گروه فرهنگي - فاطمه مشهدي باقر: آيا تا کنون به اين گزاره مهم «ايران مرز پر گوهر» که از سر تکرار، فاقد توجه شده است، تامل کردهايم؟ آيا تاکنون پاسخي به اين که چرا ايران مرز پر گوهر است، داشتهايم؟ کمي به پيرامونمان، نگاه بيندازيم درمييابيم که چرا ايران مرزِ پر گوهر است. يکي از دلايل مهم آن به واسطه قدمت شايان تاريخي است که ايران را به مرز پر گوهر تبديل ميکند.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،سابقه زيستي و آثار تمدن در اين سرزمين از گوهرهاي نايابي است که اين سرزمين کهن را در بالاترين نقطه درخشش فرهنگ و تمدن قرار داده است. در جاي جاي ايران زمين ميتوانيم با سرمايههاي هنگفت تاريخي، فرهنگي و هنري برخورد کنيم. يکي از اين سرمايههاي شگفت تيمره گلپايگان است. تيمره، فضاي گسترده اي است که از بافت روستايي و شهري منطقه، منفک است و در خطر تخريب و سرقت قرار دارد .از جمله سرمايههاي معتبر فرهنگي و تاريخي است که نشان زيست چند هزار ساله نسل بشر را تا کنون به وراثت نگه داشته است. مورد مهمي که جالب توجه است اين است که اين منطقه ارزشمند، نه تاريخي، که پيش تاريخي است و اين از اهميت درخشان منطقه است. اين منطقه، توسط مردم بومي کشف شده و تا کنون بي هيچ توجهي از سازمان مربوطه همچنان در حفاظت مردم منطقه است.
اين سهل انگاري تا حدي است که کوههاي متعدد و تپه ماهورهاي بينظير طي ساليان گذشته توسط معدن کاران منطقه از بين رفته و بخشي از ين منطقه نابود و تخريب شده که در کنارش بخش قابل توجهي سنگ نگارهها هم از بين رفته است و در پي برداشت سيليس توسط معدن کاران ناپديد شده است. رسول مجيدي مدير عامل انجمن دوستداران تيمره و کارشناس راهنما که خود از بوميان منطقه است از زمان کشف اين ميراث ارزشمندِ جهاني، زندگي خود را وقف معرفي و حفاظت اين اسناد معتبر کرده است به قيمت ايستادگي تا پاي جان. بي شک رسول مجيدي از جمله فرزنداني است که آيندگان نام او را به عنوان پاسدار راستين به ياد خواهند داشت. از اين رو گفتگويي با او داشتيم تا خود بيشتر از وظيفه خودخواسته که نشان از شجاعت و مسئوليت او دارد، بگويد.
چگونه سنگ نگارههاي تيمره را شناختيد؟
همه ما اين نقش نگارهها را ميديديم و فکر ميکرديم که کار چوپانان منطقه است که از سر تفريح دست به نقش و نگاره زدند. تا اين که با حضور افراد پژوهش گر از جمله دکتر فرهادي نويسنده کتاب «موزههاي در باد» متوجه شدم که در اين منطقه اسناد معتبر و مهمي ثبت شده که نشان باورهاي نياکان ماست پيش از اين که خط ابداع شود؛ البته هزارهها پيش از ابداع خط!
چگونه متوجه اين طول زماني شديد؟
با نشانههايي که بر روي اين سنگها نقش شده، ميشود به راحتي در يافت که باورها، رسم و رسوم و آيينهاي گذشتگان در اين منطقه ثبت شده است. يکي از اين نشانها، نشان هماي سعادت است که يکي از نشانههاي بسيار کهن اقوام ديرينه است و ميشود گفت در تمام تمدنهاي کهن، اين نشانه به چشم ميخورد و سابقه چندين هزار ساله براي آن متصور هستند.
گويا سختيهاي زيادي را براي حفظ و معرفي اين مکان متحمل شده ايد، اين همه مرارت که البته ستودني است چگونه بي چشمداشت در اين منطقه از طرف شما صرف ميشود؟
سرمايهها دراين سرزمين فقط از آن من و شما نيست از آن همه ما در همه ادوار هست .در نتيجه وظيفه تک تک ماست که پاسدار اين ارزشها باشيم.
چه نتيجهاي خواهيم گرفت از اين پاسداري که با مرارتهاي وصف ناشدني انجام ميشود؟
پرسش مهمي است. هم اکنون تمامي کشورهاي رو به رشد و رشد يافته براي رونق و جهش توليد و همچنين اشتغال زايي سالهاست از صنعتي شدن دست کشيدند و البته به گذشته و به تقويت نشانههاي فرهنگي و هنري و مختصات زيستي مردم بازگشت کرده اند.
