گروه سياسي: آنچه از شواهد و قرائن ميتوان برداشت نمود اين است که گويا شمخاني دبير سابق شوراي عالي امنيت ملي کشورمان يکي از کانديداهاي رياست جمهوري پيش رو است. يعني ميتوان از الان گفت که يکي از رقباي احتمالي سيد ابراهيم رئيسي در سال 1404 شمخاني خواهد بود.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،علي شمخاني، نظامي 58 ساله، طي سالهاي قبل از دبيري شوراي عالي امنيت ملي، سمتهاي کليدياي همچون جانشين فرمانده کل سپاه پاسداران، فرماندهي نيروي زميني سپاه، وزير سپاه، فرماندهي نيروي دريايي سپاه و ارتش، وزير دفاع را در کارنامه داشت. شمخاني در 19 شهريور 1392 به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي منصوب شد.
وي سال 1380 هم کانديداي انتخابات رياست جمهوري شد. شمخاني که وزير دفاع دولت سيد محمد خاتمي بود گفته ميشود بدون مشورت با وي رقيب او در انتخابات شد که البته شکست خورد. شمخاني بعد از سيد محمدخاتمي و احمد توکلي در جايگاه سوم قرار گرفت. نکته جالب توجه آنجا بود که شمخاني عليرغم آنکه رقيب رئيس جمهور وقت شده بود اما بازهم از سوي خاتمي براي وزارت دفاع به مجلس معرفي شد و تا پايان اين دولت در اين سمت باقي ماند.
به نظر ميرسد در دوره کنوني نيز از همين الان ميتوان با يقين کامل نوشت که در صورت قطعي شدن کانديداتوري وي، او مثل سال 1380 هيچ شانسي نخواهد داشت. زيرا در درجه نخست جايگاه اجتماعي درخوري ندارد و اگر هم پايگاهي داشته باشد صرفا در محل تولدش است ولاغير.
به هرحال، به نظر ميرسد او در همان ماههاي پاياني حضوراش در شوراي عالي امنيت ملي چنين فکري را در سر ميپروراند. به عبارتي ميتوان گفت يکي از دلايلي که رسانه «نورنيوز» توسط وي و نزديکان اش متولد شد و اينگونه القا گرديد که رسانه شوراي عالي امنيت ملي است تا اعتباري کسب نمايد به همين دليل بود. ولي چه کسي است که نداند نورنيوز هيچ ارتباطي به شوراي عالي امنيت ملي کشورمان ندارد بلکه ارتباط اش زماني بود که متولد شد و نزديکان شمخاني برخي خبرهاي خاص شورا را از کانال اين رسانه منتشر ميکردند. اتفاقا چندي پيش نيز وقتي مشاهده شد رسانههاي غربي مدام در حال انعکاس اخبار نورنيوز به نام مواضع شوراي عالي امنيت ملي هستند اين شورا اطلاعيه اي صادر کرد تا هرگونه ارتباط را رد کرده باشد.
از نظر موضع گيري هم ميتوان گفت که سياست شمخاني مثل هميشه اکنون هم يکي به نعل و يک به ميخ است. درحقيقت او خيلي تلاش دارد هم حاکميت را راضي نگه دارد و هم آن پايگاه ضعيف خود ميان اصلاح طلبان و اعتدالگرايان را حفظ نمايد. ناگفته پيدا بود وقتي ترامپ در امريکا قدرت گرفت و شرايط ادامه برجام متزلزل شد شمخاني نيز چرخشي در موضع گيريهاي خود ايجاد کرد و به جاي دفاع از توافق هسته اي انتقادهاي نرمي را متوجه معماران اين توافق کرد. بهرحال او وقتي ديد موضع حاکميت به طور کل نسبت به برجام تغيير کرده وبدبينيهايي ايجاد شده ترجيح داد او نيز در سمتي بايستد که نفع سياسي بيشتري براي وي دارد. همين موضوع باعث شد که همان ايام شايعاتي در رسانهها مطرح شد مبني بر اينکه حسن روحاني، رئيس جمهور وقت به دنبال عزل وي است. اما نخستينبار شايعه برکناري و حتي به قولي استعفاي شمخاني پس از حادثه سقوط هواپيماي اوکرايني مطرح شد که البته به کنارهگيرياش منتهي نشد. در ادامه راه يکي ديگر از مسائلي که شمخاني را تا پاي کنارهگيري يا به قولي برکناري پيش برد، فشارهايي بود که همزمان با اعدام «عليرضا اکبري» مشاور سابقش به او وارد شد.
