گروه سياسي- رحمان زين الدين: اتفاق عجيبي افتاد و ناگهان خبر رسيد که بالگرد حامل رئيس جمهوري دچار نقص شده است. اولين بار خبرگزاري فارس آنرا تکذيب کرد و گفت که رئيس جمهوري و همراهان در حال طي مسير با خودرو هستند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،اما انگار کسي آنرا باور نکرد و همچنان اخبار ناگوار به گوش ميرسيد، تا اينکه در اوايل شب اخبار تاييد نشده اي از حادثه ناگواري خبر داد که همگان را در شوک فرو برد. رهبر انقلاب به سرعت سخنراني کردند و به مردم ايران اطمينان دادند که کار کشور دچار هيچگونه خللي نخواهد شد.
از همان ساعات اوليه که بطور غير رسمي خبر شهادت رئيس دولت و وزير خارجه و همراهان در ميان گروههاي سياسي کشور يعني همان شب ميلاد امام رئوف (ع) منتشر شد بسياري از اهالي سياسي که پيش از آن قرار ديدارهاي عيدانه باهم داشتند، وقتي که جمعشان شکل گرفت چه اصولگرا و اصلاح طلب يه يررسي شرايط و اتقافات بعد از آن بخصوص مسيري که بايد کشور در اين زمينه طي کند پرداختند.
تصميم به حضور در انتخابات
تقريبا صبح روز بعد که خبرگزاري رسمي کشور ايرنا و صداوسيما از شهادت رئيس جمهوري سيزدهم خبر دادند ميتوان گفت بسياري همان شب قبل تصميم خود را براي دعوت از شخصيتهاي سياسي و يا حضور در انتخابات پنجاه روز آينده گرفته بودند.
اما هيچ کس گمان نميکرد که تا به اين حد ثبت نام در انتخابات براي افراد حيثيتي باشد و فکر کنند که اگر در انتخابات شرکت نکنند به وجهه ملي، سياسي و خانوادگي آنها برخورده است.
برخي از گروهها (به گفته دوستان خودشان در سايتهاي همسو) حتي در مراسم تشييع شهداي خدمت اقدام به برپايي چادرهاي عزا کرده بودند ولي در کنار آن اقدام به تبليغ براي نامزد مورد نظر خود را داشتند. به انتخابات هيات رئيسه مجلس هم که رسيديم ديديم که قولهايي براي عدم حضور در انتخابات براي کسب کرسي رياست مجلس داده بود اما در ساعات واپسين نيز وارد عرصه انتخابات ميشوند تا عطش سيري ناپذيري کسب قدرت خود را به رخ مردم ايران بکشند.
حال ببينيد از اولين ساعات اوليه بازشدن دربهاي وزارت کشور تا دقايق پاياني ثبت نام، افرادي در اين صحنه حضور يافتند که به راحتي ميتوان از ميان آنها فهميد که بقول شهيد بهشتي شيفتگان خدمت هستند يا تشنگان قدرت.
ريشه يابي حضور کثير نامزدها
البته حضور اين افراد در ثبت نام انتخابات رياست جمهوري را بيشتر بايد ريشه يابي کرد که چرا تعداد بسيار زيادي از آنها نمايندگان ادوار مجلس هستند يعني اينکه در انتخابات اخير يا گذشته حتي در حوزه انتخابيه خود که يا محل زادگاهشان است يا اينکه در آنجا سالهاي متمادي زندگي کرده و حتي حداقل 4 سال نمايندگي آن منطقه را برعهده داشته اند، نتوانستند دوباره حدنصاب کافي براي ورود به مجلس کسب کنند. يا اينکه وزراي دولت کنوني هستند که با حضور در انتخابات گذشته و حمايت از رئيس جمهوري شهيد در دولتش، مناصب اجرايي گرفته اند و ميخواهند اين بار نيز براي حضور در دولت آينده امتيازايت جديدي کسب کنند و در ميانه راه، از صحنه به نفع رقيب اصلي کنار بکشند.