چرا اين سليقه در سطح گسترده ايجاد شده؟
چون آلايندهها و روند تخريب کننده صنعتي شدن بجاي ايجاد ثمره زندگي، خود زندگي را به ورطه نابودي کشيده است. آلودگي هوا، آب، زمين و از همه بدتر ايجاد شغلي به عنوان کارگر بي هويت در جهت سوددهي سرمايه دار، فارغ از بهرمندي فرد کارگر. اما در بازگشت به گذشته مثل تقويت ميراث فرهنگي نه تنها ما افراد روزمزد بي هويت که فقط به دنبال مزد ناچيزش است نداريم بلکه ما کارگرهاي داراي هويتهاي بس طولاني داريم با ارزشهاي انساني که روز به روز به آگاهي ميرسند و در اين راستا آگاهي ايجاد ميکنند. براي مثال از وقتي که من به کشف اين منطقه رسيدم من گلپايگاني به سابقه زيستي نياکانم و سرمايه فرهنگي گذشتگانم که بي شک در روان و روح من هم به وراثت، موجود است، سهيمم. من با شناخت اين منطقه هويت خودم را بيش از پيش کشف کردم و اين هويت از براي همه ساکنين ايران زمين است.
گفتيد کارگرهاي داراي هويت. بيشتر توضيح ميدهيد؟
ببينيد اين منطقه پس از کشف، کشف بيشتر هويت افراد اين منطقه را رقم زد. اين هويت نه تنها براي مردم اين منطقه که براي تمامي مردم اين سرزمين است. در اين راستا مراکزي مانند اقامتگاههاي بومگردي داير شد و زماني که مردم ميپنداشتند زندگي روستايي را با نگاه متفاوت از شان و تشخص شهري، مطرود و جدا شده، ارزيابي کنند، اکنون کاملا برعکس شده و مردم با چنين يافتههاي هويتي متوجه شدند که بايد به اصل خودشان و به گذشته پر رمز و راز خودشان برگردند تا آن آرامش گذشته را براي خودشان فراهم کنند. از اين رو ما متقاضياني داريم که مشتاقند در مورد هزارههاي دور نياکانشان بيشتر بدانند.
از مرارتها گفتم چون در جريان هستم چه ميزان سختي کشيديد تا اين منطقه را از تعرض و تجاوز حفظ کنيد. از مرارتها بگوييد.
بله اين منطقه داراي چهار کوه بود که يک کوه به يغما رفت. معدن کاران در اين منطقه با مجوز و بي مجوز به بهره برداري پرداختند در حالي که اين منطقه جزو ميراث فرهنگي و گردشگري است. حالا شما در نظر بگيريد منطقه مهم که در سطح جهاني ب نظير است بدون حفاظت رها شده و ما در مقابله با تخريب چه ميزان، جان و مال خودمان را صرف ميکنيم تا بتوانيم اين ميراث ارزشمند را حفظ کنيم. هرچند ميراثهاي گرانبهايي در پي بي توجهي مسئولين از بين رفتند. در پنجاه سال گذشته شصت درصد ميراث منطقه ثلاث؛ گلپايگان، خوانسار و خمين از بين رفته است. بيش از چهارصد مورد تخريب بالاي پنجاه درصد داشته است و مابقي هم به حال خود رها شده اند يا ويرانه اي بيش از آنها باقي نمانده است. البته زبان قاصر است که بگويد، براي مرارتهاي کشيده شده نيازمند ثبت دوربين به شکل شبانه روزي هستيم تا هيچ تلاش بي وقفه اي، ناديده گرفته نشود. خود شما الان متوجه شديد چه ميزان واژه براي بيان مشکلات، ناکافي است و فقط بايد در ميدان و داخل گود بود و ديد.
منظور شما اين است که از طرف ميراث فرهنگي و گردشگري هيچ امکاناتي مبني بر حفاظت و حراست اين ميراث ارزشمند صورت نميگيرد؟
هيچ وظيفه اي متاسفانه و به طور کامل مورد بي مهري واقع شده و بايد بگويم از چوپان تا من در حال حفاظت از اين منطقه هستيم و نياز به صرف بودجه است که فعلا از جيب خودمان پرداخت ميشود. وظايف مهمي به عهده ميراث فرهنگي و گردشگري است که نديد گرفته شده است. برادر من که در حوزه حقوق فعال هستند موارد مهمي را در اين راستا مورد مطالعه قرار دادند که ميتوانند براي ما مطرح کنند.