نام او حتي در پرونده ريزش ساختمان متروپل هم مطرح شد و شايعاتي مبني بر نسبت خانوادگي مالک ساختمان با او برسر زبانها افتاد که البته بعدها تکذيب شد. با اين حال همين خبر نيز فشارهايي را به او وارد کرد. به اين فشارها موضوع تجارت نفتي پسرانش و کشتيهاي نفتي آنها را بايد اضافه کرد. البته بايد به اين موارد، موضوع معماري برقراري دوباره روابط ايران و عربستان را اضافه کرد. اين موضوع ميتواند تنها نکته مثبت عملکرد وي در دوران سياسي حضورش باشد. آنجايي که ناگهان وي به عنوان دبير شوراي عالي امنيت ملي سفري بدون سروصدا به کشور چين داشت و در چند روز اقامتش ناگهان جلوي دوربين صداوسيما حاضر شد و اعلام کرد که با همتاي عربستاني خود درباره برقراري دوباره تعاملات سياسي به نتيجه رسيده است و فرداي آن روز قرارداد شروع مجدد ارتباط سياسي ميان دو کشور را امضا کرد. پس از آن بود که بعد از بازگشت، وي جاي خود را به سردار احمديان داد و به عنوان مشاور سياسي رهبر معظم انقلاب منصوب شد.
اما چند روز قبل ويدئويي از علي شمخاني منتشر شد که خيلي بازتاب داشت. او در اين ويدئو در حال تراول پاشي به کودکان محروم در تخت جمشيد است . از سوي ديگر وي در اين ويدئو پوششي دارد که از نگاه رسمي عجيب و از نگاه سياسي،« کُدي» است به معني حضور در انتخابات. او در ويدئو مذکور پيراهني صورتي برتن کرده و با کتي رنگ روشن و عينک آفتابي ظاهر شده است. معمولا در کشورمان وقتي يکي از چهرههاي سياسي چنين تغييراتي را اعمال ميکند يعني خيالاتي در سر دارد. تجربه به ما ميگويد در گذشته برخي سياسيون براي حضور در انتخابات عمل جراحي زيبايي انجام دادند و يا بوتاکس کردند و حتي در مطبهاي لاغري حضور يافته تا وزن خود را کاهش دهند که در عکسهاي انتخاباتي و پوسترهاي شان جذاب به نظر برسند.
بهرحال، چه بسا خود شمخاني نيز خوب بداند با توجه به آرايش سياسي کشور و جو موجود، وي شانسي نخواهد داشت. اما بالاخره همين حضور هم ميتواند امتيازي براي شمخاني محسوب شود که به طور کل محو نگردد. گفته ميشود از نظر شخصيتي شمخاني به هيچ وجه قائل به حضور در پشت پرده بودن و بازنشستگي سياسي نيست و همواره تمايل دارد در صحنه بوده و بازيگري کند. برخي از ناظران و کارشناسان سياسي تصور ميکردند شمخاني در انتخابات مجلسي که برگزار شد از حوزه استان خوزستان کانديدا شده و براي رياست مجلس رقيب محمد باقر قاليباف شود. اما به نظر ميرسد وي فکرهاي بزرگ تري در سر داشته است . به هرروي، بايد منتظر ماند و ديد او در آينده چه تصميمي خواهد گرفت.