اينکه براي حضور در ستاد انتخابات کشور نيز مسابقه بود نيز جاي تعجب فراوان داشت، و تنها در روز اول بود که تنها 4 نفر ثبت نام کردند و در وقتي به انتها رسيديم ديديم که تعداد از 80 نفر فراتر رفت که اين نيز جاي تعجب دارد.
اينکه افراد مختلفي از احزاب که به بلوغ سياسي رسيده اند نامزد پستهاي اجرايي کشوري شوند، نه فقط مذموم نيست بلکه نشانه رشد سياسي يک جامعه است اما وقتي در جامعهاي احزاب انگشت شمار وجود دارند اما در جلسهاي درون جناحي چندنفر با هم گعده داشتند و تمامي افرادي که جلسه برگزار کرده اند احساس تکليف ميکنند و هرکدام به چند دسته تقسيم شده و با افراد ديگري از همان جلسه به صحنه انتخابات ميآيند بسيار جاي شگفتي دارد!!
حتي از فيلمهاي منتشر شده در رسانهها دو خبرنگار که در حال ثبت ورود يکي از افرادي است که پيش از اين نماينده بوده و در حال ورود به ستاد انتخابات کشور است از هم ميپرسند که اين فرد واقعا ميخواهد رئيس جمهوري شود؟
آيا کسي وي را ميشناسد؟ يا فقط در حوزه انتخابيه خود شناخته شده است و اگر در حوزه خود نيز راي داشت اين دوره برتي مجلس انتخاب ميشد که نتوانسته راي کافي نيز از زادگاه خود کسب کند!!!!!
دلايل ابتذال سياسي براي حضور در انتخابات
مشخص نيست که چه مبنا و روشي در پشت اين مسايل وجود دارد.
اما اينکه در حداقل دو دوره گذشته افرادي از سوي شوراي نگهبان تاييد صلاحيت شدند که اين شورا براساس مبناي خاصي اين کار را کرده است تا سمت و سوي انتخابات را روشن کند براي همگان آشکار است.
ميتوان يکي از دلايل اين افراد را همان روش و منش دو انتخابات گذشته رياست جمهوري عنوان کرد که در صحبت با برخي از آنها اينگونه ميگويند که «حالا آمديم، شايد شوراي نگهبان مثل دورههاي گذشته که کسانيکه که فکر نميکريدم رجل ساسي باشند را تاييد کرد، اين دوره هم ما را رجل سياسي بداند و تاييد کند!!!!»
اين بار شوراي نگهبان نميتواند قانون انتخابات را مشکل ثبت نام بداند، زيرها دورههاي قبل که سيبيلوها، کلاه شاپوها و داش مشتيها هم در انتخابات ثبت نام ميکردند، بيشتر براي عکس يادگاري با شناسنامههاي خود بود که جلوي دوربين خبرنگاران حاضر ميشدند و شوراي نگهبان نيز حتي پرونده آنها را در نوبت بررسي قرار نميداد چون قانون انتخابات را خود تفسير ميکرد. اما اين بار به نظر ميرسد، شوراي نگهبان مسئول اين هرج و مرج سياسي است، اينکه هر کسي که حداقل يک دوره نماينده مجلس بوده يا اينکه در دولت پست معاونت داشته «رجل» سياسي محسوب ميشود، بايد دقت نظر کرد. دورههاي قبل شوراي نگهبان براي اينکه کانديداي اصلي و فرد مورد نظر کمتر مورد هجوم جناح مقابل قرار گيرد، کانديداهاي پوششي که سابقهاي از رجالت سياسي نداشتند را تاييد ميکرد و از جناح مقابل نيز افرادي که سر از سياست در نميآوردند را تاييد شده راهي انتخابات ميکرد تا کمتر به کانديداي اصلي هجوم برده شود و به افرادي که سياست ميدانستند «ظلم» کرد(سخن رهبر انقلاب). اين بار اين شوراي نگهبان است که بايد در برابر افکار عمومي براي هجوم نيمچه سياسيون کشور براي تسخير بالاترين پست
اجرايي پاسخ گو باشد.