سعيد مجيدي، وکيل پايه يک حقوقي:
بازنگري در قوانين حمايت از ميراث فرهنگي ضروريست
کمي از مسئوليت مدني ميراث فرهنگي و گردشگري در ثبت، حفظ و صيانت سنگ نگارهها بگويد.
در سال هزار و سيصد و هفت هجري شمسي که قانون مدني تدوين شد ميراث فرهنگي به مفهوم امروزي آن مورد توجه نبود. اما قانون مدني راجع به مصاديقي از آن، احکامي را وضع کرده که از اولين قوانين ناظر بر موضوع محسوب ميشود. قانون مدني نخستين بار در کشور از آثار تاريخي استفاده کرد و در فصل سوم احکامي را در اين خصوص وضع کرد. همچنين موارد 173 الي 178 قانون مدني به دفينه (کشف اموال فرهنگي-تاريخي) اختصاص يافته است. اما با اين حال بايد گفت که ايران يکي از پر نقص ترين قوانين را از نظر حمايت از ميراث فرهنگي داراست که راه نجات تنها در بازنگري قوانين آن است.
در مورد مسئوليت ميراث فرهنگي و گردشگري کمي توضيح دهيد.
بايد گفته شود مسئوليت دولت نسبت به اعمال کارکنان خود مسئوليتي مستقيم است به اين ترتيب که هرگاه کارمند دولت مرتکب عمل زيانبار شود دولت نه به سبب خطا يا مسئوليت کارمند، که به دليل خطاي خود مستقيما عهده دار مسئوليت خواهد بود. در اين معنا مسئوليت دولت تابع مسئوليت کارمند نيست بلکه به صرف صدور خطاي زيان بار از کارمند، اداره مسئول جبران خسارت است. به اين عبارت ديگر، عمل به دولت منسوب ميگردد بدون آن که ابتدا آن را به کارمند عامل ورود زيان، نسبت دهيم. با استناد به اين قوانين ميراث فرهنگي و گردشگري موظف است عدم توجه به مسئوليتهاي حفاظتي و مراقبي خود را جبران کند و در صدد جبران خسارت وارده گردد اما اين در حال ست که هيئت عمومي ديوان عدالت اداري با تاکيد بر اين که جبران خسارت ناشي از تقصير و قصور ماموران دولتي به عهده خود آنهاست، مقرره شوراي عالي اداري که جبران اين خسارت را به عهده دستگاههاي دولتي گذارده بود، باطل کرد! هيئت عمومي ديوان عدالت اداري به دنبال شکايت سازمان بازرسي کل کشور از شوراي عالي اداري به دنبال درخواست ابطال بند 3 ماده 13 تصويب شماره 11271280 تاريخ 28 اسفند 1395 پس از بررسي موضوع و با استدلال که فصل دهم قانون مجازات اسلامي مصوب سال 92 حکمي راجع به جبران خسارت ناشي از هر گونه اقدامات مستخدمان و مقامات دستگاههاي اجرايي به اشخاص ندارد.
با اين حساب مسئوليت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري براي ايجاد مصونيت در قبال تخريبهاي تعمدي و غير عمدي چگونه خواهد بود؟
متاسفانه در اين خصوص قانون خاصي مشاهده نميگردد و آنچه که هست بخشنامههاي اداري است و جنبه تخلف اداري دارد و ضمانت اجرايي وجود ندارد.
جايگاه قوانين حمايتي از سنگ نگارهها درحقوق بينالملل چگونه هست؟
در کشور آمريکا قانونگذار براي حفظ و صيانت از آثار تاريخي سنگ نگارهها به شکل خاص اقدام به تدوين و تقنين مواد قانوني نموده است که در سال 1990 تصويب و در ايالت يوتاي (پارک يوتا) آمريکا اجرائي شد.
آيا در خصوص مسئوليت پذيري دولت در قوانين جديد ايران و حمايت از سنگ نگارهها ميتوان اميدوار بود؟
دولتها با کاهش دايره و محدوده مسئوليت خود و با افزايش و به حداکثر رساندن مسئوليت کارکنان خود، نوعي احتياط و دور انديشي بيجا را ايجاد و همين امر مانع قدرت عمل و خلاقيت و ابتکار کارکنان دولت در انجام وظايف محوله مي گردد. اما با تصويب ماده 24 قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي مصوب سال 79 در ايران اين دغدغه حداقل در خصوص يک مورد ويژه و خاص يعني «واگذاري سهام شرکتهاي دولتي» مرتفع گرديده است ولي همانطور که در قوانين ملاحظه ميگردد به موضوع ميراث فرهنگي کشورمان در قوانين توجه خاص نشده و اين قوانين عام و موردي هم پاسخگوي حجم عظيم آثار ملي تاريخي هنري و باستاني در کشور نخواهد بود.