۷۸ و ۸۴، از یک سو و افزایش سن او از سوی دیگر، او را محتاطتر از گذشته کرده است و همین امر موجب میشود هاشمی برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم، عزمی جدی نداشته باشد. به نظر میرسد هاشمی به جای آنکه برای سومین مرتبه، خود را در معرض آزمونی سخت و دشوار در قالب انتخابات ریاست جمهوری قرار دهد، تلاش میکند مسیر حضور جریانهایی را که میتوانند کشور را از شرایط کنونی خارج کنند هموار سازد. هاشمی پیش از این بارها اعلام کرده که تمایلی برای ریاست جمهوری ندارد و این بدینمعنا است که او سودای بر تن کردن ردای ریاستجمهوری را ندارد، بلکه قصد دارد در نقش یک هدایتکننده، وضعیت مطلوبتری را برای کشور ترسیم کند.