گروه سیاسی - سید مجید حسینی: چند سالی است که حوادثی از قبیل سیل و زلزله فرصتی شده برای گرفتن عکسهای یادگاری! این موضوع در زلزله چندسال قبل در غرب کشور بسیار به چشم میخورد؛ اینکه سلبریتیها برای افزایش مخاطبان و طرفداران خود در فضای مجازی به مناطق زلزله زده میرفتند و با زلزله زدگان عکس میانداختند در صفحه اینستاگرام خود منتشر کنند. اما این داستان به آنها ختم نشد و همین موضوع الگویی شد برای دیگر اقشاری که نیاز به جلب توجه مردم دارند!
به گزارش
مردم سالاری آنلاین ،در روزهای اخیر که سیل بسیاری از مناطق کشور را درنوردیده ، انتشار عکسهایی از نمایندگان مجلس، وزیر اقتصاد و شهردار تهران که با گل و لای ناشی از سیل عکس گرفته اند بازتابهای منفی بسیاری در رسانهها، شبکههای مجازی و افکار عمومی داشته است. این عکسها بیشتر از آنکه نشان دهنده مردمی بودن این افراد باشد، به نوعی نمایش شبیه است که ناشیانه طراحی شده است. در عکسهای منتشره شده سیدنظام الدین موسوی، محسن پیرهادی، مجتبی رضاخواه و اقبال شاکری دیده میشوند که با شلوار گِلی حضور خود را در بحبوحه بحران تهران در تاریخ ثبت کرده اند؛ اما هیچ توضیحی همراه این عکس منتشر نشده و به قول یکی از رسانهها، مشخص نیست نمایندگان مجلس در این «نظارت میدانی» چه کمکی به مردم یا نیروهای امدادی کردند و آیا امکان تهیه لباس مناسب نداشتند تا این چنین خود را سوژه کاربران شبکههای اجتماعی نکنند. همچنین انتشار فیلمی از لودر سواری همین نمایندگان بیش از پیش به شائبه نمایشی بودن آن عکس دامن زد! عکسی هم که از علیرضا زاکانی منتشر شد، زمانی که با عکسهای دیگری همراه شد که با پاچههای گلی به جایی دیگر میرود و با همان لباس میخواهد در جلسه ای دیگر شرکت کند، با بازتاب منفی افکار عمومی روبرو شد. عده ای این رفتار زاکانی را با نمایشهایی از این دست که قبلا به کرات از سوی محمود احمدی نژاد اجرا میشد، مقایسه کردند و این رفتار را تکرار ناشیانه بازیهای احمدی نژاد دانستند. در این میان روزنامه جمهوری اسلامی در واکنش به انتشار این گونه عکسها نوشت: برخی از نمایندگان مجلس، وزرا و شهردار تهران با لباسهای رسمی و بدون تجهیزات کمکرسانی، با حضور در مناطق سیلزده استان تهران بویژه امامزاده داوود با پاچههای گِلی عکس یادگاری گرفتند! این عکسهای یادگاری در فضای مجازی با واکنشهای کاربران مواجه شد.
برخی از کاربران فضای مجازی گفتند: در چهره این افراد نه اثری از غم و دلهره مردمی بود که سیل خانه و زندگیشان را نابوده کرده و نه نشانی از خستگی آن امدادگری که بیادعا در حال کمک به مردم است. تنها شباهت اینها با مردم سیلزده و امدادگران زحمتکش فقط «پاچههای گِلی» است وگرنه کدام انسان سیلزدهای در این شرایط به فکر انداختن عکس یادگاری است؟
همچنین روزنامه اصولگرای جوان نیز با اشاره به حضور چند نماینده مجلس در محل سیل امامزاده داود و گرفتن عکس یادگاری نوشت: آستین بالا زدن مسئولان، قبل از سیل بیشتر اثر داره یا پاچه بالا دادن بعد سیل؟! در عصری که اینطور اتفاقات پیشبینی میشود، نباید زیرساختهای جلوگیری رو چک و تقویت کنند؟ گذشته از هشدار نباید مردم را تخلیه کنند؟
این روزنامه همچنین به نقل از یک نماینده سابق مجلس نوشت: وقتی برای یک سیل ۱۰سانتیمتری لباس و چکمه نداریم و مسئولان مجبورند با کت و شلوار و کفش کتانی و چرمی به دل سیل بزنند، اگر خدای نکرده زلزلهای در تهران بیاید چه کنیم! بدون آموزش مسئولان حتی در استفاده از البسه مناسب و نداشتن تجهیزات و بیمارستان، فقط با کت و شلوار چه میشه کرد!
همچنین با انتشار عکسهای وزیر اقتصاد که در گل راه میرود، این وسال پیش آمد که اصولا ماجرا چه ربطی به وزیر اقتصاد دارد که رفته و عکس یادگاری با سیل گرفته است؟! محمد مهاجری در متنی طعنه آمیز در این خصوص در اینستاگرام خود نوشت: جناب آقای وزیر اقتصاد! چرا رفتید منطقه سیل خیز امامزاده داود؟ با خودتان نگفتید اگر زبانم لال، یک سیل ناگهانی دیگربیاید و شما را ببرد ملت چه خاکی بر سرشان میشود؟ خب نمایندههای مجلس که رفته بودند ، همان کفایت میکرد. تازه اکر سيل هم آنها را میبرد دویست و هشتاد و چند تای دیگرشان برقراری ولی ما فقط یک وزیر اقتصاد بیشتر نداریم. آقای خاندوزی! ما هنوز در شوک سیل پارسال که شما را از دانشگاه واقع در پل مدیریت به وزارتخانه تان در خیابان باب همایون برد، ماندهایم. طاقت شوک جدید نداریم!
روزنامه شرق نیز در یادداشتی در این خصوص سوالاتی پرسید؛ اینکه نماینده مجلس در میان گلولای چه کاری از دستش برمیآید؟ پاسخگوی وعدههایی که مسئولان به مردم بحرانزده میدهند چه نهادی است؟ وزیر اقتصاد در منطقه سیلزده چه میکند؟ وزیر کشور وقتی به بازدید منطقه سیلزده میرود، براساس کدام پروتکل دستور انجام کار میدهد؟ آیا او فرمانده میدان است؟ اگر او فرمانده میدان است براساس کدام تجربه فرمان عملیات را صادر میکند؟ شهردار تهران در منطقه حریم تهران چه میکند؟ آیا او براساس حکمی که از وزیر کشور گرفته بهعنوان مدیر بحران در منطقه حضور دارد؟ در بین تعداد زیاد مسئولان چه کسی حرف آخر را میزند؟ مسئولان در چه سطحی باید در بحران مداخله کنند؟ علاوه بر پاسخ به این سؤالها، باید بپذیریم که بحران مسئولیت در چنین شرایطی باعث میشود فقط روند کار کند شود.
نکته دیگر این است که این اقدامات نمایشی آنقدر گل درشت و تکراری است که نه تنها مردم ماجرا را میفهمند و آن را توهین به شعور خود میدانند، بلکه نمکی بر زخم مردم بخصوص افرادی است که در این سیل دچار خسارتهای مالی و جانی شده اند.
با این وصف اگر عقلانیتی در کار باشد، این قبیل مسئولان باید از این قبیل بازیها دوری کنند؛ دریغ که چنین نیست!