گروه سیاسی: فرارسیدن دهه فجر و ایام چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه همراه با مراسم مختلف در جهت گرامیداشت این انقلاب بزرگ تاریخساز است، اما اگر صرفا به جشن و شادمانی یا ارائه آمار و ارقام کمی و غیرکیفی سپری شود، اثر چندانی نخواهد داشت؛ بویژه در شرایطی که میزان نارضایتی مردم از مسئولان و شکاف مردم و حاکمیت افزایش یافته و نمیتوان اعتراضات و نارضایتیهای مردم را نادیده انگاشت.
به گزارش
مردم سالاری آنلاین،از این جهت، سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در سال جاری باید مجالی برای بررسی مقاط ضعف در کنار نقاط قوت و تبیین کاستیها در کنار پیشرفتها باشد تا مسیر حفظ انقلاب و نیل به دستاوردهای آن هموارتر شود.
انقلاب اسلامی ایران با سه شعار محوری استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی شکل گرفت. اما اکنون که 44 سال از پیروزی انقلاب سپری میشود دستاوردهای انقلاب در این سه حوزه محوری چیست و آیا به گونه ای بوده که افکار عمومی از آن راضی باشند؟
استقلال از بیگانگان در ظاهر تحقق یافته اما وقتی به یاد بیاوریم که شعار اصلی انقلاب در حوزه استقلال که روی سر در وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز نقش بسته، «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» بوده، در مییابیم که در این حوزه از آنچه در ابتدای انقلاب مطرح شده بود فاصله گرفته ایم. طی دهههای اخیر، ضدیت با غرب و متهم کردن حامیان برقراریث روابط عزتمندانه با کشورهای غربی در جهت حفط منافع ملی به غربگرایی، به حدی گسترش یافته که به رفتن در آغوش شرق بویژه روسیه و چین منجر شده است. در حالیکه آنچه در ابتدای انقلاب اسلامی مدنظر بود، حفطس استقلال از شرق و غرب بود، نه ضدیت با یکی و در آمیختن با دیگری! استقلال بدون تعامل عزتمندانه با کشورهای دنیا دست یافتنی نیست.
آزادی را هم میتوان به عنوان یکی از اصول انقلاب ارزیابی کرد. زمانی گفته میشد حتی کمونیستها هم در اظهار عقیده آزادند اما در حال حاضر افزایش تعداد زندانیان اصل آزادی را زیر سوال برده است. مگر امام خمینی بارها تأکید نداشت که «مردم عقیده شان آزاد است.
کسی الزامشان نمیکند که شما باید حتماً این عقیده را داشته باشید»؟ آزادی ابراز عقیده، آزادی رسانهها، آزادی احزاب و تشکلها و آزادی اظهارنظر روشنفکران، از جمله مواردی است که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی مورد تاکید قرار داشت و پس از 44 سال باید شرایطی در کشور حاصل شود که این آزادیها تامین شود.
جمهوری اسلامی هم شعار دیگر ابتدای انقلاب بود که فقط بخش اسلامیت آن مورد توجه قرار داشت و جمهوریت آن هر سال بیش از سال قبل به حاشیه رفته است.
برگزاری انتخاباتهای مختلف با ردصلاحیت گسترده کاندیداها و به شکل غیررقابتی یا با رقابت اندک، منجر به تشکیل مجلس حداقلی و دولتی با کمترین پشتوانه مردمی شده که البته همین مجلس و دولت نیز عملکردشان تحت تاثیر شوراهای مختلف بالادستی و انتصابی شده است.
تا زمانی که برای رفع موانع پیش روی تحقق این سه آرمان اصلی انقلاب اسلامی قدمی برداشته نشود، نمیتوان امیدی به تقویت پیوند مردم با حاکمیت داشت. چراکه آنچه بی اعتمادی و ناامیدی را در بین مردم دامن میزند، فاصله گرفتن از همین آرمانهاست.
اگرچه نمیتوان دستاوردهای انقلاب اسلامی در بیش از چهار دهه گذشته در آبادانی و توسعه کشور را نادیده گرفت و این تلاشهای کمنظیر و حتی بعضا بینظیر شایسته تقدیر است اما به جای مقایسه کمی رشد در شاخصهای تعداد و مقدار در سالهای پس از انقلاب با پیش از انقلاب اسلامی، بهتر آن است که این موضوع بررسی شود که تا چه حد در دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده موفق بودهایم؟
برنامههای توسعه کشور تا چه حد به اهداف خود رسیدهاند؟ سند چشم انداز بیست ساله کشور که سه سال دیگر موعد پایان آن است تا چه حد در اهداف خود موفق بوده؟ این موارد نیاز به بحث و بررسی دقیقتری دارد تا نقاط ضعف را رفع کرده و نقاط قوت را تقویت کنیم چرا که بدون آسیب شناسی انقلابها نمیتوان به آینده خوشبین بود.
انقلابها حرکتی جمعی هستند که بر خلاف شورشها و کودتاها، با حضور و مشارکت مردم به پیروزی میرسند، و حکومت برآمده از آنها، تا زمانی به حیات خود ادامه خواهند داد که از حمایت همان مردم برخوردار باشند. انقلابها تا زمانی زنده میمانند که علاوه بر تحقق آرمانهای اصلی خود، با مقتضیات زمان و نیازهای نسل جدید نیز هماهنگ شوند.
در غیر این صورت تکیه بر آمارهای گزینشی و نادیده انگاشتن نارضایتیها، نمیتواند امید بخش باشد. لذا امید است بزرگان کشور، برای اصلاح مسیر امور، راهکاری بیندیشند و برای حفظ طراوت و شادابی انقلاب بکوشند. آنگاه جشن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، همان جشن همگانی میشود که عموم مردم را بیش از پیش با خود همراه سازد.